عرف

نسخهٔ تاریخ ‏۲۵ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۰۶:۳۰ توسط Parsaeiyan (بحث | مشارکت‌ها) (جایگزینی متن - '¬' به '‌')

عرف؛ به شیوه‌ای گفته می‌شودکه مردم آن را پذیرفته و براساس آن گفتار و رفتاری را به صورت دائمی انجام می‌ دهند. عرف در قرآن به شیوه‌ای گفته می‌شود که زندگی در آن بر گفتار یا رفتار پسندیده و عقلانی استوار است. نمونه‌ای از اعمال معروف در قرآن، رفتار پسندیده زن و شوهر در دوره طلاق و رفتار پسندیده در مقابل عفو ولی دم است.

عرف در اصطلاح

عرف در اصطلاح، به معنای روش و شیوه مستمر عملی یا گفتاری گفته می‌شود که در میان همه یا بیشتر مردم، یا قوم یا گروه خاصی شناخته شده و مرسوم است.[۱]

جایگاه عرف در قرآن

معروف، در اصطلاح قرآنی همان چیزی است‌که مردم در سطح جامعه بر مبنای اصول دینی تربیت یافته و شناخته‌اند و به آن عادت کرده‌اند. ویژگی معروف این است که شکل ثابت و بدون تغییر دارد و شامل گفتار[۲] و رفتار[۳] می‌شود. [۴]در آیات قرآن درباره عرف و معروف عقلایی و متداول در جامعه سخن گفته شده است و به پیامبر (ص) در مورد معنا و مفهومی از نیکی‌هایی‌که در آن زمان مورد قبول بوده، سفارش کرده است.[۵] چنانچه، دعوت به امور و ارزش ‌های عقلایی و عرفی، از وظایف پیامبر(ص) برشمرده شده است.[۶]انجام دهندگان معروف، مؤمنان و انبیای الهی هستند؛[۷] نه خداوند، بلکه خداوند به مصادیق معروف امر می‌کند. از جمله مصادیق دعوت به معروف در قرآن معروف در مقابل عفو ولی دم[۸]و دعوت به معروف به زن شوهری است که در حال طلاق هستند[۹].

منابع

ایکنا.

امامت پدیا دانشنامه آزاد فارسی

فرهنگنامه قرآن

ویکی پدیا

ارجاعات

  1. . دانشنامه آزاد فارسی؛ ویکی پدیا؛ فرهنگنامه قرآن.
  2. . قَوْلٌ مَعْرُوفٌ وَ مَغْفِرَةٌ خَيْرٌ مِنْ صَدَقَةٍ يَتْبَعُها أَذىً وَ اللَّهُ غَنِيٌّ حَلِيمٌ‏؛ «گفتارى پسنديده [در برابر نيازمندان‏] و گذشت [از اصرار و تندىِ آنان‏] بهتر از صدقه‏اى است كه آزارى به دنبال آن باشد، و خداوند بى‏نياز بردبار است». (بقره/263)
  3. . وَ لْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ‏؛ «و بايد از ميان شما، گروهى، [مردم را] به نيكى دعوت كنند و به كار شايسته وادارند و از زشتى بازدارند، و آنان همان رستگارانند». (آل عمران/104)
  4. . تحلیل «معروف» در قرآن کریم براساس روش زبان‌شناسیِ شناختی.
  5. . امامت پدیا.
  6. . خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ؛ «گذشت پيشه كن، و به [كار] پسنديده فرمان ده و از نادانان رُخ برتاب» (اعراف/199)
  7. . يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذا جاءَكَ الْمُؤْمِناتُ يُبايِعْنَكَ عَلى‏ أَنْ لا يُشْرِكْنَ بِاللَّهِ شَيْئاً وَ لا يَسْرِقْنَ وَ لا يَزْنِينَ وَ لا يَقْتُلْنَ أَوْلادَهُنَّ وَ لا يَأْتِينَ بِبُهْتانٍ يَفْتَرِينَهُ بَيْنَ أَيْدِيهِنَّ وَ أَرْجُلِهِنَّ وَ لا يَعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفٍ فَبايِعْهُنَّ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ‏؛ «اى پيامبر، چون زنان باايمان نزد تو آيند كه [با اين شرط] با تو بيعت كنند كه چيزى را با خدا شريك نسازند، و دزدى نكنند، و زنا نكنند، و فرزندان خود را نكشند، و بچه‏هاى حرامزاده‏اى را كه پس انداخته‏اند با بُهتان [و حيله‏] به شوهر نبندند، و در [كار] نيك از تو نافرمانى نكنند، با آنان بيعت كن و از خدا براى آنان آمرزش بخواه، زيرا خداوند آمرزنده مهربان است». (ممتحنه/12)
  8. . يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصاصُ فِي الْقَتْلى‏ الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَ الْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَ الْأُنْثى‏ بِالْأُنْثى‏ فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْ‏ءٌ فَاتِّباعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَداءٌ إِلَيْهِ بِإِحْسانٍ ذلِكَ تَخْفِيفٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ رَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَدى‏ بَعْدَ ذلِكَ فَلَهُ عَذابٌ أَلِيمٌ‏؛ «اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، در باره كشتگان، بر شما [حقّ‏] قصاص مقرر شده: آزاد عوض آزاد و بنده عوض بنده و زن عوض زن. و هر كس كه از جانب برادر [دينى‏] اش [يعنى ولىّ مقتول‏]، چيزى [از حق قصاص‏] به او گذشت شود، [بايد از گذشت ولىّ مقتول‏] به طور پسنديده پيروى كند، و با [رعايت‏] احسان، [خونبها را] به او بپردازد. اين [حكم‏] تخفيف و رحمتى از پروردگار شماست؛ پس هر كس، بعد از آن از اندازه درگذرد، وى را عذابى دردناك است». (بقره/178)
  9. . أَسْكِنُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ سَكَنْتُمْ مِنْ وُجْدِكُمْ وَ لا تُضآرُّوهُنَّ لِتُضَيِّقُوا عَلَيْهِنَّ وَ إِنْ كُنَّ أُولاتِ حَمْلٍ فَأَنْفِقُوا عَلَيْهِنَّ حَتَّى يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ فَإِنْ أَرْضَعْنَ لَكُمْ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَ أْتَمِرُوا بَيْنَكُمْ بِمَعْرُوفٍ وَ إِنْ تَعاسَرْتُمْ فَسَتُرْضِعُ لَهُ أُخْرى؛‏ «همانجا كه [خود] سكونت داريد، به قدر استطاعت خويش آنان را جاى دهيد و به آنها آسيب [و زيان‏] مرسانيد تا عرصه را بر آنان تنگ كنيد. و اگر باردارند خرجشان را بدهيد تا وضع حمل كنند. و اگر براى شما [بچه‏] شير مى‏دهند مزدشان را به ايشان بدهيد و به شايستگى ميان خود به مشورت پردازيد، و اگر كارتان [در اين مورد] با هم به دشوارى كشيد [زن‏] ديگرى [بچّه را] شير دهد». (طلاق/6)