بزرگ داشتن (مترادف)
مترادفات قرآنی بزرگ داشتن
مترادف های این واژه در قرآن عبارت است از «عظمَ»، «وقّر».
مترادفات «بزرگ داشتن» در قرآن
واژه | مشاهده ریشه شناسی واژه | مشاهده مشتقات واژه | نمونه آیات |
---|---|---|---|
عظم | ریشه عظم | مشتقات عظم | ذَٰلِكَ وَمَن يُعَظِّمْ شَعَٰٓئِرَ ٱللَّهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَى ٱلْقُلُوبِ
|
وقّر | ریشه وقر | مشتقات وقر | لِّتُؤْمِنُوا۟ بِٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ وَتُعَزِّرُوهُ وَتُوَقِّرُوهُ وَتُسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَأَصِيلًا
|
معانی مترادفات قرآنی بزرگ داشتن
عظمَ»
العَظْم: استخوان، جمعش- عِظَام، گفت:
(عِظاماً- 49/ اسراء) (فَكَسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً- 14/ مؤمنون) كه در هر دو آيه- عَظْماً- هم خوانده شده.
عَظْمَةُ الذّراعِ: دست و آرنج قوى و زمخت عَظْمُ الرّحلِ: چوب پهن كوتاه كه روى رحل و تنگ ستوران بكار مىبرند. عَظُمَ الشّىءُ: اصلش اين است كه اسكلت و استخوانش بزرگ شد سپس براى هر چيز بزرگى واژه- عَظَمَة- كه در حكم بزرگى محسوس يا معقول و جسمى و معنوى است استعاره شده است، در آيات:
(عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ- 15/ انعام) (قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ- 67/ ص) (عَمَّ يَتَساءَلُونَ عَنِ النَّبَإِ الْعَظِيمِ- 2/ نباء) (مِنَ الْقَرْيَتَيْنِ عَظِيمٍ- 31/ زخرف) پس واژه- عظيم- هر گاه در اجسام بكار رود اصلش اين است كه بزرگ بودن در اجزاء بهم پيوسته آن است و در بزرگى اجزاء جدا شده از جدائى از هم است نيز عظيم مىگويند مثل عبارات:
جيش عظيم و مال عظيم: كه در همان معنى كثير و فراوان است.
عَظِيمَة: حادثه بزرگ، إِعْظَامَة و عِظَامَة: چيزى است شبيه بالش كه زنان بر پشت مىبندند.[۱]
«وقّر»
وَقْر سنگين بودن گوش، وَقَرَتْ أذنُهُ- گوشش كر و سنگين شد، ابو زيد ميگويد فعل واژه- وَقِرْتَ تَوْقَرُ مَوْقُورَة- است در آيه: وَ فِي آذانِنا وَقْرٌ- فصلت/ 5 و وَ فِي آذانِهِمْ وَقْراً- فصلت/ 44
وَقْر- بار معمولى الاغ و قاطر مثل- وسق- كه بار شتران است. و قد أَوْقَرْتُهُ- آنرا بار كردم- نخلةٌ مُوقِرَةٌ و مُوقَرَةٌ- درخت خرماى پربار.
وَقَار- سكون و آرامش و بردبارى- اسم فاعلش- هو وَقُورٌ و وَقَارٌ و مُتَوَقِّرٌ است در آيه فرمود:
ما لَكُمْ لا تَرْجُونَ لِلَّهِ وَقاراً- النوح/ 13 چرا از خداوند اميد آرامش و سكون بخشيدن نداريد!؟ فلان ذو وَقْرَةٍ- او آرام است و با وقار. در آيه:
وَ قَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَ- الاحزاب/ 33 خطاب به همسران پيامبر صلّى اللّه عليه و اله است مىفرمايد بعد از وفاتش با وقار باشيد و در خانههاتان ساكن شويد كه گفتهاند از وقار گرفته شده. عدّهاى از علماء گفتهاند از- وَقَرْتُ أَقِرُ وَقْرا- است يعنى نشستم. وقير- گله بزرگى از گوسپندان گوئى كه آرامشى در آنها هست بخاطر زياد بودنشان و كندى حركتشان.[۲]