شهرنشینی: تفاوت میان نسخه‌ها

از قرآن پدیا
(صفحه‌ای تازه حاوی «'''شهرنشینی'''؛ تمدن؛ سکونت در شهر. شهرنشینی، به سکونت گروهی از انسان‌ها در کنار هم در مناطق شهری و آثار و شرایط مربوط به این نوع زندگی اشاره دارد. شهرنشینی با زندگی اجتماعی و تمدن در ارتباط است. در دین اسلام، آموزه‌های فراوانی درمورد زندگی اجتم...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۳۳: خط ۳۳:


== ارجاعات ==
== ارجاعات ==
[[رده: جامعه شناسی و قرآن]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۲ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۲۴

شهرنشینی؛ تمدن؛ سکونت در شهر. شهرنشینی، به سکونت گروهی از انسان‌ها در کنار هم در مناطق شهری و آثار و شرایط مربوط به این نوع زندگی اشاره دارد. شهرنشینی با زندگی اجتماعی و تمدن در ارتباط است. در دین اسلام، آموزه‌های فراوانی درمورد زندگی اجتماعی و رعایت حقوق متقابل وجود دارد که هدف اصلی آنها، رسیدن به حیات طیبه و سعادت اخروی است.

تعریف

تعریف لغوی

واژۀ «شهرنشینی» در لغت‌نامۀ زبان فارسی با «تمدن» و «حضارت» مترادف است.[۱] شهرنشینی با تمدن و ویژگی‌های آن شکل می‌گیرد.[۲] «شهر» مجموعۀ منظم و هماهنگی است که از ترکیب عوامل طبیعی و سازه‌های انسانی ساخته شده است و جمعیتی از مردم در آن به صورت دائمی سکونت دارند. ساکنان شهر غالباٌ دارای آداب و رسومی واحد و تخصص‌های مورد نیاز زندگی شهری و اجتماعی هستند؛ اما برای منابع غذایی و انرژی به روستاها و طبیعت وابستگی دارند.[۳]

تعریف اصطلاحی

شهرنشینی[۴] به معنای زندگی گروهی از انسان‌ها در شهر است و به مهاجرت از روستا به مناطق شهری و افزایش ساکنان شهرها و راه‌هایی که جامعه باید خود را با تغییرات ناشی از این پدیده هماهنگ کند اشاره دارد.[۵]

تاریخچه شهرنشینی

شهرنشینی هزاران سال قبل از میلاد مسیح در دره‌های بزرگ نیل، بین‌النهرین، سند و چین آغاز شد. پس از نخستین انقلاب صنعتی، با پدید آمدن شهرهای بزرگ و «قارچی» تحول ناگهانی در روند شهرنشینی ایجاد شد. در قرن بیستم میلادی، پدیدۀ شهرنشینی در سراسر دنیا گسترش یافت و تمام کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه را فرا گرفت.[۶] شهرنشینی در ایران قدمتی دیرینه دارد و تعدادی از اولین شهرهای مهم دنیا، مانند هگمتانه و شوش در ایران به وجود آمدند.[۷]

معیارهای تمایز شهر از روستا

از نظر برخی محققین، شهرها محل کارهای فکری و برنامه‌ریزی‌های کلان هستند. مهمترین وجه تفاوت شهر و روستا مربوط به نوع شغل، وسعت، میزان جمعیت، بهره‌مندی از تکنولوژی و امکانات رفاهی پیشرفته و تفاوت در ردۀ اجتماعی است.[۸] در جهان پیشرفتۀ کنونی و با تحولات فراصنعتی که جامعۀ جهانی را دربر گرفته است، روستانشینان از طریق رسانه‌های ارتباطی و فضای مجازی و وسایل نقلیه، به راحتی به شهرها دسترسی دارند؛ به همین جهت تمایز بین ساکنان این دو اجتماع کمتر از گذشته است.[۹]

