امید (مترادف)

از قرآن پدیا

مترادفات قرآنی امید

«امید»؛ چشم داشت و انتظار و نگرانى و توقع.و اعتماد و اعتقاد.[۱] مترادف های این واژه در قرآن عبارت است از «امل»، «امنی»، «رجا».

مترادفات «امید» در قرآن

واژه مشاهده ریشه شناسی واژه مشاهده مشتقات واژه نمونه آیات
امل ریشه امل مشتقات امل
ٱلْمَالُ وَٱلْبَنُونَ زِينَةُ ٱلْحَيَوٰةِ ٱلدُّنْيَا وَٱلْبَٰقِيَٰتُ ٱلصَّٰلِحَٰتُ خَيْرٌ عِندَ رَبِّكَ ثَوَابًا وَخَيْرٌ أَمَلًا
امنی ریشه منی مشتقات منی
وَلَأُضِلَّنَّهُمْ وَلَأُمَنِّيَنَّهُمْ وَلَءَامُرَنَّهُمْ فَلَيُبَتِّكُنَّ ءَاذَانَ ٱلْأَنْعَٰمِ وَلَءَامُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ ٱللَّهِ وَمَن يَتَّخِذِ ٱلشَّيْطَٰنَ وَلِيًّا مِّن دُونِ ٱللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَانًا مُّبِينًا
رجا ریشه رجو مشتقات رجو
وَءَاخَرُونَ مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ ٱللَّهِ إِمَّا يُعَذِّبُهُمْ وَإِمَّا يَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَٱللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ

معانی مترادفات قرآنی امید

«امل»

أَمَل: آرزو، اميد. «ذَرْهُمْ يَأْكُلُوا وَ يَتَمَتَّعُوا وَ يُلْهِهِمُ‏ الْأَمَلُ‏» حجر: 3 «بگذار بخورند و برخوردار شوند و آرزو سرگرمشان كند»، اين كلمه فقط دو بار در قرآن آمده است: كهف: 46، حجر: 3[۲]

«امنی»

مَنْى‏ يعنى سرنوشت و تقدير- مَنَى‏ لك المانى- برايت سرنوشتى معين كرد، از اين واژه كلمه- مَنَا- بمعنى چيزى كه با آن وزن ميكنند، مَنِىّ‏- چيزى كه هر جاندارى از آن ساخته ميشود. در آيه گفت: أَ لَمْ يَكُ نُطْفَةً مِنْ مَنِيٍّ يُمْنى‏- القيامة/ 37 و مِنْ نُطْفَةٍ إِذا تُمْنى‏- النجم/ 46 يعنى با عزت و قدرت الهى آنچه را كه نبوده است مقدر شد و بوجود آمد.

مَنِيَّة- مرگ و اجل مقدر براى هر جاندارى جمعش- مَنَايَا- است، تَمَنِّي‏- تعيين و تقدير چيزى در نفس و تصوير آن در ذهن كه از كمال و تخمين نشأت ميگيرد، يا از روشى فكرى و پايه‏اى بر اين اساس ولى اگر بيشتر از تخمين و گمان باشد، كذب و دروغ در آن بيشتر غلبه دارد.

