ریشه «أخو» (ˀH̬W)؛ از این ریشه، دو صورت «أخ» به‌معنای برادر و «أخت» به‌معنای خواهر ساخته شده است. این ریشه جمعا 96 بار در قرآن آمده است.

معنای لغوی

أَخ: برادر، رفيق، مصاحب. أُخْت: خواهر. نظير (قاموس قرآن، ج1، ص36-37)

ساخت‌های صرفی در قرآن

أخ/أخو/أخا/أخی/إخوان (اسم مذکر): 75 بار

إخوَۀ (جمع مذکر): 7 بار

أخت/أختَین/أخَوات (اسم مؤنث): 14 بار

ریشه‌شناسی

زبان واژه آوانگاری معنا ارجاع
فارسی بین‌المللی فارسی انگلیسی
آفروآسیایی باستان ˀah̬ اَخ برادر brother Orel, 7 (No.23)
سامی باستان ˀah̬ اَخ برادر brother
عبری אָח آح ˀāḥ برادر brother Gesenius, 26, 27
אָחוֹת آحُت ˀāḥot خواهر sister
اوگاریتی ah̬ اَخ ˀah̬ برادر (خونی)؛

دوست‌دار، همراه، همکار، برابر؛

دوست

brother (by blood); lover, companion, colleague, equal; friend DelOlmo, 34-35
آرامی אָח آح ˀāḥ برادر، فامیل، همراه، برابر، هم‌عقیده، و ... brother, kinsman, fellow, equal, fellow-believer & c. Jastrow, 38, 39
אָחוֹת آحُت ˀāḥot خواهر sister
سریانی ܐܚܐ اَحا ˀaḥā برادر، هم‌قبیله (یا هم‌میهن)، دوست، ... brother, any kinsman, friend, … PayneSmith, 9
ܚܬܐ حُتا ḥotā خواهر sister
مندایی aha اها برادر brother Macuch, 8
فنیقی ˀḥ أح برادر brother Krahmalkov, 42, 44
ˀḥt أحت خواهر sister
اکدی/آشوری ah̬u(m) اخو(م) برادر brother Black, 8, 7
ah̬ātu اَخاتو خواهر sister
حبشی ˀəh̬əw اِخِو برادر، هم‌خون، فامیل، هم‌قبیله، هم‌میهن، دوست brother, blood relation, kindred, kinsman. Fellow -countryman, friend Leslau, 13
سبائی ˀh̬

ˀh̬t

اخ

اخت

برادر، خواهر، هم قبیله، متحد و هم‌پیمان brother, sister

clan-fellow, ally

Beeston, 4
عربی أخ

أخت

برادر

خواهر

مشکور، ج1، ص8

Zammit, 70

منابع

اخو (واژگان)

منابع ریشه شناسی