خضر

نسخهٔ تاریخ ‏۸ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۱۲ توسط Shojaei (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

خضر؛ از پیامبران نامبرده شده در قرآن.

شناسه اسمی حضرت خضر

الف) نام حضرت خضر

نام آن حضرت در قرآن نیامده بلکه با عنوان «عَبْدًا مِّنْ عِبَادِنَا...» (کهف/۶۵) از او یاد شده است. برخی نام اصلی او را تالیا و برخی بلیا ذکر کرده اند. لقب او خضر است؛ چون آن حضرت بر چوب خشک یا زمینی نمی نشست، مگر اینکه سبز و خرم میگشت. کنیه او نیز «ابوالعباس» است.

ب) زمان و محل ولادت و وفات

زمان ولادت حضرت خضر ۳۴۸۵ سال بعد از هبوط آدم بوده است.

وفات: بر اساس برخی روایات حضرت خضر عمری طولانی داشته و هم اکنون نیز زنده است. همچنین گفته شده مسجد سهله محل ظهور ایشان خواهد بود.

شناسه رفتاری و روانی خضر

الف) برخورداری از علم و آگاهی فراوان

وقتی حضرت موسی بعد از نزول تورات خود را داناترین فرد می دانست، خداوند به جبرئیل گفت: به موسی بگو در ملتقای بحرین شخص داناتری هست، پیش او برو و علم آموز (کهف/۶۵) حضرت موسی با یوشع بن نون به راه افتاد و او را در حال نماز خواندن یافتند. حضرت موسی برای بهره گیری از علم و آگاهی او، همراهی او را خواستار شد؛ چرا که پیروی از او را راه رسیدن به دانش می دانست. خضر به شرطی همراهی با او را پذیرفت که در مورد رفتارهایی که از او سر می زند، نپرسد؛ زیرا آنها ظاهری ناخوشایند داشتند، ولی باطنشان مفید بود. برخی از آن رفتارها عبارت اند از:

ب)سوراخ کردن کشتی برای حفاظت از اموال مستمندان:

چون کشتی ای که خضر بر آن سوار بود متعلق به گروهی از مستمندان بود و پشت سر آن کشتی دیگری بود که به شاه ستمگر غاصبی تعلق داشت و آن شاه هر کشتی سالمی را به زور میگرفت به همین دلیل خضر با سوراخ کردن کشتی میخواست به دست پادشاه نرسد. (کهف/۷۱)

ج) کشتن نوجوان برای پیشگیری از تأثیر نوجوان در گرایش والدین خود به کفر (کهف/۷۴):

از آنجا که ممکن بود آن کودک پدر و مادر خود را اغوا کند و از راه تأثیر روحی آنان را به طغیان و کفر وادارد و از طرفی چون ایمان پدر و مادر فرزند در نزد خدا ارزش داشته است، خداوند امر می کند که خضر به دلیل دارا بودن ولایت تکوینی، او را بکشد تا خداوند، فرزند صالح به آنان بدهد. در واقع، از نظر نظام تکوینی مانعی ندارد خداوند حتی کودک نابالغی را گرفتار حادثه ای کند و در آن حادثه جان بسپارد؛ چون وجودش در آینده ممکن است خطرهای زیادی به بار آورد. همچنین گفته شده خداوند بعدها به آنان دختری عطا کرد که کانون ایمان و تقوا بود و از نسل او پیامبران زیادی به دنیا آمدند.

د) حمایت از محرومان و تلاش سری در جهت منافع آنان

می توان به تعمیر دیواری اشاره کرد که در حال خراب شدن بود؛ زیرا گنجی در زیر دیواری وجود داشت که متعلق به دو نوجوان یتیم بود که هنوز به سن بلوغ نرسیده بودند و تعمیر دیوار موجب شد آن گنج محفوظ بماند و دست بیگانه ای به آن نرسد. (کهف/۶۵)

شناسه فکری و عقیدتی خضر

عبودیت و بندگی خضر به درگاه الهی موجب برخورداری از رحمت خاص الهی شده است، به گونه ای که قرآن می فرماید: «فَوَجَدَا عَبْدًا مِّنْ عِبَادِنَا آتَيْنَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِندِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا»؛ در آنجا بنده ای از بندگان ما را یافتند که رحمت او موهبت عظیمی از سوی خود به او آموخته بودیم». (کهف/۶۵) علامه طباطبایی میفرماید منظور از رحمت، همان نعمت های باطنی است؛ چون ولایت مخصوص خداست ولی نبوت چنین نیست. از این رو، منظور از جمله رحمة من عندنا همان نبوت است نه ولایت.

شناسه تبلیغی خضر

برخی حضرت خضر را دانشمند و برخی او را پیامبر می دانند و گفته شده حضرت خضر از پیامبران مرسل بوده که خداوند او را بر قومی برانگیخت تا آنان را به یگانه پرستی و اقرار به پیامبران و کتاب های خدا دعوت کند.

شناسه خانوادگی خضر

الف) نسب خضر

نسب ایشان با چند واسطه به نوح میرسد بلیا پسر ملکان پسر قالع پسر عابر، پسر شالح، پسر ارفخشد، پسر سام، پسر نوح.

نام پدر حضرت خضر ملکان از پادشاهان بزرگ بوده و فرزندی جز خضر نداشته است.

ب) همسر

حضرت خضر ازدواج نکرده و فرزندی هم نداشته است.

شناسه جغرافیایی خضر

مکان حضرت خضر که قرآن از آن یاد میکند، مجمع البحرین بوده است. برخی مجمع را دو دریای فارس و روم می دانند. علامه طباطبایی می فرماید منتهی الیه دریای روم (مدیترانه) از ناحیه شرق و منتهی الیه خلیج فارس از ناحیه غربی است. بنابراین، مقصود از مجمع البحرین، آن قسمت از زمین است که به یک اعتبار در آخر شرقی مدیترانه و به اعتبار دیگر، در آخر غربی خلیج فارس قرار دارد و به نوعی مجاز، آن را محل اجتماع دو دریا خوانده اند.

شناسه حکومتی در زمان خضر

حکومت و شاهی در زمان خضر ابتدا به دست منوچهر بود (هم زمان با پیامبری موسی) و بعد از او افریذون به حکومت و شاهی رسید.

منابع

این مدخل برگرفته از کتاب اشخاص و گروه ها در قرآن است و مقاله آن هنوز به طور کامل تدوین نیافته است.