ید (ریشه)

از قرآن پدیا

ریشه «ید» (YD)؛ دست. این واژه 122 بار در قرآن کریم به‌کار رفته است.

معنای لغوی

يد: دست. لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَيَ‏ يَدَكَ‏ لِتَقْتُلَنِي ما أَنَا بِباسِطٍ يَدِيَ‏ إِلَيْكَ لِأَقْتُلَكَ ... مائده: 28. اگر دستت را براى كشتن من باز كنى من دستم را براى كشتن تو باز نخواهم كرد. «يد» در اصل «يدى» با ياء است جمع آن در قرآن ايدى است‏ وَ كَفَ‏ أَيْدِيَ‏ النَّاسِ عَنْكُمْ‏ فتح: 20.

يد بطور استعاره در چند معنى بكار ميرود از جمله:

1- نعمت. «يَدَيْتُ‏ اليه» نعمتى باو رساندم جمع آن در اين معنى ايادى است.

2- حيازت و ملك مثل‏ أَوْ يَعْفُوَا الَّذِي‏ بِيَدِهِ‏ عُقْدَةُ النِّكاحِ‏ بقره: 237. يا عفو كند آنكه عقده نكاح در اختيار و تسلّط او است‏

3- يد مغلوله كنايه است از امساك‏ و بخل چنانكه يد مبسوطه بعكس آنست‏ وَ قالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ‏ أَيْدِيهِمْ‏ وَ لُعِنُوا بِما قالُوا بَلْ‏ يَداهُ‏ مَبْسُوطَتانِ‏ مائده: 64. يهود گفتند: دستان خدا بسته است دستهايشان بسته باد، در مقابل گفته خود ملعون گشتند بلكه هر دو دست خدا باز است هر طور بخواهد انفاق كند.

4- مباشرت. ما مَنَعَكَ أَنْ تَسْجُدَ لِما خَلَقْتُ‏ بِيَدَيَ‏ ص: 75. چه چيز مانع شد از اينكه سجده كنى بآنكه با دست خودم آفريدم يعنى مباشر خلقت او خودم بودم و شايد مراد قوّت و قدرت باشد.

5- نيرو. وَ اذْكُرْ عِبادَنا إِبْراهِيمَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ أُولِي‏ الْأَيْدِي‏ وَ الْأَبْصارِ ص: 45. يعنى صاحبان نيرو و بصيرت بودند. در طاعت و بندگى خدا نيرومند و با بصيرت بودند (قاموس قرآن، ج7، ص261).

ساخت‌های صرفی در قرآن

یَد (اسم): 122 بار

اَیَّدَ (فعل باب افعال): 9 بار

ریشه‌شناسی

زبان لفظ لفظ با آوانویسی عربی معنای انگلیسی معنای فارسی توضیح منبع
قرآن یَد یَد یَد يد: دست قاموس قرآن، ج‏7، ص: 260
آفروآسیایی *yad- ~ *ʔid- ید hand دست
سامی *yad- ~ *ʔid- ید hand دست
اکدی idu OA on ِدُ  ُن [CAD i 10], [AHw 363].
اگاریتی yd ید [Aist 127]
فنیقی yd ید [T 123]
عبری yād یَد [KB 386]
آرامی SML DAL OLD OFF NBT PLM yd ید [HJ 435]
آرامی بایبل *yad (the attested forms are det. yǝdā, du. yǝdayin, etc.) یَد

یدَ\  یدَیِن )

[KB deutsch 1717]
آرامی یهودی yǝdā یدَ 'hand, forefoot, handle' "دست، جلو پا، دسته" [Ja 564]; also ʔīdā, ʔayd_ā (only TargYer) [ibid. 45]; yad, ʔīd, det. yǝdā
سریانی ʔīdā ءِدَ [Brock 295].
آرامی جدید MAL īd_a ِذَ 'Hand, (seltener) Arm'  'hand' دست، بازو [Berg 19] TUR īd_o
مندایی ʕda عدَ [DM 341]
عربی جنوبی SAB yd ید [SD 164], QAT yd [Ricks 81], MIN yd [LM 108]
گعز ʔǝd ءد [LGz 7].
مهری ḥayd حَید 'hand, arm' "دست، بازو" [JM 460] (with the ḥ- article)
جبالی éd ِد 'arm (from fingertip to shoulder), hand' بازو (از نوک انگشت تا شانه)، دست [JJ 313]
حرصوصی ḥayd حَید 'hand, arm, forepaw' (with the ḥ- article) «دست، بازو، پیش پا» [JH 146]
سقطری ʔed ءِد [LS 52].
عربی yad- یَد- [BK 2 1624]


نیز رجوع کنید: اید (ریشه)

منابع

یدی (واژگان)

منابع ریشه شناسی 2