علوم انسانی قرآن بنیان

نسخهٔ تاریخ ‏۲۴ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۷:۱۵ توسط Parsaeiyan (بحث | مشارکت‌ها) (جایگزینی متن - 'پاورقی ها' به 'ارجاعات')

علوم انسانی قرآن بنیان؛ اصطلاحی نوبنیاد جهت تولید علوم انسانی برپایۀ قرآن کریم. علوم انسانیِ قرآن بنیان به دنبال خوانش تمامی عرصه‌های مطالعاتی مرتبط با انسان از جمله مباحث تربیتی، اخلاقی و ... طبق منبع معرفتی قرآن است.

تعریف علوم انسانی قرآن بنیان

مراد از علوم انسانی قرآن‌بنیان، مجموعه قضایای ناظر به انسان است که بر اساس آموزه‌های قرآن کریم در عرصه تربیتی، اخلاقی، اجتماعی و حوزه‌های دیگر شکل می‌گیرد.[۱]دیدگاه‌های متعددی پیرامون تعاریف علوم انسانی قرآن بنیان مطرح شده است. برخی معتقدند علوم انسانی‌ای که در پی تحقق اهداف قرآن و جامعه اسلامی است، قرآن‌بنیان است؛ برخی نیز علوم انسانی¬ای که افزون بر پیش‌فرض‌ها و مبانی، فرضیه‌ها و نظریات آن نیز از قرآن استخراج شده باشد را علوم انسانی قرآن‌بنیان به شمار می-آورند.[۲]

تفاوت علوم انسانی قرآن‌بنیان و علوم انسانی اسلامی

بن‌مایۀ علوم انسانی قرآن بنیان، قرآن و حدیث است، اما علوم انسانی اسلامی گسترۀ وسیع‌تری داشته، و تمامی آراء دانشمندانی که در خصوص علوم انسانی اسلامی پژوهش و تحقیق کرده‌اند، شامل می‌شود. این در حالی است که علوم انسانی قرآن‌بنیان اظهار نظرات متفکران را شامل نمی-شود.[۳]

مراحل تولید علوم انسانی قرآن‌بنیان

دیدگاه‌های متنوع و متعددی پیرامون مراحل تولید علوم انسانی قرآن بنیان مطرح است. برخی از صاحب‌نظران معتقدند برای تولید چنین دانشی چهار مرحله ضروری است، طی شود. این مراحل عبارتند از: انتخاب مسئله، طراحی و مهندسی، به دست آوردن دیدگاه‌ها؛ مطالعه اکتشافی آیات قرآن. ابتدا ممکن است آیه‌ای در مورد یک مسئله به چشم نخورد، اما اگر مسئله به درستی شناخته و تسلط به آیات ایجاد شود و دلالت‌های گوناگون به دست آید، در این صورت مفاهیم انبوهی تولید خواهد شد.[۴]

لازمۀ شکل‌گیری علوم انسانی قرآن بنیان

برای شکل‌گیری و ایجاد علوم انسانی قرآن بنیان توجه به پاره‌ای از مسائل ضروری است. این امر منوط به این است که آموزه‌های قرآنی مسئلۀ مورد پژوهش در آزمون و تجربه، از چنان فراوانی‌ای برخوردار باشند که بتوان از آن‌ها به عنوان پیش فرض علم تجربی انسانی و قالب‌بندی فرضیه‌ها بر مواد فراهم آمده بهره جست و در آزمون این فرضیه‌ها شواهد لازم را برای تبیین‌ها، پیش‌بینی‌ها و کنترل به دست داد.[۵]

پیچیدگی رابطۀ میان علوم انسانی و قرآن

نحوۀ ارتباط علوم انسانی با قرآن متفاوت از نحوه ارتباط فقه و فلسفه با علوم انسانی است. زیرا فقه و فلسفه دو علم است، اما قرآن کتاب مقدس. قرآن محصول وحی است، اما علوم انسانی، فقه و فلسفه محصول انسان هستند. رابطه فلسفه و علوم انسانی رابطه‌ای میان‌رشته‌ای است و به راحتی می‌توان بین علوم انسانی با یکی از این علوم رابطه‌ای میان‌رشته‌ای برقرار کرد و یا سخن از تلفیق به میان آورد. اما رابطه قرآن با هر علمی رابطه وحی و علمی انسانی است.[۶]

نگرانی‌ها در باب علوم انسانی قرآن بنیان

از جمله نگرانی‌ها در علوم انسانی قرآن بنیان، افتادن در دام بنیادگرایی نافی سنت است. هر مدعی علوم انسانی قرآن محور باید به این دو سوال پاسخ دهد که موضعش در خصوص فهم سنتی از قرآن چیست و این موضع بر اساس چه ابزار و مبنایی صورت می-گیرد.[۷]

لوازم تولید علوم انسانی قرآن‌بنیان

برای تولید یک علم توجه به 4 مسئله ضروری است: موضوع، مبنا، منبع و روش. موضوع علوم انسانی قرآن‌بنیان «انسان» است. مبنا، عدالت است. منبع، قرآن کریم است. اگر تاکنون منبع علوم انسانی «آرای اندیشمندان غربی» بوده، اما منبع علوم انسانی قرآن‌بنیان، آرای اندیشمندان نیست بلکه «قرآن» است. روش نیز روش استقرایی است که در آن از جزء به کل باید رسید.[۸]

ویژگی‌های علوم انسانی قرآن‌بنیان

از جمله نگاه‌هایی که در علوم انسانی قرآن بنیان لازم است وجود داشته باشد جامعیت در ساحت‌هاست. این موضوع در اندیشه غربی مورد توجه قرار نگرفته است. در این حوزه از متدولوژی‌های موجودی که برخی از ساحت‌های مادی انسان را مورد مطالعه قرار می‌دهد نیز نباید غافل شد. شایان ذکر است که ابتنای علوم انسانی قرآنی بر اساس مبانی هستی‌شناسی و معرفت‌شناسی برگرفته شده از قرآن است.[۹]

نتایج

علوم انسانی قرآن بنیان نتایج علوم انسانی قرآن بنیان، گسترش، برجسته کردن و ظهور عقل است که علوم انسانی غربی از آن غفلت کرده است.[۱۰]

منابع

ایکنا

ویکی پدیا

ارجاعات