ذرو (ریشه): تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «'''ریشه «ذرو»''' (D̠RW)؛ پراکندن، پاشیدن. این ریشه 3 بار در قرآن کریم آمده است. == معنای لغوی == ذرو: پراكندن، پاشيدن «فَأَصْبَحَ هَشِيماً تَذْرُوهُ الرِّياحُ» كهف: 45 يعنى خشك و شكسته شد بادها آنرا پراكنده مىكند. ذرو و ذرى هر دو بيك معنى است. «و...» ایجاد کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۶ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۵۷
ریشه «ذرو» (D̠RW)؛ پراکندن، پاشیدن. این ریشه 3 بار در قرآن کریم آمده است.
معنای لغوی
ذرو: پراكندن، پاشيدن «فَأَصْبَحَ هَشِيماً تَذْرُوهُ الرِّياحُ» كهف: 45 يعنى خشك و شكسته شد بادها آنرا پراكنده مىكند. ذرو و ذرى هر دو بيك معنى است.
«وَ الذَّارِياتِ ذَرْواً. فَالْحامِلاتِ وِقْراً» (ذاریات: 1-2) (قاموس قرآن، ج3، ص13).
ساختهای صرفی در قرآن
ذَرَوَ (فعل مجرد): 1 بار
ذَرو (اسم): 1 بار
ذاری (اسم فاعل): 1 بار
ریشهشناسی
زبان | لفظ | لفظ با آوانویسی عربی | معنای انگلیسی | معنای فارسی | توضیح | منبع |
قرآن | ذَرَوَ | ذَرَوَ | ذَرَوَ | ذرو: پراكندن، پاشيدن «فَأَصْبَحَ هَشِيماً تَذْرُوهُ الرِّياحُ» كهف: 45 يعنى خشك و شكسته شد بادها آنرا پراكنده مىكند | قاموس قرآن، ج3، ص: 13 | |
اکدی | zarû | زَرُ | 'to sow seed broadcast; scatter, sprinkle; winnow' OB on | کاشت بذر، پخش; پراکنده کردن، پاشیدن، بوجاری کردن | (CAD z, 70) | |
عبری | zry | زری | 'to scatter, winnow' | «پراکنده کردن، باد دادن و بو جارى كردن (غله)» | (HAL, 280) | |
آرامی یهودی | dry, drʔ | دری\ درء | 'to scatter, strew; winnow', zry, zrʔ 'to scatter' | پراکنده کردن، ریختن، ، باد دادن و بو جارى كردن (غله)؛ «پراکنده کردن» | (Ja., 322)
(Ibid., 413; likely borrowed from Hbr.) | |
سریانی | drʔ | درء | 'sparsit, dispersit', madrǝyā 'vannus' | پراکنده | (Brock., 165) | |
مندایی | DRA | 'to scatter (e.g. the yearly harvest, the seed)' | «پراکنده کردن (مثلاً برداشت سالانه، دانه)» | (DM, 114) | ||
گعز | zarawa | زَرَوَ | 'to scatter, spread around, disperse' | «پراکنده کردن، پخش کردن، پراکنده کردن» | (LGz., 644) | |
مهری | d_ǝr | ذر | 'to spread out; to spread (gravy, curry, seed)' | پخش شدن، پخش کردن (سبوس، کاری، دانه)» | (JM, 47) | |
جبالی | d_err | ذِرر | 'to spread out', d_ɔ́ttɔr 'to be spread around (as, e.g., rice, sugar)' | «پخش شدن»، «در اطراف پخش شدن (مثلاً برنج، شکر)» | (JJ, 47; -t- stem) | |
عربی | d_ry/w | ذری/و | 'vanner, nettoyer (le grain) en le lanc̣ant au vent avec une pelle ou avec un van' | با پرتاب کردن با بیل به سمت باد، (دانه) را تمیز کردن | (BK 1, 771) |
نیز نک: ذرأ (ریشه)، ذرر (ذرّیّۀ)