پس بيشتر آرزوها تصورى است كه حقيقتى براى آن نيست، در آيه گفت: أَمْ لِلْإِنْسانِ ما تَمَنَّى‏ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ‏- الجمعه/ 6 و وَ لا يَتَمَنَّوْنَهُ أَبَداً- الجمعه/ 7 أُمْنِيَة- صورتى است كه از آرزوى چيزى در نفس انسان بوجود ميآيد، و چون دروغ تصورى است كه حقيقت ندارد و گفتن آن مثل آرزوئى است براى آغاز دروغ، اگر از دروغ به آرزو تعبير شود درست است لذا از عثمان‏ روايت شده است كه‏ «ما تغنيت و لا تمنيت منذ اسلمت». در آيه گفت: وَ مِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لا يَعْلَمُونَ الْكِتابَ إِلَّا أَمانِيَ‏- البقره/ 78 مجاهد گفته است امانى يعنى كذب و دروغ (از اهل كتاب كسانى ناخوانده كتاب هستند كه فقط دروغهائى از آن ميدانند) يا بگفته ديگران يعنى فقط ميخوانند بدون معرفت زيرا تلاوت بدون علم و معرفت در نزد خواننده‏اش مثل آرزو است و گفت: وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِيٍّ إِلَّا إِذا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ‏- الحج/ 52 يعنى در موقع تلاوت آيات آن كتابها از سوى پيامبران، قبلا گفته شد همانطوريكه- تمنى چنانكه بر پايه گمان و تخمين ميباشد بر پايه روش انديشه نيز هست كه بر آن اصل آرزويش ميآيد. و همين كه پيامبر صلّى اللّه عليه و اله بيشتر مبادرت ميكرد به تلاوت آياتى كه فرشته وحى بر قلبش ميرساند تا اينكه باو گفته شد: لا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ‏- طه/ 114 و لا تُحَرِّكْ بِهِ لِسانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ‏- القيامة/ 16 كه تلاوت پيشاپيش آيات بر اين اساس- تمنى- ناميده شده و آگاهى داده شده كه شيطان در اين امر و مانند آن تسلطى در ايجاد آرزوها داشته است- از اين جهت بيان شده است كه ان العجله من الشيطان. (شتابزدگى دور از عقل و از امور شيطانست) عبارت- منيتنى كذا- يعنى آرزوئى در من بوجود آوردى كه امر بر من مشتبه شد، خداوند از اين معنى خبر داده است كه: وَ لَأُضِلَّنَّهُمْ وَ لَأُمَنِّيَنَّهُمْ‏- النساء/ 119.[۳]

«رجا»

رَجَا البئرِ و السّماءِ و غيرها: لبه چاه و كرانه آسمان و غير از اينها.

جمع آن- أَرْجَاء- است يعنى كرانه‏ها و نواحى.

خداى تعالى گويد: (وَ الْمَلَكُ عَلى‏ أَرْجائِها- 17/ حاقه).

الرَّجَاء: گمان و پندارى كه اقتضاى رسيدن به شادى در آن هست. (اميدوارى).

خداى تعالى گويد: (ما لَكُمْ لا تَرْجُونَ‏ لِلَّهِ وَقارا13/ نوح)- گفته‏اند معنى آن- ما لكم لا تخافون- است.اذا لَسَعَتْه النّحلُ لم‏ يَرْجُ‏ لَسْعَها/و حالَفها فى بيت نُوب عوامِلُ‏ (يعنى: وقتى كه زنبوران عسل او را نيش زدند از نيش آنها نترسيد، و پاهايش او را در كندوى زنبوران نگهداشته و ملازم كرده است).

توجيه اين واژه (رجا- يرجو) اينست كه خوف و رجاء يابيم و اميد هر دو در معنى ملازم يكديگرند.

خداى تعالى گويد: (وَ تَرْجُونَ‏ مِنَ اللَّهِ ما لا يَرْجُونَ‏- 104/ نساء) و (وَ آخَرُونَ‏ مُرْجَوْنَ‏ لِأَمْرِ اللَّهِ‏- 106/ توبه).

أَرْجَتِ‏ النّاقةُ: زائيدن و بهره‏مندى از شتر مادينه نزديك است- حقيقت معنى آن است كه ناقه در خاطر صاحبش اميدوارى به نزديكى زائيدن را قرار داده بود.

أُرْجُوَان‏: رنگ ارغوانى كه از ديدن آن فرح و سرور و اميدوارى دست مى‏دهد.[۴]

ارجاعات

  1. فرهنگ نفیسی, ص397
  2. قاموس قرآن، ج‏1، ص: 113
  3. ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج‏4، صص: 259-261
  4. ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج‏2، ص: 55-54