زندگی پس از مرگ: تفاوت میان نسخهها
Parsaeiyan (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' می ' به ' می') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
زندگی پس از | '''زندگی پس از مرگ'''؛ انتقال از حیات دنیا به حیات جاویدان. یکی از سؤالهایی که بشر را همواره درگیر خود کرده است سرنوشت او پس از مرگ است. انبیاء الهی همگی از جاودان بود انسان و زندگی پس از مرگ سخن گفتهاند. در قرآن آیات بسیاری از زندگی پس از مرگ سخن گفتهاند که برخی به برزخ و عمده آن به حشر و اتفاقات بعد از آن مرتبط هستند. قرآن، عدم باور به زندگی پس از مرگ را از زبان منکران آن بیان کرده و در قالب استدلالهای منطقی و مثالهای عینی به آن پاسخ داده است. | ||
== تعریف == | == تعریف == | ||
خط ۶: | خط ۶: | ||
== زندگی پس از مرگ از نگاه دین == | == زندگی پس از مرگ از نگاه دین == | ||
اصل مشترک بین تمام انبیای الهی اعتقاد به جهان واپسین است. همه ادیان قائل به این هستند که خدا چنان که انسان را در این دنیا آورده، همو میمیراند و در جهان دیگر زنده میکند و زندگی دنیا مقدمهای برای زندگی پایدار در دنیای دیگر است.<ref>[https://khorasan.iqna.ir/fa/news/3898535/%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D9%82%D8%A7%D8%AF-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%AF-%D8%B9%D8%A7%D9%85%D9%84-%D8%AA%D8%AD%D9%82%D9%82-%D8%AD%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D8%AA%D8%B9%D8%A7%D9%84%DB%8C اعتقاد به معاد؛ عامل تحقق حیات متعالی]</ref> | اصل مشترک بین تمام انبیای الهی اعتقاد به جهان واپسین است. همه ادیان قائل به این هستند که خدا چنان که انسان را در این دنیا آورده، همو میمیراند و در جهان دیگر زنده میکند و زندگی دنیا مقدمهای برای زندگی پایدار در دنیای دیگر است.<ref>[https://khorasan.iqna.ir/fa/news/3898535/%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D9%82%D8%A7%D8%AF-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%AF-%D8%B9%D8%A7%D9%85%D9%84-%D8%AA%D8%AD%D9%82%D9%82-%D8%AD%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D8%AA%D8%B9%D8%A7%D9%84%DB%8C اعتقاد به معاد؛ عامل تحقق حیات متعالی]</ref> | ||
بحث مرگ و حالات قبل و بعد از مرگ، جزو پیچیدهترین مباحث دینی است و به رغم معارفی که در این زمینه به دست ما رسیده است، | بحث مرگ و حالات قبل و بعد از مرگ، جزو پیچیدهترین مباحث دینی است و به رغم معارفی که در این زمینه به دست ما رسیده است، نمیتوان با اطمینان به تمام جزئیات این امر بزرگ پاسخ داد.<ref>[https://iqna.ir/fa/news/4052044/%DA%86%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D8%B1%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%AA%D9%84%D9%88%DB%8C%D8%B2%DB%8C%D9%88%D9%86%DB%8C-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%BE%D8%B3-%D8%A7%D8%B2-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%88%D8%AC%D8%A7%D9%87%D8%AA-%D8%AF%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AF چرا برنامه تلویزیونی «زندگی پس از زندگی» وجاهت دینی ندارد؟]</ref> | ||
== نگاه قرآن به زندگی پس از مرگ == | == نگاه قرآن به زندگی پس از مرگ == | ||
آنچه از قرآن برمیآيد آن است كه مرگ يك امر عدمی و به معنای فنا و نيستی نيست بلكه يك امر وجودی است. يك انتقال و عبور از جهان به جهان ديگر است، از اين رو بسياری از آيات قرآن از مرگ به توفی تعبير كرده اند كه به معنای بازگرفتن و دريافت روح از تن است. خداوند در بيان اين امر وجودی میفرمايد: «الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَيَاةَ لِيَبْلُوَکُمْ أَيُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْغَفُورُ؛ همان كه مرگ و زندگى را پديد آورد تا شما را بيازمايد كه كدامتان نيكوكارتريد، و اوست ارجمند آمرزنده» (ملك/ 2). در اين جا خداوند، مرگ را همانند زندگی، يك آفريده از | آنچه از قرآن برمیآيد آن است كه مرگ يك امر عدمی و به معنای فنا و نيستی نيست بلكه يك امر وجودی است. يك انتقال و عبور از جهان به جهان ديگر است، از اين رو بسياری از آيات قرآن از مرگ به توفی تعبير كرده اند كه به معنای بازگرفتن و دريافت روح از تن است. خداوند در بيان اين امر وجودی میفرمايد: «الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَيَاةَ لِيَبْلُوَکُمْ أَيُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْغَفُورُ؛ همان كه مرگ و زندگى را پديد آورد تا شما را بيازمايد كه كدامتان نيكوكارتريد، و اوست ارجمند آمرزنده» (ملك/ 2). در اين جا خداوند، مرگ را همانند زندگی، يك آفريده از آفريدههای خويش بيان میدارد و مخلوق و آفریده بودن جز به «امور وجودی» تعلق نمیگيرد.