اخلاق حرفه ای
اخلاق حرفه ای؛ به اخلاقی گفته می شود که افراد توسط آن ملزم به انجام صحیح و شفاف در حرفه خود می شوند. ضرورت وجود چنین اخلاقی، تأمین روابط سلامت اجتماعی، و برقراری اعتماد میان شهروندان است. در قرآن به انجام وظیفه افراد در حرفه و کارشان و دوری از تخلف در حرفه همانند کم فروشی و عدم پذیرش رشوه اشاره شده است . نمونه ای از رعایت اخلاق حرفه ای در قرآن را می توان توسط حضرت موسی(ع) در دامداری، الگوی تدریس حضرت خضر(ع)، قضاوت عادلانه حضرت داوود(ع) و حضرت یحیی(ع) و امانت داری حضرت یوسف (ع) در نظر گرفت.
اخلاق حرفه ای در اصطلاح
اخلاق حرفه ای(professional ethics) به اخلاقی گفته می شود که افراد را ملزم و متعهد به انجام صحیح و علمی در موقعیت های شغلی و حرفه می کند.[۱] به بیان دیگر، این اخلاق حرفه ای است که افراد در موقعیتهای حرفهای از مهارتها و دانش خود برای انجام کار بهره میگیرند و تمام انرژی ذهنی، روانی و فیزیکی فردی یا گروهی خود را در بهبود توانایی ها به کار می گیرند تا به اهداف خود برسند و موجب پیشرفت[۲] کار شوند. یکی از قدیمیترین نمونههای اخلاق حرفهای، سوگند نامه بقراط است که امروزه نیز پزشکان برای تعهد به آن سوگند یاد میکنند. برخی از مؤلفهها نیز توسط بعضی از سازمانهای حرفهای برای اخلاق حرفهای مطرح میشود که برخی از آنها راستکرداری، شفافیت، مسئولیتپذیری، رازداری، بی طرفی، تابع قانون بودن و[۳]وفاداری می باشد.[۴] دلیل رعایت اخلاق حرفه ای، پايدارى و استحكام رابطههاى مردمى و انجام مسئولیتهای اجتماعی در جامعه است که این امر برگرفته از حقوق متقابل افراد جامعه است.[۵] برای نمونه، اخلاق حقوقی نیز شاخهای از اخلاق حرفهای است و در آن جنبههای اخلاقی قضات، وکلا، کارشناسان رسمی، سردفترها، دانشجویان و اساتید گروه بررسی می شود.[۶]
نمونه دیگر، اخلاق معلمی به عنوان یک حرفه است و معلمان دارای تخصص باید وارد این حوزه شوند و نهایت تلاش و مطالعه خود را در آموزش متربیان داشته باشند.[۷] نمونه دیگر اخلاق حرفه ای در جامعه پزشکی است که رعایت اخلاقی توسط کارکنان، پزشکان و پرستاران به دلیل تأمین سلامت و درمان الزامی است.[۸]
در واقع، پزشکان باید مسئول و پاسخگو باشند و پزشکان باید نسبت به بیماران مسئول و به خانواده های آنان پاسخگو باشند. پزشکان در جامعه مسئولیت اجتماعی سنگینی به عهده دارند و به عنوان پزشک، باید از لحاظ تفکر، عمل، پوشش، گفتار و تمامی رفتارها، الگویی برای جوانان جامعه باشند. اصول حرفه ایی و اخلاق پزشکی را رعایت و از خود شناخت کامل داشته باشند.[۹] علاوه بر این، پزشکان بايد با تكيه بر وجدان كاری به مشکلات درمانی بیماران رسیدگی کنند و توكل، رضا و ايثار را دراخلاق حرفه ی خود بگنجانند.[۱۰] هر اندازه پزشكان، اخلاق حرفهای بيشتری از خود بروز دهند و از میزان شكايات از پزشكان و رفتارهايی مغاير با اخلاق حرفهای کم خواهد شد.[۱۱]
نمونه دیگر اخلاق حرفه ای در خبرنگاران است که آنها به طور غیرمستقیم در سبک و شیوه زندگی مردم و ارتباطات و نیز کنشهای اجتماعی آنها نقش مؤثر دارند. به عنوان نمونه در پسِ تمام رفتارهای خیریه اجتماعی، نظیر کمک به محرومان و مصدمان بلایای طبیعی و غیر طبیعی، ردپای این طایفه فرهیخته را میتوان یافت.میطلبد که خبرنگار همواره در حال یادگیری باشد و آموزشهای مهارتی و اخلاقی را ببیند. از جمله اینکه بیاموزد در ارائه خوراکِ فکری به افکار و اذهان جامعه، چه معیارهایی از اخلاق حرفهای را رعایت کند. درحقیقت، خبرنگارِ متعالی خبر را به مثابه امانتی میبیند که باید بدون تحریف، دستکاری یا تقطیع، به صاحب آن یعنی افکار عمومی مردم برسد و هر گونه دخل و تصرف عامدانه یا عالمانه در این امانت، از مصادیق خیانتپیشگی است.
