معارف، مجید

نسخهٔ تاریخ ‏۱۸ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۷:۱۴ توسط Tabasi (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «معارف، مجید مجید معارف (زاده 1332 شمسی)؛ نویسنده، پژوهشگر قرآنی و حدیثی، رئیس دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران و عضو کمیته تخصصی الهیات در دانشگاه تهران است. زندگی‌نامه مجید معارف در سال 1332 شمسی زاده شد. وی تحصيلات ابتدايى و متوسطه...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

معارف، مجید مجید معارف (زاده 1332 شمسی)؛ نویسنده، پژوهشگر قرآنی و حدیثی، رئیس دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران و عضو کمیته تخصصی الهیات در دانشگاه تهران است.

زندگی‌نامه مجید معارف در سال 1332 شمسی زاده شد. وی تحصيلات ابتدايى و متوسطه را در شيراز گذراند. سپس با گذراندن دوره سربازی، به مدت چهار سال در مقطع كارشناسى در رشته اقتصاد در دانشگاه شهيد بهشتى مشغول تحصیل شد. با پیروزی انقلاب اسلامی، در سال‌هاى 1358 تا 1361، وی در سازمان‌ها و نهاد‌های مختلفی چون آموزش و پرورش، صدا و سيما و ... مشغول به‌کار بود. او برای ادامه تحصیل در مقطع كارشناسى ارشد، وارد رشته علوم قرآن وحديث در دانشگاه تربيت‌مدرس شد. سپس برای مقطع دکتری نیز در همان رشته در دانشگاه تربیت مدرس پذیرفته شد. عنوان پایان‌نامه ارشد وی «ترجمه، نقد و تحقیق بخش نخست از کتاب مقدمتان فی علوم‌القرآن» بوده و موضوع رساله دکتری او، «پژوهشی در تاریخ حدیث شیعه» بوده است. سوابق علمی و اجرایی ایشان از سال 1372 تاکنون در دو حوزه آموزش و پژوهش فعالیت کرده و برخی سمت‌های اجرایی مانند ریاست دانشکده الهیات دانشگاه تهران، معاونت پژوهشى دانشكده الهيات دانشگاه تهران، ریاست کمیسیون تخصصی مشورتی علوم انسانی و سردبيرى مجله پژوهش دينى را نیز عهده‌دار بوده است. فعالیت‌های علمی ایشان با تمرکز در حوزه علوم حدیث بوده است که دربرگیرنده مقالات، مداخل در بنیاد دائره‌المعارف، راهنمایی پایان‌نامه‌ها و رساله‌های متعدد و نگارش کتب است. از ایشان آثار و فعالیت‌های قرآنی متعددی نیز در دسترس است. آثار

مجید معارف. "پژوهشی در تاریخ حدیث شیعه." : نشر ضریح، 1376. مجید معارف. "تاریخ عمومی حدیث." : انتشارات کویر، 1377. مجید معارف. "عترت رسول در کتاب خدا." : موسسه نبا، 1377. مجید معارف. "غدیر در اینه قران و روایت." : موسسه نبا، 1378. مجید معارف. "مباحثی در تاریخ و علوم قرآنی." : نبا، 1382. مجید معارف. "جوامع حدیثی اهل سنت." : سمت، 1383. مجید معارف. "در آمدی بر تاریخ قرآن." : نبا، 1383. مجید معارف. "پرسش و پاسخهایی در شناخت تاریخ و علوم قرآن." : کویر، 1383. مجید معارف. "شناخت حدیث ( مبانی فهم متن - اصول نقد سند )." : دانشگاه تهران-موسسه نبا، 1386. مجید معارف. "تاریخ عمومی حدیث (ویرایش)." : کویر، 1387. مجید معارف و حامد شریعتی نیاسر. "ارتباط نهج البلاغه با قرآن." تهران: انتشارات بنیاد نهج البلاغه، 1393. مجید معارف و سعید شفیعی. "درآمدی بر مطالعات حدیثی در دوران معاصر." تهران: انتشارات سمت، 1394. مجید معارف. "شناخت قرآن." تهران: انتشارات نبا، 1394. مجید معارف و حسین صفره. "قرآن در روایات اهل بیت." رشت: انتشارات تلاوت، 1394. مجید معارف و حامد شریعتی نیاسر. "ارتباط نهج البلاغه با قرآن." تهران: انتشارات سمت، 1395. مجید معارف و حامد شریعتی نیاسر. "هندسه دانشهای قرآنی، حدیثی." : موسسه علمی و فرهنگی دارالحدیث، 1399.


