فرهنگ: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - '<div style="text-align:justify">↵' به '') |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''فرهنگ'''؛ به مجموعه ای از باورها، ارزش ها، هنجارها و آداب ورسومی گفته می¬شودکه توسط اکثریت مردم جامعه پذیرفته شده است. برخی از این فرهنگ¬ها، در گذر زمان تغییر می¬کنند و جای خود را به فرهنگ دیگر می¬دهند و برخی دیگر ثابت و پابرجا باقی می¬مانند. یکی از فرهنگ¬های ثابت و اصلی، فرهنگ اسلامی است¬که هنجارها و ارزش-های آن مورد تأیید خداوند است. برخی از فرهنگ¬های اسلامی عبارتنداز: مراسم حج و عدم جنگ در ماه های حرام. | '''فرهنگ'''؛ به مجموعه ای از باورها، ارزش ها، هنجارها و آداب ورسومی گفته می¬شودکه توسط اکثریت مردم جامعه پذیرفته شده است. برخی از این فرهنگ¬ها، در گذر زمان تغییر می¬کنند و جای خود را به فرهنگ دیگر می¬دهند و برخی دیگر ثابت و پابرجا باقی می¬مانند. یکی از فرهنگ¬های ثابت و اصلی، فرهنگ اسلامی است¬که هنجارها و ارزش-های آن مورد تأیید خداوند است. برخی از فرهنگ¬های اسلامی عبارتنداز: مراسم حج و عدم جنگ در ماه های حرام. | ||
نسخهٔ ۱۹ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۳۵
فرهنگ؛ به مجموعه ای از باورها، ارزش ها، هنجارها و آداب ورسومی گفته می¬شودکه توسط اکثریت مردم جامعه پذیرفته شده است. برخی از این فرهنگ¬ها، در گذر زمان تغییر می¬کنند و جای خود را به فرهنگ دیگر می¬دهند و برخی دیگر ثابت و پابرجا باقی می¬مانند. یکی از فرهنگ¬های ثابت و اصلی، فرهنگ اسلامی است¬که هنجارها و ارزش-های آن مورد تأیید خداوند است. برخی از فرهنگ¬های اسلامی عبارتنداز: مراسم حج و عدم جنگ در ماه های حرام.
فرهنگ در اصطلاح
فرهنگ به مجموعه ای از آداب، رسوم، هنجارها، ارزش¬ها، سبک زندگی، دانش، باورها، هنرها، قوانین، تواناییها و عادتهای افراد گروه یا جامعه گفته می¬شود که توسط اکثریت یک جامعه به صورت درونی و قلبی پذیرفته شده باشد.[۱][۲] درواقع، فرهنگ نوعی نظام است که تغییر و تحول رفتارهای فردی و اجتماعی در آن صورت می¬گیرد.[۳]
انواع فرهنگ
فرهنگها انواعی دارند که یکی از آنها فرهنگ اصلی است. فرهنگ اصلی به مجموعه¬ای از باورها و ارزش¬ها گفته می¬شود که از سنتهای ثابت نژادی، محیط جغرافیایی و قوانین ثابت تاریخی تشکیل شده¬ اند. این فرهنگ¬ها، در برابر حوادث ثابت هستند و در برابر هرگونه تحولات، یا به سود خود تغییر میدهند و یا آنها را حذف میکنند. نوع دیگر از فرهنگ، فرهنگ تابع است که بر هیچ اساس و اصول ثابتی تکیه ندارد و پیوسته در معرض تحولات قرار میگیرند.[۴]
فرهنگ اسلامی
فرهنگ اسلامی به مجموعه ای از باورها، ارزش¬ها و هنجارها و آداب و رسومی گفته می¬شود که دین اسلام آنها را تأیید و امضاء کرده است.[۵] به بیان دیگر، در فرهنگ و آداب عرب، خرافاتی همانند دختر کشی[۶]، طواف بدون لباس[۷] و تعدد زوجات بدون محدودیت[۸] رواج داشته است¬که اسلام با این فرهنگ¬های خرافی مقابله کرده است. برخی فرهنگ¬ها همانند حج[۹]و قطع جنگ و خونریزی در ماه های حرام[۱۰] نیز از فرهنگ های دوره جاهلی بودند که مورد تأیید قوانین اسلامی قرار گرفت. فرهنگ اسلامی با فرهنگ ملل و اقوام گوناگون، سه نوع برخورد دارد؛ فرهنگ مثبتی که با قرآن منافات نداشته باشد، امضاء میکند و با فرهنگ منفی و ضد ارزش مقابله میکند و فرهنگی¬که نیمه مثبت باشد را اصلاح میکند.[۱۱]
منابع
پاورقی ها
- ↑ . حال ناخوش قرارگاه فرهنگ در صحنه فرهنگ و هنر کشور؛ ویکی پدیا؛ ویکی فقه.
