معلولیت

نسخهٔ تاریخ ‏۲۵ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۳۰ توسط Parsaeiyan (بحث | مشارکت‌ها) (جایگزینی متن - '¬' به '‌')

معلولیت؛ به هر عیب و نقصی گفته می‌شود که ممکن است انسان به طور طبیعی یا بر اثر بیماری و حادثه به آن دچار شود. انسان در اثر حوادث ممکن است دچار آسیب شدید جسمی یا روحی شود و یکی از اعضای بدنش دچار آسیب ‌شود. این آسیب می‌تواند شامل اموری چون فلج، نابینایی، ناشنوایی یا عقب ماندگی ذهنی باشد. معلولیت در قرآن، فقط نقصان جسمی نیست؛ بلکه کوری، ناشنوایی و فلج در روح نیز نوعی معلولیت به حساب می‌آید. بر این اساس، طبق قرآن شخصی معلول است که تقوا و عمل صالح نداشته باشد.

معلولیت در اصطلاح

فرد معلول به کسی گفته می‌شودکه بر اثر نقص جسمی، ذهنی و روانی اختلال و ناتوانی دائمی در بدن یا روح انسان به وجود می‌آورد. این نوع از ناتوانی می‌تواند نقص کامل در شنوایی، بینایی، اختلال در گفتار و یا فلجی در دست و پا باشد.[۱]

معلولیت در اصطلاح قرآن

در قرآن دو نوع تعریف برای معلول گفته شده است. یکی از معانی معلول این است که فرد نقص جسمی دارد و این نقص جسمی به خاطر آزمایش الهی است.[۲] یکی دیگر از معانی معلول این است که فرد نقص روحی دارد که به واسطه این نقص، اعمال پسندیده به طور دائم انجام نمی‌دهد. به عنوان نمونه، کسی که دارای نقص روحی است، نابینا است و از عبادت رویگردان است.[۳] در نمونه دیگر از آیات قرآن، کافران کر، لال و کور هستند؛ زیرا آنها با گناهان خود نقص روحی و فکری برای خود ایجاد کرده‌اند و از عبادت و بندگی خدا به دور هستند.[۴]

ملاک معلولیت در قرآن

در نگاه اسلام، معلولیت، محدودیت و مانع رشد و کمال نیست و در منظر عدل الهی، اگر چیزی از انسان گرفته بشود، حتما نعمتی دیگر به او عطا می-شود.[۵] درواقع، معلوليت جسمی يا حركتی هيچ نقص و كمبودی در ساختار شخصيت انسان ايجاد نمی‌كند. [۶] به همين دليل، در نگاه قرآن همه جا واژه خسران برای «انفس» به کار رفته است.[۷]بر این اساس، معلولیت به عنوان یک محدودیت برای افراد تلقی نمی‌شود و انسان می‌تواند با عزم و اراده‌ای راسخ موانع را پشت سر بگذارد.[۸] اگر انسان از یک نظر دارای معلولیت است؛ ولی از لحاظ دیگر، خداوند استعدادهای بسیاری در وجود وی قرار داده است که باید این استعدادها شکوفا شود.[۹] در نتیجه، قرآن سلامت جسمی را ملاك مناسبی برای ارزشيابی انسان نمی‌داند و انسان‌ها را براساس ميزان تقوا و عمل صالح آن‌ها می‌سنجد[۱۰]و با ارزش‌ترين افراد را با تقوا‌ترين آن‌ها می‌داند.[۱۱]

منابع

ایکنا.

ویکی پدیا.

ارجاعات

  1. .ویکی پدیا؛
  2. . وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِينَ‏؛ «به طور حتم ما همه شما را با امورى از قبيل: ترس و گرسنگى، نقصان مالى و جانى و كمبود محصول مورد آزمايش قرار مي دهيم و به صبر كنندگان مژده بهشت بده» (بقره/155).
  3. . وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكاً وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَعْمى‏؛ «و هر كه از ذكر و عبادت من روى برتافت قطعا زندگى پرمشقتى خواهد داشت و روز قيامت او را نابينا محشور ميكنيم» (طه/124).
  4. . وَ مَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُوا كَمَثَلِ الَّذِي يَنْعِقُ بِما لا يَسْمَعُ إِلَّا دُعاءً وَ نِداءً صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لا يَعْقِلُونَ‏؛ مثل آنان كه كافر شدند، همانا مثل كسى است كه گوسفندان خود را (بنام) صدا بزند ولى آنها چيزى جز سر و صدا نمى‏شنوند، آنان در برابر حق كر و لال و نابينا هستند و عقل خود را بكار نمى‏برند. (بقره/171)
  5. . اسلام معلولیت را محدودیت و مانع درک حیات طیبه نمی‌داند.
  6. . قرآن معلوليت را دليلی بر نقصان شخصيت انسان نمی‌داند.
  7. . وَ تَراهُمْ يُعْرَضُونَ عَلَيْها خاشِعِينَ مِنَ الذُّلِّ يَنْظُرُونَ مِنْ طَرْفٍ خَفِيٍّ وَ قالَ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ الْخاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَلا إِنَّ الظَّالِمِينَ فِي عَذابٍ مُقِيمٍ؛ «و خواهى ديد كه ستمكاران را بسوى آتش ميبرند و آنها سرافكنده از ذلت و خوارى زير چشمى به آن نگاه ميكنند و كسانى كه ايمان آوردند، خواهند گفت: همانا زيانكاران واقعى كسانى هستند كه روز قيامت به خودشان و به خانواده‏شان زيان رسانيدند. آگاه باشيد كه ستمكاران پيوسته در عذاب خواهند بود» (شوری/45).
  8. . سمینار «رویکرد اسلام نسبت به پدیده معلولیت» در ترکیه؛ روایتی از رنگ باختگی معلولیت به علت زندگی؛«باورهای غلطی» که ظلم در حق معلولان است؛ باور به حکمت رخدادها کنار آمدن با معلولیت را راحت‌تر می‌کند
  9. . معلولیت فرصتی برای خداشناسی است.
  10. . ترويج فرهنگ قرآنی بين افراد ناتوان جامعه ضروری است.
  11. . يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى‏ وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ؛ «اى مردم، ما همه شما را از مرد و زنى آفريديم و شما را بصورت گروه‏ها و قبايل مختلف درآورديم تا يكديگر را بشناسيد (و بدانيد كه اصل و نسب مايه مباهات و افتخار نيست) در حقيقت، گرامى‏ترين شما نزد خدا پرهيزكارترين شماست، بدرستى كه خدا دانا و آگاه است» (حجرات/13).