<ref>[https://markazi.iqna.ir/fa/news/1890597/%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D9%85%D8%A7%D9%87%D9%8A%D8%AA-%D9%85%D8%B1%DA%AF-%D8%AF%D8%B1-%D9%86%DA%AF%D8%B1%D8%B4-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86%DB%8C بررسی ماهيت مرگ در نگرش قرآنی؛ ماهيت مرگ از ديدگاه قرآن؛ مرگ در منطق قرآنی؛ دريچهای بهسوی جهان جاودانگی و بقا]</ref> اصل معاد در قرآن با قدرت بیان شده است. از ۶ هزار و ۶۶۶ آیه قرآن، یک هزار و ۸۰۰ آیه مربوط به مرگ، عالم برزخ و قیامت است.<ref>[https://iqna.ir/fa/news/3611109/%D8%AA%D8%A8%D9%84%D9%88%D8%B1-%D8%A7%D8%B9%D9%85%D8%A7%D9%84-%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D9%82%DB%8C%D8%A7%D9%85%D8%AA تبلور اعمال انسان در قیامت]</ref> این سرمایهگذاری و صراحتی که در قرآن برای به تصویر کشیدن مرگ، وارد شدن به برزخ و صحنه قیامت وجود دارد، شگفتانگیز است.<ref>[https://khorasan.iqna.ir/fa/news/3898535/%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D9%82%D8%A7%D8%AF-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%AF-%D8%B9%D8%A7%D9%85%D9%84-%D8%AA%D8%AD%D9%82%D9%82-%D8%AD%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D8%AA%D8%B9%D8%A7%D9%84%DB%8C اعتقاد به معاد؛ عامل تحقق حیات متعالی]</ref> | ||
== دسته بندی آیات زندگی پس از مرگ == | == دسته بندی آیات زندگی پس از مرگ == | ||
آیاتی که به مرتبط با این امر هستند را | آیاتی که به مرتبط با این امر هستند را میتوان در دوسته قرار داد: آیاتی که به برزخ اشاره دارند و آیاتی که حشر و معاد را توصیف کردهاند. درباره برزخ آیات زیادی وجود ندارد و آیات 99 و 100 سوره مؤمنون را میتوان آیات برزخ نامید:<ref>[https://iqna.ir/fa/news/1530890/%D8%A7%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%82%D8%A7%D8%AA-%D9%BE%D8%B3-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D8%B1%DA%AF-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%8A%D8%AA-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%D9%88-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%86 اتفاقات پس از مرگ به روايت قرآن و امامان]</ref> «حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ، لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحاً فِيمَا تَرَکْتُ کَلاَّ إِنَّهَا کَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَ مِنْ وَرَائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ؛ تا آن گاه كه مرگ يكى از ايشان فرا رسد ، مىگويد: «پروردگارا ، مرا بازگردانيد، شايد من در آنچه وانهادهام كار نيكى انجام دهم. نه چنين است، اين سخنى است كه او گوينده آن است و پشاپيش آنان برزخى است تا روزى كه برانگيخته خواهند شد»(مومنون/ 99-100). | ||
پس از عالم برزخ انسان وارد صحرای محشر | پس از عالم برزخ انسان وارد صحرای محشر میشود که آیات 68 و 69 سوره زمر چنین آن را به تصویر میکشند: «وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ إِلاَّ مَنْ شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْرَى فَإِذَا هُمْ قِيَامٌ يَنْظُرُونَ، وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا وَ وُضِعَ الْکِتَابُ وَ جِيءَ بِالنَّبِيِّينَ وَ الشُّهَدَاءِ وَ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَ هُمْ لاَ يُظْلَمُونَ؛ و در صور دميده مىشود ، پس هر كه در آسمانها و هر كه در زمين است بيهوش درمىافتد ، مگر كسى كه خدا بخواهد. سپس بار ديگر در آن دميده مىشود و بناگاه آنان بر پاى ايستاده مىنگرند، و زمين به نور پروردگارش روشن گردد، و كارنامه [اعمال در ميان] نهاده شود، و پيامبران و شاهدان را بياورند، و ميانشان به حق داورى گردد، و مورد ستم قرار نگيرند»(زمر/68-69). | ||
در نفخه اول همه موجودات میمیرند و وجه خلقی آنها از بین میرود. در ادامه آیه میفرماید: یک نفخه دیگری نیز وجود دارد که همان نفخه زندهکننده است. نفخه اول انسان را از مرتبه گذشته میکَند و به مرتبه بعد میبرد و حالا اگر کسی کَنده شده باشد همان کسی است که استثنا میشود. در ادامه آیه دارد که پس از این نفخه دوم همه اینها میایستند و نگاه میکنند و انتظار میکشند تا تکلیفشان روشن شود.<ref>[https://iqna.ir/fa/news/4046640/%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%88%D8%AA-%D9%85%D8%B1%DA%AF-%D8%AF%D9%86%DB%8C%D9%88%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D8%B1%DA%AF-%D8%AF%D8%B1-%D9%86%D9%81%D8%AE%D9%87-%D8%A7%D9%88%D9%84-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA تفاوت مرگ دنیوی با مرگ در نفخه اول چیست؟]