ویراستار
۱٬۴۲۴
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «'''ریشه «ولی»''' (WLY)؛ این ریشه بهمعنای قُرب و نزدیکی است و تمام مشتقات آن، مانند ولیّ (دوست، سرپرست)، مولا، تولیّ و ... از این معنا گرفته شده است. این ریشه و مشتقاتش جمعا 229 بار در قرآن کریم آمده است. == معنای لغوی == ریشه «ولی» در کتب لغت، بهمعنای ق...» ایجاد کرد) |
(←منابع) |
||
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
در كنار اين دو معنا، برخی حدود ۷۰ معنا برای اين كلمه ذكر كردهاند. اما بازگشت تمام آنها، به همان دو معنايی است كه ذكر شد و ديگر معانی همه از مصاديق ولی هستند. به عنوان نمونه به پدر، عمو، مادر، مالك يك چيز و ... ولی گفته میشود، از آن جهت كه همگی مصداق سرپرست هستند. چون پدر سرپرست فرزند خويش است و اختيار امور او را دارد، به وی ولی میگويند. مالك يك چيز نيز از مصاديق ولی است، زيرا مالك هر شيئ سرپرست آن نيز هست<ref>[https://iqna.ir/006lvs درآمدی بر مفهوم «ولايت»]</ref>. | در كنار اين دو معنا، برخی حدود ۷۰ معنا برای اين كلمه ذكر كردهاند. اما بازگشت تمام آنها، به همان دو معنايی است كه ذكر شد و ديگر معانی همه از مصاديق ولی هستند. به عنوان نمونه به پدر، عمو، مادر، مالك يك چيز و ... ولی گفته میشود، از آن جهت كه همگی مصداق سرپرست هستند. چون پدر سرپرست فرزند خويش است و اختيار امور او را دارد، به وی ولی میگويند. مالك يك چيز نيز از مصاديق ولی است، زيرا مالك هر شيئ سرپرست آن نيز هست<ref>[https://iqna.ir/006lvs درآمدی بر مفهوم «ولايت»]</ref>. | ||
این ماده دارای دو مصدر «وِلایۀ» و «وَلایۀ» است. سیبویه معتقد است که وَلایت مصدر و وِلایت اسم مصدر است. همچنین ابن اثیر وِلایت به کسر را به معنای امارت، و وَلایت با فتح واو را به معنای دوستی گرفته است. | این ماده دارای دو مصدر «وِلایۀ» و «وَلایۀ» است. سیبویه معتقد است که وَلایت مصدر و وِلایت اسم مصدر است. همچنین ابن اثیر وِلایت به کسر را به معنای امارت، و وَلایت با فتح واو را به معنای دوستی گرفته است. اما علامه طباطبایی بر این باور است که ولایت با کسر و فتح واو، به یک معناست. ابنفارس در مقائیس اللغه نیز بر این باور است که وِلایت و وَلایت هر دو از «ولی» به معنای قرب است. خلیل هم در العین به دو مفهوم حاکم و دوست برای این ماده اشاره کرده است<ref>[https://iqna.ir/00Gtqn نظر علامه طباطبایی درباره معانی کلمه ولایت]</ref>. | ||
اما علامه طباطبایی بر این باور است که ولایت با کسر و فتح واو، به یک معناست. ابنفارس در مقائیس اللغه نیز بر این باور است که وِلایت و وَلایت هر دو از «ولی» به معنای قرب است. خلیل هم در العین به دو مفهوم حاکم و دوست برای این ماده اشاره کرده است<ref>[https://iqna.ir/00Gtqn نظر علامه طباطبایی درباره معانی کلمه ولایت]</ref>. | |||
== ساختهای صرفی == | == ساختهای صرفی == | ||
خط ۲۶: | خط ۲۴: | ||
أولَی (اسم تفضیل) | أولَی (اسم تفضیل) | ||
أولی لک (نفرین) | |||
والی (اسم فاعل) | والی (اسم فاعل) | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
وَلَّی إلی [رو کردن] (باب تفعیل) | وَلَّی إلی [رو کردن] (باب تفعیل) | ||
تَوَلَّی (إلی) [رو کردن] | تَوَلَّی (إلی) [رو کردن] (باب تفعّل) | ||
تَوَلَّی (عن) [پشت کردن] | تَوَلَّی (عن) [پشت کردن] (باب تفعّل) | ||
== ریشهشناسی == | == ریشهشناسی == | ||
خط ۱۰۵: | خط ۱۰۵: | ||
|نزدیک بودن، همراه بودن با چیزی (خویشاوند، یا همسایه) | |نزدیک بودن، همراه بودن با چیزی (خویشاوند، یا همسایه) | ||
|مشکور، | |مشکور، 993 | ||
Zammit, 442 | Zammit, 442 | ||
خط ۱۱۶: | خط ۱۱۶: | ||
[[منابع ریشه شناسی]] | [[منابع ریشه شناسی]] | ||
== ارجاعات == | |||
[[رده:ریشه شناسی واژگان قرآن]] |