ابدال: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «'''ابدال؛''' اصطلاحی تجویدی و صرفی که برای تبدیل کردن و دگرگون نمودن چیزی از حالت اصلی خود به کار می رود. == معنای لغوی ابدال == ابدال در لغت به معنی تبدیل کردن و دگرگون نمودن چیزی از حالت اصلی خود است. == ابدال در تجوید == ابدال در تجوید، یعنی «تبدی...» ایجاد کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۲۳ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۱۵
ابدال؛ اصطلاحی تجویدی و صرفی که برای تبدیل کردن و دگرگون نمودن چیزی از حالت اصلی خود به کار می رود.
معنای لغوی ابدال
ابدال در لغت به معنی تبدیل کردن و دگرگون نمودن چیزی از حالت اصلی خود است.
ابدال در تجوید
ابدال در تجوید، یعنی «تبدیل کردن نون ساکنه به میم ساکنه آنگاه که قبل از حرف«باء» قرار گرفته باشد» البته باید توجه داشت که میم ساکنه ایجاد شده در حرف«باء» باید با اخفاء همراه با غنه خوانده شود. به چند مثال توجه کنید: «من بعد» خوانده میشود«ممبعد» «علیم بذات» خوانده میشود« علمیم بذات» «ان بورک» خوانده میشود« امبورک»، «انبیاء» خوانده میشود«امبیاء» و صم بکم خوانده میشود« صمم بکم» (حلیه القرآن، ج 2/86-87) علت ابدال این است که «میم» و«باء» قریب المخرج هستند و میم و نون ساکنه در صفت غنه و همچنین سایر صفات یکسان و متحدند و از طرفی قرب و بعد مخارج «نون» و «باء» به حدی نیست که ادغام و یا اظهار شود. بدین سبب برای سهولت تلفظ، نون ساکنه به میم بدل میگردد. علامت ابدال هم، میم کوچک«م» است که در بعضی قرآنها در بالا یا پایین نون ساکنه و تنوین که باید ابدال شود نگاشته میشود و به طور نادر در برخی قرآن ها به جای «میم» حرف«ب» ماخوذ از کلمه قلب یا ابدال مینویسند(سرالبیان ص 194)
روش خواندن کلمات ابدال شده
روش خواندن کلمات ابدالی بدین ترتیب است که دو لب را به هم نزدیک میکنیم به حدی که اصطلاحاً یک کاغذ بتواند از بین آنها عبور کند، همزمان، بخش عمده صوت را از فضای بینی و به مقدار «دو حرکت» خارج مینماییم و سپس حرف«باء» را تلفظ میکنیم(حلیة القرآن، ج 2/87)
ارجاعات
این مدخل برگرفته از دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی است و مقاله آن هنوز به طور کامل تدوین نیافته است.