احسان
احسان؛ خیر رساندن به دیگران. خیر رساندن میتواند نيكى به ديگرى با سخن يا عمل باشد و حتی میتواند به رساندن نفع مالى يا اعتبارى باشد. نمونههای احسان در قرآن، به شکل انفاق، نیکی به پدر و مادر و نیکی کردن به خویشاوندان بیان شده است.
احسان در قرآن کریم
احسان در قرآن کریم به اموری گفته میشود که نیکی و خیر برای دیگران به دنبال دارد.[۱] در واقع، هر عمل نیکی که اسباب رشد جامعه و کمک به دیگران را فراهم میکند، میتواند مفهومی از نیکوکاری باشد.[۲] البته، ضرورت توجه به همنوع از راه احسان، نه تنها خیر و خوشی برای دیگران به همراه دارد؛ بلکه خوبی و خیر برای فرد نیز رقم می زند.[۳] [۴] چنانچه، در برخی از آیات به روشنی گفته شده است که بالاترین پاداش برای نیکوکاران، همان رضایت و خشنودی خداوند است.[۵]
گونه های احسان در قرآن کریم
سفارش و تشويق به احسان در قرآن كريم به وفور یافت می-شود.[۶] سفارشهای قرآن کریم در مورد احسان شامل پرداخت صدقه،[۷] انفاق به دیگران،[۸][۹]خیر رساندن به نیازمندان،[۱۰] نیکی به پدر و مادر،[۱۱][۱۲] نیکی به خویشان،[۱۳] است. امروزه، نیکوکاری عقلی[۱۴] نیز در زمینه احسان مورد توجه است. نیکوکاری عقلی به معنای توانمندسازی فکری و روحی افراد است که توسط افراد مشاور و مددکار نیکوکار انجام میشود.[۱۵] چنانچه، نوع دیگری از احسان[۱۶] نیز در طلاق مطرح شده است که به معنای رهاسازی به صورت شایسته و نیکو بیان شده است.[۱۷]
منابع
پاورقی ها
- ↑ . عدل و احسان؛ زمینهساز تأمین مصالح مادی ـ معنوی
- ↑ .قرآن نیکوکاری عقلی را مقدم بر نیکوکاری مالی میداند.
- ↑ . احسان با الفبای قرآنی در ادبيات فارسی حك شده است/بررسی نگاه ادبيات به احسان و نيكوكاری از ديد كارشناسان
- ↑ . هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ؛ «مگر پاداش احسان جز احسان است؟» (الرحمن/60).
- ↑ . وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرِينَ وَ الْأَنْصارِ وَ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسانٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها أَبَداً ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ؛ و پيشگامانِ نخستين از مهاجران و انصار، و كسانى كه با نيكوكارى از آنان پيروى كردند، خدا از ايشان خشنود و آنان [نيز] از او خشنودند، و براى آنان باغهايى آماده كرده كه از زير [درختان] آن نهرها روان است. هميشه در آن جاودانهاند. اين است همان كاميابى بزرگ. (توبه/100).
- ↑ . مصادیق عملی احسان در قرآن؛
- ↑ . شرحی بر دعای روز سوم/ مصادیق نیکوکاری و مانعزداییها؛
- ↑ .فرهنگ انفاق و احسان در جامعه گسترش يابد؛
- ↑ .احسان از نگاه قرآن/ همگرایی اجتماعی و جلب رحمت خداوند از آثار نیکوکاری؛ قرآن نیکوکاری عقلی را مقدم بر نیکوکاری مالی میداند؛ علیرضا کاظمی مطرح کرد؛ زمینهسازی برای مشارکت بیشتر خیرین در امر محرومیتزدایی.
- ↑ .حجتالاسلام حسینیشاهرودی: احسان و نیکوکاری از ویژگیهای بارز حضرت فاطمه(س) بود؛ ازغندی: مؤمنان واقعی خود را به صفت احسان آراسته سازند؛ فضایل و آداب ماه رمضان/۵ احسان و نیکوکاری در ماه رمضان براساس آیات و روایات؛ ترویج احسان و نیکوکاری موجب سخاوتمند شدن جامعه خواهد شد.
- ↑ . وَقَضَى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُلْ لَهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا؛ و پروردگار تو مقرر كرد كه جز او را مپرستيد و به پدر و مادر [خود] احسان كنيد. اگر يكى از آن دو يا هر دو، در كنار تو به سالخوردگى رسيدند به آنها [حتى] «اوف» مگو و به آنان پرخاش مكن و با آنها سخنى شايسته بگوى. (إسراء/23)
- ↑ نگاهی به جايگاه احسان و نيكی به والدين در قرآن(۳)؛ کارشناس مذهبی: احسان به والدین از مصادیق عمل صالح است؛ در تفسیر آیه ۲۳ سوره اسراء عنوان شد؛ واجبترین واجبها، احسان به پدر و مادر است.
- ↑ . إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الإِحْسَانِ وَ إِیتَاء ذِی الْقُرْبَی وَ یَنْهَی عَنِ الْفَحْشَاء وَ الْمُنکَرِ وَ الْبَغْیِ یَعِظُکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ؛ «در حقيقت، خدا به دادگرى و نيكوكارى و بخشش به خويشاوندان فرمان مىدهد و از كار زشت و ناپسند و ستم باز مىدارد. به شما اندرز مىدهد، باشد كه پند گيريد» (نحل/90)
- ↑ . قرآن نیکوکاری عقلی را مقدم بر نیکوکاری مالی میداند.
- ↑ . والَّذِينَ اسْتَجابُوا لِرَبِّهِمْ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَمْرُهُمْ شُورى بَيْنَهُمْ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ؛ «و كسانى كه [نداى] پروردگارشان را پاسخ [مثبت] داده و نماز برپا كردهاند و كارشان در ميانشان مشورت است و از آنچه روزيشان دادهايم انفاق مىكنند» (شوری/38).
- ↑ . شرح دعای روز یازدهم ماه مبارک رمضان؛ روی آوردن به احسان باعث از بین رفتن گناهان میشود/ مقام محسنین والاتر از مؤمنین است.
- ↑ . «الطَّلاقُ مَرَّتانِ فَإِمْساكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسانٍ وَ لا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَأْخُذُوا مِمَّا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئاً إِلَّا أَنْ يَخافا أَلَّا يُقِيما حُدُودَ اللَّهِ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا يُقِيما حُدُودَ اللَّهِ فَلا جُناحَ عَلَيْهِما فِيمَا افْتَدَتْ بِهِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلا تَعْتَدُوها وَ مَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ؛ طلاقِ [رجعى] دو بار است. پس از آن يا [بايد زن را] بخوبى نگاه داشتن، يا بشايستگى آزاد كردن. و براى شما روا نيست كه از آنچه به آنان دادهايد، چيزى بازستانيد. مگر آنكه [طرفين] در به پا داشتن حدود خدا بيمناك باشند. پس اگر بيم داريد كه آن دو، حدود خدا را برپاى نمىدارند، در آنچه كه [زن براى آزاد كردن خود] فديه دهد، گناهى بر ايشان نيست. اين است حدود [احكام] الهى؛ پس، از آن تجاوز مكنيد. و كسانى كه از حدود [احكام] الهى تجاوز كنند، آنان همان ستمكارانند» (بقره/229)