ویژگی‌های نظام تمدن اسلامی

اولین نماد ظاهری یک شهر اسلامی معماری است. در شهرسازی باید به ویژگی‌های مذهبی و فرهنگی توجه شود. اماکن مذهبی باید به عنوان هستۀ مرکزی شهر نمایان باشند.[۱۰] در آموزه‌های اسلامی قواعد کلی برای زندگی اجتماعی تبیین شده است. هدف اصلی احکام و دستورات دین اسلام، سعادت و خوشبختی فرد و جامعه است. باید راهکارهای رسیدن به «حیات طیبه» مورد نظر اسلام را از متون دینی استخراج کنیم و در مدیریت شهری از آنها بهره ببریم.[۱۱] شهرنشینی اسلامی دارای ویژگی‌های اعتقادی، فرهنگی، اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی خاصی است که اصول کلی آن در آموزه‌های دینی مطرح شده است. در شهر اسلامی، حق‌الناس اهمیت ویژه‌ای دارد. روح حاکم بر شهر و فعالیت‌های آن مطابق با دستورات دین اسلام است و کرامت و آبروی شهروندان، محترم است. در شهرنشینی اسلامی باید روابط متقابل شهروندان مطابق با احکام دین اسلام و توأم با احترام و عطوفت و ازخودگذشتگی باشد. ساده‌زیستی و توجه به رفاه اجتماعی از ویژگی‌های دیگر شهرنشینی اسلامی است.[۱۲] زندگی اجتماعی و تمدن در دین اسلام بر اصول و قواعدی استوار است. اصل توحید در درجه اول قرار دارد. براساس آیات قرآن، خداوند خالق تمام هستی و منشأ پیدایش تمدن بشری است.[۱۳]انسان مسلمان، همۀ موجودات و پدیده‌های جهان آفرینش را مخلوق و نشانۀ قدرت الهی می‌داند و سعی دارد، تعامل مناسبی با محیط اطرافش داشته باشد.[۱۴] در زندگی اجتماعی و شهرنشینی، رعایت مسائل اخلاقی اهمیت ویژه‌ای دارد. نظام اخلاقی اسلام بر اصل توحید و معاد استوار است. در دین اسلام همۀ رفتارها باید براساس ایمان به خدا و جلب رضایت وی باشد.[۱۵] اخلاق اسلامی مبتنی بر رعایت حقوق دیگران و تلاش برای سعادت جاودان اخروی است.[۱۶] از جنبۀ مسائل اقتصادی نیز، دین اسلام خداوند را مالک حقیقی همه چیز می‌داند؛ ولی حق مالکیت دنیوی انسان‌ها را نسبت به اموال خود به رسمیت می‌شناسد و براساس آموزه‌های اسلامی مردم حق ندارند به اموال و دارایی‌های دیگران دست درازی کنند و به شکل ناعادلانه و ظالمانه از آنها بهره ببرند.[۱۷]در آیات قرآن به کسب درآمد حلال بسیار تأکید شده است و رعایت اخلاق کار و تجارت اهمیت دارد.[۱۸] براساس آموزه‌های اسلامی، دین از سیاست جدا نیست. سیاست و حکومت باید در راستای تحقق احکام الهی و برپایی عدالت باشد.[۱۹] در دین اسلام، برای حفظ نظم و امنیت زندگی اجتماعی و جلوگیری از فساد احکام ویژه‌ای وضع شده است. احکام ازدواج و طلاق، رعایت عفاف و حجاب، حدود و دیات و قصاص قتل عمد، در همین راستا قابل تبیین هستند.[۲۰]

راه‌های ترویج فرهنگ شهرنشینی

آیات قرآن و روایات معصومین سرشار از آموزه‌های ارزشمند در راستای نحوۀ تعامل انسان‌ها با یکدیگر و همزیستی سالم، تؤام با آرامش و امنیت است. مدارس، دانشگاه‌ها، رسانه‌های صوتی و تصویری، مهمترین وظیفه را در راستای انتقال این مفاهیم برعهده دارند. در این مسیر می‌توان از ظرفیت‌های غنی عرصۀ هنر نیز بهره برد؛ به عنوان نمونه، استفاده از نمادهای هنری قرآنی در فضاها و اماکن عمومی شهری، در کنار زیباسازی شهر در انتقال مفاهیم ارزشمند دینی مفید خواهدبود.[۲۱]