- ↑ . امامت پدیا.
- ↑ . امامت پدیا؛ ویکی پرسش.
- ↑ . ویکی فقه.
- ↑ . پژوهشکدۀ باقرالعلوم.
- ↑ . وَ إِذَا الْمَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَت؛ پرسند چو زان دخترك زنده بهگور. به كدامين گناه كشته شده است؟ (تکویر/8-9)؛ وَ إِذا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَ هُوَ كَظِيمٌ؛ «و هر گاه يكى از آنان را به دختر مژده آورند، چهرهاش سياه مىگردد، در حالى كه خشم [و اندوه] خود را فرو مىخورد» (نحل/58)
- ↑ . وَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً قالُوا وَجَدْنا عَلَيْها آباءَنا وَ اللَّهُ أَمَرَنا بِها قُلْ إِنَّ اللَّهَ لا يَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ أَ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ؛ و چون كار زشتى كنند، مىگويند: «پدران خود را بر آن يافتيم و خدا ما را بدان فرمان داده است.» بگو: «قطعاً خدا به كار زشت فرمان نمىدهد، آيا چيزى را كه نمىدانيد به خدا نسبت مىدهيد؟» (28)
- ↑ . وَ إِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِي الْيَتامى فَانْكِحُوا ما طابَ لَكُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْنى وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَواحِدَةً أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ ذلِكَ أَدْنى أَلَّا تَعُولُوا؛ «و اگر در اجراى عدالت ميان دختران يتيم بيمناكيد، هر چه از زنان [ديگر] كه شما را پسند افتاد، دو دو، سه سه، چهار چهار، به زنى گيريد. پس اگر بيم داريد كه به عدالت رفتار نكنيد، به يك [زنِ آزاد] يا به آنچه [از كنيزان] مالك شدهايد [اكتفاء كنيد]. اين [خوددارى] نزديكتر است تا به ستم گراييد [و بيهوده عيالوار گرديد]» (نساء/3).
- ↑ . إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللَّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلا جُناحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِما وَ مَنْ تَطَوَّعَ خَيْراً فَإِنَّ اللَّهَ شاكِرٌ عَلِيم؛ در حقيقت، «صفا» و «مروه» از شعاير خداست [كه يادآور اوست]؛ پس هر كه خانه [خدا] را حج كند، يا عمره گزارد، بر او گناهى نيست كه ميان آن دو سعى به جاى آورد. و هر كه افزون بر فريضه، كار نيكى كند، خدا حق شناس و داناست» (بقره/158)
- ↑ . إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً فِي كِتابِ اللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ مِنْها أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ فَلا تَظْلِمُوا فِيهِنَّ أَنْفُسَكُمْ وَ قاتِلُوا الْمُشْرِكِينَ كَافَّةً كَما يُقاتِلُونَكُمْ كَافَّةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِين؛ «در حقيقت، شماره ماهها نزد خدا، از روزى كه آسمانها و زمين را آفريده، در كتاب [علمِ] خدا، دوازده ماه است؛ از اين [دوازده ماه]، چهار ماه، [ماهِ] حرام است. اين است آيين استوار، پس در اين [چهار ماه] بر خود ستم مكنيد، و همگى با مشركان بجنگيد، چنان كه آنان همگى با شما مىجنگند، و بدانيد كه خدا با پرهيزگاران است» (توبه/36).
- ↑ . ویکی پرسش