</ref>و<ref>[https://iqna.ir/fa/news/1530890/%D8%A7%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%82%D8%A7%D8%AA-%D9%BE%D8%B3-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D8%B1%DA%AF-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%8A%D8%AA-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%D9%88-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%86 اتفاقات پس از مرگ به روايت قرآن و امامان]</ref> در تفاوت مرگ دنیوی و نفخه قیامت | در نفخه اول همه موجودات میمیرند و وجه خلقی آنها از بین میرود. در ادامه آیه میفرماید: یک نفخه دیگری نیز وجود دارد که همان نفخه زندهکننده است. نفخه اول انسان را از مرتبه گذشته میکَند و به مرتبه بعد میبرد و حالا اگر کسی کَنده شده باشد همان کسی است که استثنا میشود. در ادامه آیه دارد که پس از این نفخه دوم همه اینها میایستند و نگاه میکنند و انتظار میکشند تا تکلیفشان روشن شود.<ref>[https://iqna.ir/fa/news/4046640/%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%88%D8%AA-%D9%85%D8%B1%DA%AF-%D8%AF%D9%86%DB%8C%D9%88%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D8%B1%DA%AF-%D8%AF%D8%B1-%D9%86%D9%81%D8%AE%D9%87-%D8%A7%D9%88%D9%84-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA تفاوت مرگ دنیوی با مرگ در نفخه اول چیست؟]</ref>و<ref>[https://iqna.ir/fa/news/1530890/%D8%A7%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%82%D8%A7%D8%AA-%D9%BE%D8%B3-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D8%B1%DA%AF-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%8A%D8%AA-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%D9%88-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%86 اتفاقات پس از مرگ به روايت قرآن و امامان]</ref> در تفاوت مرگ دنیوی و نفخه قیامت میتوان گفت در مرگی که انسان وارد برزخ میشود از دنیا کَنده میشود اما در نفخه قیامت انسان را از خودش میکَنند.<ref>[https://iqna.ir/fa/news/4046640/%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%88%D8%AA-%D9%85%D8%B1%DA%AF-%D8%AF%D9%86%DB%8C%D9%88%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D8%B1%DA%AF-%D8%AF%D8%B1-%D9%86%D9%81%D8%AE%D9%87-%D8%A7%D9%88%D9%84-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA تفاوت مرگ دنیوی با مرگ در نفخه اول چیست؟]</ref> | ||
== ادله منکران زندگی پس از مرگ و پاسخ قرآن == | == ادله منکران زندگی پس از مرگ و پاسخ قرآن == | ||
مردم عصر نزول وحی با مسئله معاد و زندگی پس از مرگ بهراحتی كنار نيامده و آنرا نمیپذيرفتند؛ چرا كه به پذيرش امور تجربی و محسوس عادت كرده بودند و مطلبی كه تحقق آن در آينده صورت میگرفت، برايشان قابل قبول نبود. <ref>[https://iqna.ir/fa/news/2075973/%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%B4%D8%A7%D8%B1-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87-%D9%86%DA%AF%D8%B1%D8%B4-%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%A7%D9%86-%D8%B9%D8%B5%D8%B1-%D8%AC%D8%A7%D9%87%D9%84%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%AD%D9%82%D9%8A%D9%82%D8%AA-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%AF-%D9%88-%D9%86%D8%AD%D9%88%D9%87-%D9%85%D9%88%D8%A7%D8%AC%D9%87%D9%87-%D9%88%D8%AD%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D8%A2%D9%86 نتشار مقاله «نگرش انسان عصر جاهلی به حقيقت معاد و نحوه مواجهه وحی با آن»]</ref> آنها | مردم عصر نزول وحی با مسئله معاد و زندگی پس از مرگ بهراحتی كنار نيامده و آنرا نمیپذيرفتند؛ چرا كه به پذيرش امور تجربی و محسوس عادت كرده بودند و مطلبی كه تحقق آن در آينده صورت میگرفت، برايشان قابل قبول نبود. <ref>[https://iqna.ir/fa/news/2075973/%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%B4%D8%A7%D8%B1-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87-%D9%86%DA%AF%D8%B1%D8%B4-%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%A7%D9%86-%D8%B9%D8%B5%D8%B1-%D8%AC%D8%A7%D9%87%D9%84%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%AD%D9%82%D9%8A%D9%82%D8%AA-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%AF-%D9%88-%D9%86%D8%AD%D9%88%D9%87-%D9%85%D9%88%D8%A7%D8%AC%D9%87%D9%87-%D9%88%D8%AD%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D8%A2%D9%86 نتشار مقاله «نگرش انسان عصر جاهلی به حقيقت معاد و نحوه مواجهه وحی با آن»]</ref> آنها میگفتند: «وَ قَالُوا مَا هِيَ إِلاَّ حَيَاتُنَا الدُّنْيَا نَمُوتُ وَ نَحْيَا وَ مَا يُهْلِکُنَا إِلاَّ الدَّهْرُ وَ مَا لَهُمْ بِذٰلِکَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلاَّ يَظُنُّونَ؛ و گفتند: «غير از زندگانى دنياى ما [چيز ديگرى] نيست؛ مىميريم و زنده مىشويم ، و ما را جز طبيعت هلاك نمىكند.» و[لى] به اين [مطلب] هيچ دانشى ندارند [و] جز [طريق] گمان نمىسِپرند» (جاثية/ 24). سخن منکران نوعی استبعاد چنین امری بود<ref>[https://markazi.iqna.ir/fa/news/1757084/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D8%AF%D9%88%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%D9%8A%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%D9%83%D8%B1%D9%8A%D9%85-%D8%AF%D8%B1-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B1%D8%B4%D8%AF- زندگی دوباره از ديدگاه قرآن كريم در «دانشنامه رشد»]</ref> و قرآن از سه راه با دلايل عقلى و نقلى وجود معاد را اثبات میكند: | ||
