ولایت فقیه

نسخهٔ تاریخ ‏۲۷ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۱۲ توسط Shojaei (بحث | مشارکت‌ها)

ولایت فقیه: در اصطلاح به معنی سرپرستی و مدیریت جامعه اسلامی به منظور اجرای احکام اسلامی و تحقق ارزش های دینی است. با استناد به آیات قرآن و روایات چنین برداشت می‌شود که در عصر غیبت سرپرستی جامعه اسلامی به فقیه جامع الشرایط واگذار شود.

مفهوم شناسی

واژۀ “ولايت” و “مولى” از مادۀ “ولى” گرفته شده و اهل لغت معانى گوناگونی را براى آن برشمرده‏‌اند: مالک، عبد، معتِق (آزاد کننده) معتَق (آزاد شده)، صاحب (همراه)، قريب (مانند پسر عمو)، جار (همسايه)، حليف (هم پيمان)، ابن (پسر)، عمّ (عمو)، ربّ، ناصر، منعِم، نزيل (کسي که در جايى سکنى گزيند) شريک، ابن الاخت (پسر خواهر)، محبّ، تابع، صهر (داماد)، اولى بالتصرف (کسى که از جهاتى بر تصرف در امور شخصى ديگرى، از خود او شايسته‌‏تر است) از جمله مواردی است که در معنای این ریشه گفته شده است. در اصطلاح، مراد از “ولايت” تسلط و اشراف بر دخل و تصرف در امور ساير انسان‏ها، در ابعاد مختلف است، بدون اين که حق اختيار و انتخاب و گزينش يا مالکيت از سايرين سلب شود. [۱] ولایت فقیه براساس تعریف‌هایی که فقیهان از آن ارائه داده‌اند، به‌معنای سرپرستی، تسلط و تصرف مجتهد جامع‌الشرایط در امور دیگران و به‌عبارت دیگر مدیریت جامعه اسلامی به‌منظور اجرای احکام اسلامی و تحقق ارزش‌های دینی است و براساس آن نظریه‌ای است در فقه سیاسی شیعه که طبق آن، در زمان غیبت امام زمان(عج)، حکومتِ جامعه مسلمانان برعهده فقیه جامع‌الشرایط است.[۲]

ولایت فقیه ازدیدگاه اسلام

فلسفه سياسى اسلام در مسئله حكومت، مبتنى بر ارتباط و پيوند مستحكم ميان زمامداران و مردم است، بنابراين هر حكومتى كه چنين ارتباطى با مردم نداشته باشد، معناى آن ولايت نيست و كسانى كه با كودتا و يا جانشينى نسبى، منهاى فضايل و معيارهاى حقيقى مطرح شده در اسلام، به قدرت برسند، حكومت آن‌ها مفهوم ولايت را ندارد.[۳] بر اساس آیات قرآن، نه کافران و نه ظالمان، نمی‌توانند بر جامعه اسلامی ولایت داشته باشند، لذا در عصر غیبت فقط مؤمنان عالمِ عادلِ متقی می‌توانند ولایت داشته باشند و چون علم، ایمان و تقوا درجات دارد، مؤمنان اعلمِ اعدلِ اَتقی می‌توانند ولایت جامعه اسلامی را عهده‌دار شوند.[۴]

ادله قرآنی

قرآن کریم در آیه ۵۹ سوره نسا، از همه مؤمنان می‌خواهد که افزون بر اطاعت از خدا و رسول اکرم(ص) از اولواالأمر نیز اطاعت کنند: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الأْمْرِ مِنْكُمْ؛ ای کسانی که ایمان آورده اید! اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید پیامبر خدا را و اولوا الأمر را». این آیه همانگونه که مؤمنان را به اطاعت مطلق از خداوند و رسول(ص) امر فرموده، آنان را به اطاعت مطلق از اولوا الأمر نیز مأمور ساخته است. سه تفسیر درباره مفهوم و چیستی «اولی الامر» ذکر شده است؛ نخست «پیشوایان معصوم(ع) پس از پیامبر (ص)»، دوم «فقهای جامع الشرایط» و سوم «حاکمان عادل». لذا آیه شریفه لزوم تبعیت از فقهای جامع‌الشرایط را نیز دربرمی‌گیرد.[۵] براساس این آیه، مؤمنان مکلف به اطاعت از امامان معصوم(ع) شده‌اند و امامان معصوم(ع) که خود اولواالامر و واجب الاطاعه هستند، فقیهان واجد شرایط را در غیاب خود به نیابت عامه برگزیده و مومنان را مکلف به مراجعه و اطاعت از آنان کرده‌اند. از این‌رو امر خداوند به اطاعت از اولواالامر، امر به اطاعت از فقیهان جامع شرایط در عصر غیبت نیز است. این آیه به ضمیمه روایات متعددی که از امامان معصوم(ع) در ارجاع پیروان خود به فقیهان واجد شرایط و همچنین نصب آنان به نیابت از خود در زمان عدم دسترسی به آن حضرات، رسیده است، دلیل محکمی بر موضوع ولایت فقیه در عصر غیبت به‌شمار می‌آید. [۶]

ادله روایی

در روایتی که در پاسخ به پرسش فردی که در رابطه با دوران غیبت از امام زمان عج الله تعالی فرجه شریف سئوال می‌کند و ایشان این گونه پاسخ می‌دهند «واما الحوادث الواقعه فارجِعُوا فیها الی رواة حدیثنا؛ فانّهم حجّتی علیکم و اَنا حجة الله ...» بر این اساس از سخن امام (ع): «فانّهم حجّتی علیکم و اِنا حجة الله» استفاده می‌شود که مراد امام این است که آنچه از ناحیه خداوند به من داده شده از ناحیه من به فقیهان واگذار شده است. از این‌جا روشن می‌شود که نخست از ناحیه خداوند، امام (ع) به ولایت منصوب شده و سپس فقیهان از ناحیه امام (ع) به ولایت برگزیده شده‌اند[۷] .

ادله عقلی

عقل و نقل با همان متحدند در اینکه ولیّ باید عالم به قوانین(فقیه) و عادل در میان مردم و در اجرای احکام باشد. بنابراین امر حکومت به عهده فقیه عادل نهاده می‌‌شود و هم اوست که صلاحیت ولایت مسلمین را دارد. ائمه علیهم السلام و فقهای عادل نیز موظفند که از نظام و تشکیلات حکومتی برای اجرای احکام الهی و برقراری نظام عادلانه اسلام و خدمت به مردم استفاده کنند. موضوع ولایت فقیه مأموریت و انجام وظیفه است».[۸] از طرفی خردمندانه نیست که بگوییم خداوند حکیم به هرج و مرج میان مسلمین و پریشانی احوال آنها رضا داده است.[۹] بر اساس آنچه گذشت می‌توان به روشنی نتیجه گرفت که ولایت در مبحث ولایت فقیه به معنای سرپرستی اداره عمومی جامعه اسلامی، یعنی حکومت، و قسمی از اقسام ولایت تشریعی است که به فقیه جامع الشرایط واگذار شده است.[۱۰]

منابع

دایره المعارف اسلامی

ویکی شیعه

ایکنا

ارجاعات