منابع

امامت پدیا

ایکنا

دانشنامه آزاد فارسی

دانشنامه پژوهه

ویکی پدیا

ارجاعات

  1. . لغت‌نامه دهخدا، ذیل واژه.
  2. . کارگاه «‌تاریخ علم و تمدن اسلامی» در دانشگاه آزاد همدان برپا شد.
  3. . مقدمه‌ای بر مبانی برنامه‌ریزی شهری، ص4.
  4. . Urbanization.
  5. . جامعه‌شناسی توسعه، تهران، ص100.
  6. . شهر و روستاها: آزمونی در دگرگونی مناسبات شهر-روستا در جهان، ص24.
  7. . از ایرانشهر، ج1؛ ص101.
  8. . مبانی جامعه‌شناسی، ص319-320.
  9. . مبانی جامعه‌شناسی کوئن، ص362.
  10. . مشهد باید الگوی اسلامی شهرنشینی، شهروندی و شهرسازی باشد.
  11. . بایسته‌های شهر اسلامی/ ضرورت بازسازی مولفه‌های «حیات طیبه» از متون دینی.
  12. . هویت بومی ـ اسلامی در شهرسازی، مورد غفلت قرار گرفته است.
  13. . وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي قَرِيبٌ مُجِيبٌ؛ «و به سوى [قوم‌] ثمود، برادرشان صالح را [فرستاديم‌]. گفت: «اى قوم من! خدا را بپرستيد. براى شما هيچ معبودى جز او نيست. او شما را از زمين پديد آورد و در آن شما را استقرار داد. پس، از او آمرزش بخواهيد، آنگاه به درگاه او توبه كنيد، كه پروردگارم نزديك [و] اجابت‌كننده است.» (هود/61)
  14. . تاریخ تمدن، ج4؛ ص227؛ قلب اسلام، ص141؛ جامعه و تاریخ، ص417.
  15. . آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَأَنْفِقُوا مِمَّا جَعَلَكُمْ مُسْتَخْلَفِينَ فِيهِ فَالَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَأَنْفَقُوا لَهُمْ أَجْرٌ كَبِيرٌ؛ «به خدا و پيامبر او ايمان آوريد، و از آنچه شما را در [استفاده از] آن، جانشين [ديگران‌] كرده، انفاق كنيد. پس كسانى از شما كه ايمان آورده و انفاق كرده باشند، پاداش بزرگى خواهند داشت.» (حدید/7)
  16. . مفاهیم اخلاقی، ص221؛ مقاله «تمدن»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۸.
  17. . وَلِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ؛ «و آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آنِ خداست، و [همه‌] كارها به سوى خدا بازگردانده مى‌شود.» (آل عمران/109)؛ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ إِلَّا أَنْ تَكُونَ تِجَارَةً عَنْ تَرَاضٍ مِنْكُمْ وَلَا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُمْ رَحِيمًا؛ «اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، اموال همديگر را به ناروا مخوريد -مگر آنكه داد و ستدى با تراضى يكديگر، از شما [انجام گرفته‌] باشد- و خودتان را مكشيد، زيرا خدا همواره با شما مهربان است.» (نساء/29)
  18. . يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ أُحِلَّتْ لَكُمْ بَهِيمَةُ الْأَنْعَامِ إِلَّا مَا يُتْلَى عَلَيْكُمْ غَيْرَ مُحِلِّي الصَّيْدِ وَأَنْتُمْ حُرُمٌ إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ مَا يُرِيدُ؛ «اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، به قراردادها[ى خود] وفا كنيد. براى شما [گوشت‌] چارپايان حلال گرديده، جز آنچه [حكمش‌] بر شما خوانده مى‌شود، در حالى كه نبايد شكار را در حال احرام، حلال بشمريد. خدا هر چه بخواهد فرمان مى‌دهد.» (مائده/1)؛ المیزان فی تفسیر القرآن، ج3؛ ص376؛ قلب اسلام، ص142-144.
  19. . لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ ....؛ «به راستى [ما] پيامبران خود را با دلايل آشكار روانه كرديم و با آنها كتاب و ترازو را فرود آورديم تا مردم به انصاف برخيزند...» (حدید/25)
  20. . مِنْ أَجْلِ ذَلِكَ كَتَبْنَا عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ بَعْدَ ذَلِكَ فِي الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ؛ «از اين روى بر فرزندان اسرائيل مقرر داشتيم كه هر كس كسى را -جز به قصاص قتل، يا [به كيفر] فسادى در زمين- بكشد، چنان است كه گويى همه مردم را كشته باشد. و هر كس كسى را زنده بدارد، چنان است كه گويى تمام مردم را زنده داشته است. و قطعاً پيامبران ما دلايل آشكار براى آنان آوردند، [با اين همه‌] پس از آن بسيارى از ايشان در زمين زياده‌روى مى‌كنند.» (مائده/32)؛ قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاءِ وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ؛ «به مردان با ايمان بگو: «ديده فرو نهند و پاكدامنى ورزند، كه اين براى آنان پاكيزه‌تر است، زيرا خدا به آنچه مى‌كنند آگاه است. و به زنان با ايمان بگو: «ديدگان خود را [از هر نامحرمى‌] فرو بندند و پاكدامنى ورزند و زيورهاى خود را آشكار نگردانند مگر آنچه كه طبعاً از آن پيداست. و بايد روسرى خود را بر گردن خويش [فرو ]اندازند، و زيورهايشان را جز براى شوهرانشان يا پدرانشان يا پدران شوهرانشان يا پسرانشان يا پسران شوهرانشان يا برادرانشان يا پسران برادرانشان يا پسران خواهرانشان يا زنان [همكيش‌] خود يا كنيزانشان يا خدمتكاران مرد كه [از زن‌] بى‌نيازند يا كودكانى كه بر عورتهاى زنان وقوف حاصل نكرده‌اند، آشكار نكنند؛ و پاهاى خود را [به گونه‌اى به زمين‌] نكوبند تا آنچه از زينتشان نهفته مى‌دارند معلوم گردد. اى مؤمنان، همگى [از مرد و زن‌] به درگاه خدا توبه كنيد، اميد كه رستگار شويد.» (نور/30-31)؛ تاریخ تمدن، ج1؛ص6؛ مقاله «تمدن»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۸.
  21. . ياسمين سينايی نقاش: ورود هنر قرآنی به شهرها، ارتقای فرهنگ شهرنشينی را به دنبال دارد؛ ضرورت تبلیغات شهرداری‌ها در راستای فرهنگ شهرنشینی.