الف) امكان معاد: خداوند متعال با يادآورى آفرينش نخستين، مرگ و حيات مكرر در جهان گياهان، تطورات جنين و بازگشت انرژىها ، گوش زد مىكند كه معاد امر محالى نيست. به عنوان مثال در سوره یس چنین | الف) امكان معاد: خداوند متعال با يادآورى آفرينش نخستين، مرگ و حيات مكرر در جهان گياهان، تطورات جنين و بازگشت انرژىها ، گوش زد مىكند كه معاد امر محالى نيست. به عنوان مثال در سوره یس چنین میخوانیم: «وَ ضَرَبَ لَنَا مَثَلاً وَ نَسِيَ خَلْقَهُ قَالَ مَنْ يُحْيِي الْعِظَامَ وَ هِيَ رَمِيمٌ، قُلْ يُحْيِيهَا الَّذِي أَنْشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِکُلِّ خَلْقٍ عَلِيمٌ؛ و براى ما مَثَلى آورد و آفرينش خود را فراموش كرد. گفت: «چه كسى اين استخوانها را كه چنين پوسيده است زندگى مىبخشد؟ بگو: «همان كسى كه نخستينبار آن را پديد آورد و اوست كه به هر [گونه] آفرينشى داناست» (یس/ 79-78). و یا خداوند متعال در آیه بعد: «الَّذِي جَعَلَ لَکُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ نَاراً فَإِذَا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُونَ؛ همو كه برايتان در درخت سبزفام اخگر نهاد كه از آن [چون نيازتان افتد] آتش مىافروزيد» (یس/ 80) مثال زیبایی زده و فرموده که شما اکنون در دنیا هم شاهد رستاخیزهایی هستید؛ این قیامت را کسی ایجاد میکند که از درخت سبز برای شما آتش بیرون میآورد که خودش رستاخیز انرژی است.<ref>[https://iqna.ir/fa/news/3969681/%D9%86%D9%82%D8%B4-%D8%A8%D8%A7%D9%88%D8%B1-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%AF-%D8%AF%D8%B1-%D8%B5%DB%8C%D9%82%D9%84-%D8%B1%D9%88%D8%AD-%D9%88-%D8%A7%D8%B5%D9%84%D8%A7%D8%AD-%D8%B1%D9%81%D8%AA%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%A7%D9%86 نقش باور به معاد در صیقل روح و اصلاح رفتار انسان]</ref> | ||
ب) نمونههاى عينى و تاريخى معاد: خداوند در قرآن از عزیر، پيامبرى كه صد سال مُرد و سپس زنده شد؛<ref>«أَوْ کَالَّذِي مَرَّ عَلَى قَرْيَةٍ وَ هِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّى يُحْيِي هٰذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ کَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ فَانْظُرْ إِلَى طَعَامِکَ وَ شَرَابِکَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَ انْظُرْ إِلَى حِمَارِکَ وَ لِنَجْعَلَکَ آيَةً لِلنَّاسِ وَ انْظُرْ إِلَى الْعِظَامِ کَيْفَ نُنْشِزُهَا ثُمَّ نَکْسُوهَا لَحْماً فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ؛ يا چون آن كس كه به شهرى كه بامهايش يكسر فرو ريخته بود ، عبور كرد ; [ و با خود مى ] گفت : « چگونه خداوند ، [ اهلِ ] اين [ ويرانكده ] را پس از مرگشان زنده مىكند ؟ » . پس خداوند ، او را [ به مدت ] صد سال ميراند . آن گاه او را برانگيخت ، [ و به او ] گفت : « چقدر درنگ كردى ؟ » گفت : « يك روز يا پارهاى از روز را درنگ كردم . » گفت : « [ نه ] بلكه صد سال درنگ كردى ، به خوراك و نوشيدنىِ خود بنگر [ كه طعم و رنگِ آن ] تغيير نكرده است ، و به درازگوش خود نگاه كن [ كه چگونه متلاشى شده است . اين ماجرا براى آن است كه هم به تو پاسخ گوييم ] و هم تو را [ در مورد معاد ] نشانهاى براى مردم قرار دهيم . و به [ اين ] استخوانها بنگر ، چگونه آنها را برداشته به هم پيوند مىدهيم ; سپس گوشت بر آن مىپوشانيم . » پس هنگامى كه [ چگونگىِ زنده ساختن مرده ] براى او آشكار شد ، گفت : « [ اكنون ] مىدانم كه خداوند بر هر چيزى تواناست» (بقرة/ 259).</ref> از ابراهيم (ع) و احياى مرغهاى چهارگانه او؛<ref> «وَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ أَرِنِي کَيْفَ تُحْيِي الْمَوْتَى قَالَ أَ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قَالَ بَلَى وَ لٰکِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِي قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْکَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَى کُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءاً ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَکَ سَعْياً وَ اعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَکِيمٌ؛ و [ ياد كن ] آن گاه كه ابراهيم گفت : « پروردگارا ، به من نشان ده ; چگونه مردگان را زنده مىكنى ؟ » فرمود : « مگر ايمان نياوردهاى ؟ » گفت : « چرا ، ولى تا دلم آرامش يابد . » فرمود : « پس ، چهار پرنده برگير ، و آنها را پيش خود ، ريز ريز گردان ; سپس بر هر كوهى پارهاى از آنها را قرار ده ; آن گاه آنها را فرا خوان ، شتابان به سوى تو مىآيند ، و بدان كه خداوند توانا و حكيم است » (بقرة/ 260).</ref> از داستان اصحاب كهف و ماجراى كشته بنىاسرائيل و داستان گاو<ref>«فَقُلْنَا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِهَا کَذٰلِکَ يُحْيِي اللَّهُ الْمَوْتَى وَ يُرِيکُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ؛ پس فرموديم : « پارهاى از آن [ گاو سر بريده را ] به آن [ مقتول ] بزنيد » [ تا زنده شود ] . اين گونه خدا مردگان را زنده مىكند ، و آيات خود را به شما مىنماياند ، باشد كه بينديشيد» (بقرة/ 73). | ب) نمونههاى عينى و تاريخى معاد: خداوند در قرآن از عزیر، پيامبرى كه صد سال مُرد و سپس زنده شد؛<ref>«أَوْ کَالَّذِي مَرَّ عَلَى قَرْيَةٍ وَ هِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّى يُحْيِي هٰذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ کَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ فَانْظُرْ إِلَى طَعَامِکَ وَ شَرَابِکَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَ انْظُرْ إِلَى حِمَارِکَ وَ لِنَجْعَلَکَ آيَةً لِلنَّاسِ وَ انْظُرْ إِلَى الْعِظَامِ کَيْفَ نُنْشِزُهَا ثُمَّ نَکْسُوهَا لَحْماً فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ؛ يا چون آن كس كه به شهرى كه بامهايش يكسر فرو ريخته بود ، عبور كرد ; [ و با خود مى ] گفت : « چگونه خداوند ، [ اهلِ ] اين [ ويرانكده ] را پس از مرگشان زنده مىكند ؟ » . پس خداوند ، او را [ به مدت ] صد سال ميراند . آن گاه او را برانگيخت ، [ و به او ] گفت : « چقدر درنگ كردى ؟ » گفت : « يك روز يا پارهاى از روز را درنگ كردم . » گفت : « [ نه ] بلكه صد سال درنگ كردى ، به خوراك و نوشيدنىِ خود بنگر [ كه طعم و رنگِ آن ] تغيير نكرده است ، و به درازگوش خود نگاه كن [ كه چگونه متلاشى شده است . اين ماجرا براى آن است كه هم به تو پاسخ گوييم ] و هم تو را [ در مورد معاد ] نشانهاى براى مردم قرار دهيم . و به [ اين ] استخوانها بنگر ، چگونه آنها را برداشته به هم پيوند مىدهيم ; سپس گوشت بر آن مىپوشانيم . » پس هنگامى كه [ چگونگىِ زنده ساختن مرده ] براى او آشكار شد ، گفت : « [ اكنون ] مىدانم كه خداوند بر هر چيزى تواناست» (بقرة/ 259).</ref> از ابراهيم (ع) و احياى مرغهاى چهارگانه او؛<ref> «وَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ أَرِنِي کَيْفَ تُحْيِي الْمَوْتَى قَالَ أَ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قَالَ بَلَى وَ لٰکِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِي قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْکَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَى کُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءاً ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَکَ سَعْياً وَ اعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَکِيمٌ؛ و [ ياد كن ] آن گاه كه ابراهيم گفت : « پروردگارا ، به من نشان ده ; چگونه مردگان را زنده مىكنى ؟ » فرمود : « مگر ايمان نياوردهاى ؟ » گفت : « چرا ، ولى تا دلم آرامش يابد . » فرمود : « پس ، چهار پرنده برگير ، و آنها را پيش خود ، ريز ريز گردان ; سپس بر هر كوهى پارهاى از آنها را قرار ده ; آن گاه آنها را فرا خوان ، شتابان به سوى تو مىآيند ، و بدان كه خداوند توانا و حكيم است » (بقرة/ 260).</ref> از داستان اصحاب كهف و ماجراى كشته بنىاسرائيل و داستان گاو<ref>«فَقُلْنَا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِهَا کَذٰلِکَ يُحْيِي اللَّهُ الْمَوْتَى وَ يُرِيکُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ؛ پس فرموديم : « پارهاى از آن [ گاو سر بريده را ] به آن [ مقتول ] بزنيد » [ تا زنده شود ] . اين گونه خدا مردگان را زنده مىكند ، و آيات خود را به شما مىنماياند ، باشد كه بينديشيد» (بقرة/ 73). | ||
</ref> سخن به میان آورده است که همگی | </ref> سخن به میان آورده است که همگی نمونههایی واقعی برای این امر هستند؛ | ||
ج) دلايل وقوع معاد و ضرورت آن: اين دلايل عبارتند از: ۱. حكمت. ۲. عدالت. ۳. بقاى روح. ۴. رحمت. ۵. فطرت. ۶. حركت و هدف. ۷. نفى اختلاف.<ref>[https://iqna.ir/fa/news/1746104/%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%D8%AF%D9%84%D8%A7%D9%8A%D9%84-%D8%B9%D9%82%D9%84%D9%89-%D9%88-%D9%86%D9%82%D9%84%D9%89-%D8%A7%D8%AB%D8%A8%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%AF نگاهی بر دلايل عقلى و نقلى اثبات معاد]</ref> | ج) دلايل وقوع معاد و ضرورت آن: اين دلايل عبارتند از: ۱. حكمت. ۲. عدالت. ۳. بقاى روح. ۴. رحمت. ۵. فطرت. ۶. حركت و هدف. ۷. نفى اختلاف.<ref>[https://iqna.ir/fa/news/1746104/%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%D8%AF%D9%84%D8%A7%D9%8A%D9%84-%D8%B9%D9%82%D9%84%D9%89-%D9%88-%D9%86%D9%82%D9%84%D9%89-%D8%A7%D8%AB%D8%A8%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%AF نگاهی بر دلايل عقلى و نقلى اثبات معاد]</ref> | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