علاوه بر این، احترام نامشروطِ انسان، جانانگاری حیثیت و آبروی انسانها، وثاقت بالای منبع نقل خبر، رقابت اخلاقمند با رقبا، توجه به محیط زیست، توجه به خبرهای نافع و اجتناب از خبرهای بیفایده، تقویت هوش هیجانی در خبرنگاران، وفاداری به ارزشهای انسانی و اخلاقی، اجتناب از تعصبات قومی و قبیلهای یا حزبی و فامیلی، استفاده از شگردهای صحیح، رعایت حقوق معنوی مخاطبان، ابتکار عمل و به کارگیری آفرینشهای هنری و جذاب در انعکاس اخبار از دیگر اصول و الزامات اخلاق حرفهای خبرنگاری است.[۱۲]
اصول اخلاق حرفه ای در قرآن
اخلاق حرفهای در قرآن به انجام وظیفه افراد در قبال دیگران گفته می شود که فرد را ملزم به خدمت صادقانه[۱۳] و شفاف در موقعیت های حرفه ای می کند. تبیین ماهيت، كاركردها و اصول پذيرفته شده حرفه کمک به افراد می کند تا کار خود را به خوبی انجام دهند.[۱۴] یکی از اصول اخلاق حرفه ای، خدمت صادقه و درستکاری در حرفه است که در قرآن بر آن تأکید شده است. برای نمونه، حضرت موسی(ع)[۱۵] خدمت خود را صادقانه و در نهایت امانت داری به پایان برد. اصول دیگر، رعایت اصول تدریس و پایبندی به ضوابط میان معلم و شاگرد است.
برای نمونه، در الگوی تدریس حضرت خضر(ع)[۱۶]، نکات فراوان و ظریفي مورد تأکيد قرار گرفته که مي توان از آنها به عنوان الگویي جامع و الهي در امر تدریس بهره برد و در تدوین منشور اخلاق حرفه ای معلمان از آنها استفاده کرد. نيازسنجي شاگرد، استفاده از مثال های عيني نه ذهني، ارزیابي در خلال تدریس، عدم سختگيری می تواند از اصول اخلاق حرفه ای باشد که توجه به هریک از این اصول، مي تواند به معلمان در نيل به اهداف آموزش کمک بسيار مؤثری نماید.[۱۷]
یکی دیگر از اصول، عدم تخلف در کار است. به بیان دیگر، اخلاق حرفه ای در هر شغلی ایجاب می کند که فرد با استفاده از قوانین صحیح و علمی، ضوابط قانونی را طی نماید و از تخلف در کار همانند رشوه گرفتن[۱۸] و کم فروشی[۱۹] دوری کند؛ چرا که هر اندازه قانون و ترس از عدم تبعیت در فرد وجود داشته باشد؛ اما این رعایت اصول اخلاق حرفه ای سبب می شود که فرد اطاعت از قانون را سرلوحه کار خود قرار دهد. یکی دیگر از اصول، امانت داری در حرفه است. برای نمونه، حضرت یوسف (ع) در سمت خزانه داری[۲۰] نهایت امانت داری و حفاظت از اموال را رعایت کرد.
رعایت عدالت و مساوات در داوری قاضی یکی از اصول حرفه ای در رشته حقوق قضایی است. برای نمونه، حضرت داوود(ع)[۲۱] در داوری نهایت عدالت را رعایت نمود تا اینکه جایگاه خوبی در نزد خداوند پیدا کرد. علاوه بر این، حضرت یحیی(ع)[۲۲] نیز در قضاوت و داوری دقیق بوده است و طبق حکم تورات به صورت شفاف حکم صادر می کرد. یکی دیگر از اصول، مسئولیت پذیری پیامبران(ع)[۲۳] در انجام مسئولیت خود بوده اند. آنها پیام خداوند متعال را به مثابه خبر به طور دقیق و کامل اطلاع رسانی می کردند.
