فرش (گستردن)

نسخهٔ تاریخ ‏۱ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۴۰ توسط Tabasi (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

ریشه «فرش» (FRŠ)؛ گستردن، کشیدن. این ریشه 5 بار در این معنا در قرآن کریم به‌کار رفته است.

معنای لغوی

فرش: گستردن. «فَرَشَ‏ الشّى‏ء: بسطه». وَ الْأَرْضَ‏ فَرَشْناها فَنِعْمَ الْماهِدُونَ‏ ذاريات: 48. زمين را گسترديم بهتر آماده كنندگانيم.

فرش و فراش (بر وزن حساب) مصدراند و بمعنى مفعول (مفروش) نيز آيند. مثل‏ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ‏ فِراشاً بقره: 22. خدائيكه زمين را بنفع شما گسترده گردانيد.

وَ مِنَ الْأَنْعامِ حَمُولَةً وَ فَرْشاً كُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ ... انعام: 142. بعقيده راغب فرش بمعنى حيوان مركوب است گويد: «الْفَرْشُ‏ ما يفرش من الانعام اى يركب» بنظر نگارنده مراد از حموله حيوان بار بر و از فرش مركوب است يعنى: از چهارپايان باربر و مركب براى شما مسخّر كرد بخوريد از آنچه خدا روزى داده (قاموس قرآن، ج5، ص160).

ساخت‌های صرفی در قرآن

فَرَشَ (فعل مجرد): 1 بار

فِراش (اسم): 3 بار

فَرش (اسم): 1 بار

ریشه‌شناسی

زبان لفظ لفظ با آوانویسی عربی معنای انگلیسی معنای فارسی توضیح منبع
قرآن فَرَشَ فَرَشَ فَرَشَ فرش: گستردن- و الارض فرشناها- و من الانعام حمولة و فرشا باید جدا شود- و فرش مرفوعه. انا انشاناهن انشائا و جعلناهن ابکارا. عربا اترابا. باید جدا شود قاموس قرآن، ج‏5، ص: 160
آفروآسیایی
سامی *pir[a]ŝ- فرش 'stretch' (trans.) "کشیدن و دراز کردن"

منابع

فرش (واژگان)

منابع ریشه شناسی 2