== ارجاعات == | == ارجاعات == | ||
[[رده:اعتقادات و قرآن]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۵۲
زندگی پس از مرگ؛ انتقال از حیات دنیا به حیات جاویدان. یکی از سؤالهایی که بشر را همواره درگیر خود کرده است سرنوشت او پس از مرگ است. انبیاء الهی همگی از جاودان بود انسان و زندگی پس از مرگ سخن گفتهاند. در قرآن آیات بسیاری از زندگی پس از مرگ سخن گفتهاند که برخی به برزخ و عمده آن به حشر و اتفاقات بعد از آن مرتبط هستند. قرآن، عدم باور به زندگی پس از مرگ را از زبان منکران آن بیان کرده و در قالب استدلالهای منطقی و مثالهای عینی به آن پاسخ داده است.
تعریف
زندگی پس از مرگ (که به آن جهان آینده نیز گفته میشود) مفهومی است که میگوید جوهر وجودی و هویت فرد یا جریان آگاهی وی، پس از مرگ فیزیکی، به حیات خود ادامه میدهد. با توجه به دیدگاههای مختلف در مورد زندگی پس از مرگ، بخش وجودی فرد که پس از مرگ باقی میماند، ممکن است یک عنصر جزئی یا کل فطرت یا بخش روحانی وجود فرد باشد.
زندگی پس از مرگ از نگاه دین
اصل مشترک بین تمام انبیای الهی اعتقاد به جهان واپسین است. همه ادیان قائل به این هستند که خدا چنان که انسان را در این دنیا آورده، همو میمیراند و در جهان دیگر زنده میکند و زندگی دنیا مقدمهای برای زندگی پایدار در دنیای دیگر است.[۱] بحث مرگ و حالات قبل و بعد از مرگ، جزو پیچیدهترین مباحث دینی است و به رغم معارفی که در این زمینه به دست ما رسیده است، نمیتوان با اطمینان به تمام جزئیات این امر بزرگ پاسخ داد.[۲]
نگاه قرآن به زندگی پس از مرگ
آنچه از قرآن برمیآيد آن است كه مرگ يك امر عدمی و به معنای فنا و نيستی نيست بلكه يك امر وجودی است. يك انتقال و عبور از جهان به جهان ديگر است، از اين رو بسياری از آيات قرآن از مرگ به توفی تعبير كرده اند كه به معنای بازگرفتن و دريافت روح از تن است. خداوند در بيان اين امر وجودی میفرمايد: «الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَيَاةَ لِيَبْلُوَکُمْ أَيُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْغَفُورُ؛ همان كه مرگ و زندگى را پديد آورد تا شما را بيازمايد كه كدامتان نيكوكارتريد، و اوست ارجمند آمرزنده» (ملك/ 2). در اين جا خداوند، مرگ را همانند زندگی، يك آفريده از آفريدههای خويش بيان میدارد و مخلوق و آفریده بودن جز به «امور وجودی» تعلق نمیگيرد.[۳] اصل معاد در قرآن با قدرت بیان شده است. از ۶ هزار و ۶۶۶ آیه قرآن، یک هزار و ۸۰۰ آیه مربوط به مرگ، عالم برزخ و قیامت است.[۴] این سرمایهگذاری و صراحتی که در قرآن برای به تصویر کشیدن مرگ، وارد شدن به برزخ و صحنه قیامت وجود دارد، شگفتانگیز است.[۵]
دسته بندی آیات زندگی پس از مرگ
آیاتی که به مرتبط با این امر هستند را میتوان در دوسته قرار داد: آیاتی که به برزخ اشاره دارند و آیاتی که حشر و معاد را توصیف کردهاند. درباره برزخ آیات زیادی وجود ندارد و آیات 99 و 100 سوره مؤمنون را میتوان آیات برزخ نامید:[۶] «حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ، لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحاً فِيمَا تَرَکْتُ کَلاَّ إِنَّهَا کَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَ مِنْ وَرَائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ؛ تا آن گاه كه مرگ يكى از ايشان فرا رسد ، مىگويد: «پروردگارا ، مرا بازگردانيد، شايد من در آنچه وانهادهام كار نيكى انجام دهم. نه چنين است، اين سخنى است كه او گوينده آن است و پشاپيش آنان برزخى است تا روزى كه برانگيخته خواهند شد»(مومنون/ 99-100). پس از عالم برزخ انسان وارد صحرای محشر میشود که آیات 68 و 69 سوره زمر چنین آن را به تصویر میکشند: «وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ إِلاَّ مَنْ شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْرَى فَإِذَا هُمْ قِيَامٌ يَنْظُرُونَ، وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا وَ وُضِعَ الْکِتَابُ وَ جِيءَ بِالنَّبِيِّينَ وَ الشُّهَدَاءِ وَ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَ هُمْ لاَ يُظْلَمُونَ؛ و در صور دميده مىشود ، پس هر كه در آسمانها و هر كه در زمين است بيهوش درمىافتد ، مگر كسى كه خدا بخواهد. سپس بار ديگر در آن دميده مىشود و بناگاه آنان بر پاى ايستاده مىنگرند، و زمين به نور پروردگارش روشن گردد، و كارنامه [اعمال در ميان] نهاده شود، و پيامبران و شاهدان را بياورند، و ميانشان به حق داورى گردد، و مورد ستم قرار نگيرند»(زمر/68-69).