منابع
ارجاعات
- ↑ .دانشنامه حوزه؛ اخلاق حرفه ای، یک بستر و یک جهان رِؤیا
- ↑ . اخلاق حرفهای رمز توسعه و پیشرفت کشور است؛ چیدمان تلاوت «ضابطهمند» باشد/ اهمیت اخلاق حرفهای و نیت خدمت+ صوت و عکس؛ دستیابی به اخلاق کاربردی؛ شاهکلید تحقق جامعه علوی/ اخلاق حرفهای نداریم
- ↑ . رسانههای یزد اخلاق حرفهای را رعایت میکنند
- ↑ . ویکی پدیا
- ↑ . پیامبر اسلام(ص)؛ الگوی مکارم اخلاقی
- ↑ . لازمه تولید دانش مفید، رعایت اخلاق است؛ ضرورت توجه وكلا به اخلاق حرفهای و حمایت از مظلوم
- ↑ . سبک زندگی معلمان قرآن رمز ماندگاری و اثرگذاری آنان است؛ انتشار شماره جدید فصلنامه اخلاق
- ↑ . تقویت اخلاق حرفهای مورد تأکید است
- ↑ . هدف دین اسلام بلوغ و گسترش اخلاق حرفهای است
- ↑ . آيتالله مصباح يزدی: اخلاق حرفهای پزشكی بايد با تكيه بر وجدان كاری تقويت شود
- ↑ . پزشكان متبحر اخلاق حرفهای بيشتری از خود بروز میدهند
- ↑ . «امانتانگاری خبر»؛ بیتالغزل اخلاق حرفهای در خبرنگاری
- ↑ . مسابقات قرآن كاركنان فنی و حرفهای فارس برگزیدگانش را شناخت؛ برگزاری همایش ملی «اخلاق علم و اخلاق حرفهای» در مکتب علامه طباطبایی؛ دوره آموزشی «اخلاق حرفهای و اداری در اسلام» در دانشگاه آزاد خرمآباد برگزار شد؛ تدوین منشور اخلاق حرفهای داوری مسابقات قرآن/ پاسخ به نقدی درباره طرح ساماندهی داوران
- ↑ . آيات قرآن سرشار از رهنمودهای اصول حرفهای رسانهای اسلامی است؛ اخلاق قرآنی را با گسترش مبانی معرفتی نشر دهیم/ نگاه حرفهای به مسابقات قرآن غلط است
- ↑ . فَلَمَّا قَضى مُوسَى الْأَجَلَ وَ سارَ بِأَهْلِهِ آنَسَ مِنْ جانِبِ الطُّورِ ناراً قالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ ناراً لَعَلِّي آتِيكُمْ مِنْها بِخَبَرٍ أَوْ جَذْوَةٍ مِنَ النَّارِ لَعَلَّكُمْ تَصْطَلُونَ؛ و چون موسى آن مدّت را به پايان رسانيد و همسرش را [همراه] برد، آتشى را از دور در كنار طور مشاهده كرد، به خانواده خود گفت: « [اينجا] بمانيد كه من [از دور] آتشى ديدم، شايد خبرى از آن يا شعلهاى آتش برايتان بياورم، باشد كه خود را گرم كنيد.» (قصص/29)
- ↑ . قالَ فَإِنِ اتَّبَعْتَنِي فَلا تَسْئَلْنِي عَنْ شَيْءٍ حَتَّى أُحْدِثَ لَكَ مِنْهُ ذِكْراً؛ گفت: «اگر مرا پيروى مىكنى، پس از چيزى سؤال مكن، تا [خود] از آن با تو سخن آغاز كنم.» (کهف/70)
- ↑ .پرتال جامع علوم و معارف قرآن
- ↑ . سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ فَإِنْ جاؤُكَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ وَ إِنْ تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَنْ يَضُرُّوكَ شَيْئاً وَ إِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ؛ «پذيرا و شنواى دروغ هستند [و] بسيار مال حرام مىخورند. پس اگر نزد تو آمدند، [يا] ميان آنان داورى كن، يا از ايشان روى برتاب. و اگر از آنان روى برتابى هرگز زيانى به تو نخواهند رسانيد. و اگر داورى مىكنى، پس به عدالت در ميانشان حكم كن كه خداوند دادگران را دوست مىدارد» (مائده/42)
