برادر (مترادف)

نسخهٔ تاریخ ‏۱۲ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۴۱ توسط Shojaei (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مترادفات قرآنی برادر

مترادف های این واژه در قرآن عبارت است از «اخوة»، «اخوان».

مترادفات «برادر» در قرآن

واژه مشاهده ریشه شناسی واژه مشاهده مشتقات واژه نمونه آیات
اخوة ریشه اخو مشتقات اخو
إِنَّمَا ٱلْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا۟ بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَٱتَّقُوا۟ ٱللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ
اخوان ریشه اخو مشتقات اخو
وَٱلَّذِينَ جَآءُو مِنۢ بَعْدِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا ٱغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَٰنِنَا ٱلَّذِينَ سَبَقُونَا بِٱلْإِيمَٰنِ وَلَا تَجْعَلْ فِى قُلُوبِنَا غِلًّا لِّلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ رَبَّنَآ إِنَّكَ رَءُوفٌ رَّحِيمٌ

معانی مترادفات قرآنی برادر

«اخوة/ اخوان»

أخ‏ برادر، اين واژه در اصل (أخو) است و به كسيكه در ولادت از يك پدر و مادر يا يكى از آن دو يا همشير بودن يعنى از يك پستان شير خوردن با ديگرى مشترك باشد او را برادر گويند، و به صورت استعاره به هر كسيكه با ديگرى در قبيله يا در دين يا در كار و صنعت يا معامله و دوستى و در مناسبات ديگر مشاركت داشته باشد برادر گويند مانند اين آيه قرآن (لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ كَفَرُوا وَ قالُوا لِإِخْوانِهِمْ‏- 156/ آل عمران) يعنى بخاطر مشاركتشان در كفر إخوان ناميده شده‏اند.

و آيه (إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ‏ إِخْوَةٌ- 10/ حجرات) و آيه (أَ يُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ‏ أَخِيهِ‏ مَيْتاً- 12/ حجرات) (در چند آيه فوق لفظ برادر (اخ) در معنى مستعار خود بكار رفته است)، و همينطور آيه (فَإِنْ كانَ لَهُ إِخْوَةٌ- 11/ نساء) يعنى برادران و خواهران (إخوان و أخوات).

و در آيه (إِخْواناً عَلى‏ سُرُرٍ مُتَقابِلِينَ‏- 47/ حجر) نشانه‏اى است از نفى مخالفت و ناهماهنگى در ميان ايشان كه در بهشت، همه برادرند.

كلمه‏ أخت‏ مؤنث (أخ) است يعنى خواهر، و حرف (ت) در آخر كلمه اخت‏ عوض حرف محذوف اصلى آن است و در آيه (يا أُخْتَ هارُونَ‏- 28/ مريم) خطاب خواهر بودن مريم به هارون از جهت همسان بودن در صلاح، و شايستگى است نه در خواهر بودن نسبى‏ . دارند آنها نيز بهمان علّت عاطفى برادر خطاب شده‏اند، هر چند كه برادر نسبى نباشند و همين طور آيات زير:

(وَ إِلى‏ ثَمُودَ أَخاهُمْ‏- 73/ اعراف) و (وَ إِلى‏ عادٍ أَخاهُمْ‏- 65/ اعراف) و (وَ إِلى‏ مَدْيَنَ أَخاهُمْ‏- 85/ اعراف) و امّا در آيه (وَ ما نُرِيهِمْ مِنْ آيَةٍ إِلَّا هِيَ أَكْبَرُ مِنْ أُخْتِها- 48/ زخرف) از اين جهت در آن آيه، آيات طبيعى به خواهر تشبيه شده‏اند كه در صحّت و روشنى و صدق مشتركند. پس عبارت (أكبر من اختها) كه قسمتى از آيه است ضمير (ها) به آيات و آيه قبل بر مى‏گردد. كه گوئى همه آيات از يك اصلند و ناميدن (اخت) براى آيات از نظر شباهت در روشنى مفهوم آنهاست.

و همينطور در آيه (كُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها- 38/ اعراف) هر قومى و امّتى كه داخل دوزخ مى‏شوند به پيشوايان و سران دنيائى خود كه باعث گمراهيشان بوده‏اند نفرين مى‏كنند زيرا در كفر و ظلم همانند بوده‏اند و اين معنى در آيه (أَوْلِياؤُهُمُ الطَّاغُوتُ‏- 357/ بقره) اشاره شده است.

تَأَخَّيْتُ‏، كه به معنى تحرّيت، يعنى هماهنگ بودن و هم هدف بودن كه به صورت استعاره به كار رفته و همان قصد و هدف مشترك برادر براى برادر ديگر است.

گاهى هم از واژه إخوه معنى ملازمت و همراهى نمودن استفاده مى‏شود.

عبارت- أَخِيَّة الدّاية- حلقه و ريسمانى است كه حيوان را با آن به زمين مى‏بندند[۱]

ارجاعات

  1. ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج‏1، ص: 159-158