دیدگاه‌ها آفت پژوهش های قرآنی استاد معارف در نقد و بررسی وضعیت کنونی پژوهش‌های قرآنی معتقد است از لحاظ کمی، در زمینه پژوهش‌های دینی و قرآنی، قدم‌های بسیار بزرگی در طول چند دهه گذشته در کشور برداشته شده است. هم تعداد مجلات علمی پژوهشی و هم تعداد مقالات منتشره افزایش چشمگیری پیدا کرده است. همچنین دانشنامه‌هایی در حوزه قرآن و حدیث همانند دانشنامه بزرگ اسلامی یا دانشنامه جهان اسلام و دانشنامه‌های تخصصی مربوط به قرآن کریم در سال‌های اخیر انتشار یافت است. اما از لحاظ کیفی، پژوهش‌های قرآنی گرفتار تکرار و موازی‌کاری است (ارجاع). بسیاری از تحقیقات انجام شده، قبل از اینکه متکی بر عمق و تحلیل باشد، از آسیب‌ جمع‌آوریِ صرفِ اطلاعات و در کنار هم گذاشتن اطلاعات رنج می‌برد. دلیل این مسأله، نظام آموزشی حاکم بر کشور است. در مقاطع لیسانس، کارشناسی ارشد و دکتری، بخش اعظمی از آموزشی که به دانشجویان ارائه می‌شود، بر پایه انتقال اطلاعات است. متونی که جلوی دانشجو گذاشته می‌شود و دانشجو موظف به فراگیری این متون و حفظ آن است، تنها مبتنی بر حفظیات و آن هم بر پایه یک سری نصوص معین و محدود است و سهم پژوهش در آموزش‌های ما سهمی اندک یا مغفول است (ارجاع). نهج البلاغه ایشان درباره کتاب نهج‌البلاغه معتقداند این کتاب تفسیر قرآن است و تأثیرپذیری کلام امیرالمؤمنین علیه‌السلام از سبک آیات الهی در نهج‌البلاغه مشهود است (ارجاع). کتابت حدیث در صدر اسلام مسأله کتابت حدیث در صدر اسلام و در قرن نخست هجری، یکی از مسائلی است که همچنان پرچالش است. شیعیان عقیده دارند منع کتابت، دلایل سیاسی داشته و اهل سنت برای آن دلایل فرهنگی می‌جویند، چراکه خود پیامبر(ص) نمی‌خواسته‌اند هر مطلبی از ایشان دائما بازگو و به فروعات اسلام افزوده شود. محققان معاصر اهل‌سنت کتابت حدیث را در قرن اول جایز می‌دانند و به طریق اولی، نقل حدیث را نیز جایز شمرده‌اند. درباره کتابت حدیث در عصر پیامبر اکرم (ص) ایشان می‌گویند: «معتقدم پیامبر(ص) در طول ۲۳ سال حکومت، مسلمانان را تشویق می‌کردند که روایات را نقل شفاهی کنید و گاهی این تشویق حالتی الزام‌آور به خود می‌گرفت اما پیامبر(ص) تأکید داشتند که نقل صحیح کرده و دروغ نبندید. البته پیامبر(ص) توصیه داشتند اگر مردم می‌توانند احادیث را ثبت کنند اما نمی‌گفتند که همه ملزم به ثبت حدیث هستند ولی می‌گفتند خوب است دانش را با نوشتن مهار کنید اما به این دلیل که تعداد افراد با سواد محدود بود، قاعدتاً پیامبر(ص) نمی‌‌توانستند اجباری داشته باشند اما جامعه را به این سمت سوق می‌دادند که خواندن و نوشتن را بیاموزند ولی در آن جامعه، مخزن اولیه علم و دانش، حافظه بوده است.» (ارجاع) شهادت حضرت زهرا (س) ایشان درباره مسأله شهادت یا وفات حضرت زهرا (س)، این مسأله را یک حلقه‌ از یک سلسله ماجراهای آن برهه می‌دانند. ایشان معتقداند در ماجرای هجوم به خانه امیرالمؤمنین علیه‌السلام جهت اخذ بیعت برای خلیفه جدید، حضرت زهرا (س) متحمل آلام و آسیب‌های جسمی یا روحی شدند. همین آلام موجب بیماری ایشان شد؛ با آنکه ایشان سابق بر آن، بیمار نبوده‌اند. شاهدی بر این مدعا، گزارش بخاری و مسلم است که نقل می‌کنند حضرت زهرا(س) فرمودند: من شهادت می‌دهم در حالی خدا و رسول را ملاقات خواهم کرد که شما (دو تن) مرا آزردید. ایشان در این مسأله، از پرداختن به جزئیات اثبات نشده پرهیز می‌دهند و معتقد اند: «بر اساس گزارش‌ها، اصلا قرار نبوده به حضرت زهرا(س) تعرضی شود. اصلا ایشان هدف اول و مستقیم سیاستمداران نبودند، ولی وقتی یک عده‌ای وارد خانه می‌شوند و بگیرد و ببند راه می‌افتد، طبیعی است اهل منزل وحشت کنند و آسیب ببینند. من معتقدم تاریخ کلیاتی دارد و باید فرآیندی و سیستماتیک دیده شود و تحلیل شود. همان کلیات برای اثبات بسیاری از حقانیت‌ها و مظلومیت‌ها کفایت می‌کند و نیازی نداریم از وقایع ساختگی و ذکر برخی جزئیات که راوی امینی ندارد سخن بگوییم» (ارجاع).