- ↑ . وَ إِلى مَدْيَنَ أَخاهُمْ شُعَيْباً قالَ يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ وَ لا تَنْقُصُوا الْمِكْيالَ وَ الْمِيزانَ إِنِّي أَراكُمْ بِخَيْرٍ وَ إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ عَذابَ يَوْمٍ مُحِيطٍ؛ «و به سوى [اهل] مَدْيَنْ، برادرشان شعيب را [فرستاديم]. گفت: «اى قوم من، خدا را بپرستيد. براى شما جز او معبودى نيست. و پيمانه و ترازو را كم مكنيد. به راستى شما را در نعمت مىبينم. و [لى] از عذاب روزى فراگير بر شما بيمناكم.» (هود/84)
- ↑ . وَ قالَ الْمَلِكُ ائْتُونِي بِهِ أَسْتَخْلِصْهُ لِنَفْسِي فَلَمَّا كَلَّمَهُ قالَ إِنَّكَ الْيَوْمَ لَدَيْنا مَكِينٌ أَمِينٌ؛ و پادشاه گفت: «او را نزد من آوريد، تا وى را خاص خود كنم.» پس چون با او سخن راند، گفت: «تو امروز نزد ما با منزلت و امين هستى.» (یوسف/54) قالَ اجْعَلْنِي عَلى خَزائِنِ الْأَرْضِ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ؛ [يوسف] گفت: «مرا بر خزانههاى اين سرزمين بگمار، كه من نگهبانى دانا هستم.» (یوسف/55)
- ↑ . إِنَّ هذا أَخِي لَهُ تِسْعٌ وَ تِسْعُونَ نَعْجَةً وَ لِيَ نَعْجَةٌ واحِدَةٌ فَقالَ أَكْفِلْنِيها وَ عَزَّنِي فِي الْخِطابِ؛ قالَ لَقَدْ ظَلَمَكَ بِسُؤالِ نَعْجَتِكَ إِلى نِعاجِهِ وَ إِنَّ كَثِيراً مِنَ الْخُلَطاءِ لَيَبْغِي بَعْضُهُمْ عَلى بَعْضٍ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ قَلِيلٌ ما هُمْ وَ ظَنَّ داوُدُ أَنَّما فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَ خَرَّ راكِعاً وَ أَنابَ فَغَفَرْنا لَهُ ذلِكَ وَ إِنَّ لَهُ عِنْدَنا لَزُلْفى وَ حُسْنَ مَآبٍ؛ «اين [شخص] برادر من است. او را نود و نه ميش، و مرا يك ميش است، و مىگويد: آن را به من بسپار، و در سخنورى بر من غالب آمده است. [داوود] گفت: «قطعاً او در مطالبه ميش تو [اضافه] بر ميشهاى خودش، بر تو ستم كرده، و در حقيقت بسيارى از شريكان به همديگر ستم روا مىدارند، به استثناى كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند، و اينها بس اندكند، و داوود دانست كه ما او را آزمايش كردهايم. پس، از پروردگارش آمرزش خواست و به رو درافتاد و توبه كرد. و بر او اين [ماجرا] را بخشوديم؛ و در حقيقت براى او پيش ما تقرّب و فرجامى خوش خواهد بود» (ص/25-23)
- ↑ .
- ↑ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ ما أُرْسِلْتُ بِهِ إِلَيْكُمْ وَ يَسْتَخْلِفُ رَبِّي قَوْماً غَيْرَكُمْ وَ لا تَضُرُّونَهُ شَيْئاً إِنَّ رَبِّي عَلى كُلِّ شَيْءٍ حَفِيظٌ؛ پس اگر روى بگردانيد، به يقين، آنچه را كه به منظور آن به سوى شما فرستاده شده بودم به شما رسانيدم، و پروردگارم قومى جز شما را جانشين [شما] خواهد كرد. و به او هيچ زيانى نمىرسانيد. در حقيقت، پروردگارم بر هر چيزى نگاهبان است.» (هود/57)