در نفخه اول همه موجودات میمیرند و وجه خلقی آنها از بین میرود. در ادامه آیه میفرماید: یک نفخه دیگری نیز وجود دارد که همان نفخه زندهکننده است. نفخه اول انسان را از مرتبه گذشته میکَند و به مرتبه بعد میبرد و حالا اگر کسی کَنده شده باشد همان کسی است که استثنا میشود. در ادامه آیه دارد که پس از این نفخه دوم همه اینها میایستند و نگاه میکنند و انتظار میکشند تا تکلیفشان روشن شود.[۷]و[۸] در تفاوت مرگ دنیوی و نفخه قیامت میتوان گفت در مرگی که انسان وارد برزخ میشود از دنیا کَنده میشود اما در نفخه قیامت انسان را از خودش میکَنند.[۹]
ادله منکران زندگی پس از مرگ و پاسخ قرآن
مردم عصر نزول وحی با مسئله معاد و زندگی پس از مرگ بهراحتی كنار نيامده و آنرا نمیپذيرفتند؛ چرا كه به پذيرش امور تجربی و محسوس عادت كرده بودند و مطلبی كه تحقق آن در آينده صورت میگرفت، برايشان قابل قبول نبود. [۱۰] آنها میگفتند: «وَ قَالُوا مَا هِيَ إِلاَّ حَيَاتُنَا الدُّنْيَا نَمُوتُ وَ نَحْيَا وَ مَا يُهْلِکُنَا إِلاَّ الدَّهْرُ وَ مَا لَهُمْ بِذٰلِکَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلاَّ يَظُنُّونَ؛ و گفتند: «غير از زندگانى دنياى ما [چيز ديگرى] نيست؛ مىميريم و زنده مىشويم ، و ما را جز طبيعت هلاك نمىكند.» و[لى] به اين [مطلب] هيچ دانشى ندارند [و] جز [طريق] گمان نمىسِپرند» (جاثية/ 24). سخن منکران نوعی استبعاد چنین امری بود[۱۱] و قرآن از سه راه با دلايل عقلى و نقلى وجود معاد را اثبات میكند:
الف) امكان معاد: خداوند متعال با يادآورى آفرينش نخستين، مرگ و حيات مكرر در جهان گياهان، تطورات جنين و بازگشت انرژىها ، گوش زد مىكند كه معاد امر محالى نيست. به عنوان مثال در سوره یس چنین میخوانیم: «وَ ضَرَبَ لَنَا مَثَلاً وَ نَسِيَ خَلْقَهُ قَالَ مَنْ يُحْيِي الْعِظَامَ وَ هِيَ رَمِيمٌ، قُلْ يُحْيِيهَا الَّذِي أَنْشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِکُلِّ خَلْقٍ عَلِيمٌ؛ و براى ما مَثَلى آورد و آفرينش خود را فراموش كرد. گفت: «چه كسى اين استخوانها را كه چنين پوسيده است زندگى مىبخشد؟ بگو: «همان كسى كه نخستينبار آن را پديد آورد و اوست كه به هر [گونه] آفرينشى داناست» (یس/ 79-78). و یا خداوند متعال در آیه بعد: «الَّذِي جَعَلَ لَکُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ نَاراً فَإِذَا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُونَ؛ همو كه برايتان در درخت سبزفام اخگر نهاد كه از آن [چون نيازتان افتد] آتش مىافروزيد» (یس/ 80) مثال زیبایی زده و فرموده که شما اکنون در دنیا هم شاهد رستاخیزهایی هستید؛ این قیامت را کسی ایجاد میکند که از درخت سبز برای شما آتش بیرون میآورد که خودش رستاخیز انرژی است.[۱۲]
ب) نمونههاى عينى و تاريخى معاد: خداوند در قرآن از عزیر، پيامبرى كه صد سال مُرد و سپس زنده شد؛[۱۳] از ابراهيم (ع) و احياى مرغهاى چهارگانه او؛[۱۴] از داستان اصحاب كهف و ماجراى كشته بنىاسرائيل و داستان گاو[۱۵] سخن به میان آورده است که همگی نمونههایی واقعی برای این امر هستند؛ ج) دلايل وقوع معاد و ضرورت آن: اين دلايل عبارتند از: ۱. حكمت. ۲. عدالت. ۳. بقاى روح. ۴. رحمت. ۵. فطرت. ۶. حركت و هدف. ۷. نفى اختلاف.[۱۶]
منابع
ایکنا
ارجاعات
- ↑ اعتقاد به معاد؛ عامل تحقق حیات متعالی
- ↑ چرا برنامه تلویزیونی «زندگی پس از زندگی» وجاهت دینی ندارد؟
- ↑ بررسی ماهيت مرگ در نگرش قرآنی؛ ماهيت مرگ از ديدگاه قرآن؛ مرگ در منطق قرآنی؛ دريچهای بهسوی جهان جاودانگی و بقا
- ↑ تبلور اعمال انسان در قیامت
- ↑ اعتقاد به معاد؛ عامل تحقق حیات متعالی
- ↑ اتفاقات پس از مرگ به روايت قرآن و امامان
- ↑ تفاوت مرگ دنیوی با مرگ در نفخه اول چیست؟
- ↑ اتفاقات پس از مرگ به روايت قرآن و امامان
- ↑ تفاوت مرگ دنیوی با مرگ در نفخه اول چیست؟
- ↑ نتشار مقاله «نگرش انسان عصر جاهلی به حقيقت معاد و نحوه مواجهه وحی با آن»
- ↑ زندگی دوباره از ديدگاه قرآن كريم در «دانشنامه رشد»
- ↑ نقش باور به معاد در صیقل روح و اصلاح رفتار انسان
- ↑ «أَوْ کَالَّذِي مَرَّ عَلَى قَرْيَةٍ وَ هِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّى يُحْيِي هٰذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ کَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ فَانْظُرْ إِلَى طَعَامِکَ وَ شَرَابِکَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَ انْظُرْ إِلَى حِمَارِکَ وَ لِنَجْعَلَکَ آيَةً لِلنَّاسِ وَ انْظُرْ إِلَى الْعِظَامِ کَيْفَ نُنْشِزُهَا ثُمَّ نَکْسُوهَا لَحْماً فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ؛ يا چون آن كس كه به شهرى كه بامهايش يكسر فرو ريخته بود ، عبور كرد ; [ و با خود مى ] گفت : « چگونه خداوند ، [ اهلِ ] اين [ ويرانكده ] را پس از مرگشان زنده مىكند ؟ » . پس خداوند ، او را [ به مدت ] صد سال ميراند . آن گاه او را برانگيخت ، [ و به او ] گفت : « چقدر درنگ كردى ؟ » گفت : « يك روز يا پارهاى از روز را درنگ كردم . » گفت : « [ نه ] بلكه صد سال درنگ كردى ، به خوراك و نوشيدنىِ خود بنگر [ كه طعم و رنگِ آن ] تغيير نكرده است ، و به درازگوش خود نگاه كن [ كه چگونه متلاشى شده است . اين ماجرا براى آن است كه هم به تو پاسخ گوييم ] و هم تو را [ در مورد معاد ] نشانهاى براى مردم قرار دهيم . و به [ اين ] استخوانها بنگر ، چگونه آنها را برداشته به هم پيوند مىدهيم ; سپس گوشت بر آن مىپوشانيم . » پس هنگامى كه [ چگونگىِ زنده ساختن مرده ] براى او آشكار شد ، گفت : « [ اكنون ] مىدانم كه خداوند بر هر چيزى تواناست» (بقرة/ 259).
- ↑ «وَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ أَرِنِي کَيْفَ تُحْيِي الْمَوْتَى قَالَ أَ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قَالَ بَلَى وَ لٰکِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِي قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْکَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَى کُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءاً ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَکَ سَعْياً وَ اعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَکِيمٌ؛ و [ ياد كن ] آن گاه كه ابراهيم گفت : « پروردگارا ، به من نشان ده ; چگونه مردگان را زنده مىكنى ؟ » فرمود : « مگر ايمان نياوردهاى ؟ » گفت : « چرا ، ولى تا دلم آرامش يابد . » فرمود : « پس ، چهار پرنده برگير ، و آنها را پيش خود ، ريز ريز گردان ; سپس بر هر كوهى پارهاى از آنها را قرار ده ; آن گاه آنها را فرا خوان ، شتابان به سوى تو مىآيند ، و بدان كه خداوند توانا و حكيم است » (بقرة/ 260).
- ↑ «فَقُلْنَا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِهَا کَذٰلِکَ يُحْيِي اللَّهُ الْمَوْتَى وَ يُرِيکُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ؛ پس فرموديم : « پارهاى از آن [ گاو سر بريده را ] به آن [ مقتول ] بزنيد » [ تا زنده شود ] . اين گونه خدا مردگان را زنده مىكند ، و آيات خود را به شما مىنماياند ، باشد كه بينديشيد» (بقرة/ 73).
- ↑ نگاهی بر دلايل عقلى و نقلى اثبات معاد