کهن (ریشه)
ریشه «کهن» (KHN)؛ کاهن، پیشگو. این واژه تنها دو بار در قرآن کریم آمده است.
معنای لغوی
كهن: فَذَكِّرْ فَما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِكاهِنٍ وَ لا مَجْنُونٍ طور: 29. وَ لا بِقَوْلِ كاهِنٍ قَلِيلًا ما تَذَكَّرُونَ حاقّه: 42.
راغب گويد: كاهن كسى است كه از اخبار گذشته مخفى از روى ظنّ خبر ميدهد و عرّاف آنست كه از اخبار آينده همينطور خبر ميدهد و چون اين دو صناعت مبنى بر ظنّ است كه گاهى درست و گاهى نادرست در ميايد لذا رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: هر كه پيش عرّافى يا كاهنى بيايد و قول او را تصديق كند بآنچه بر ابا القاسم نازل گشته كافر شده است (قاموس قرآن، ج6، ص165).
ساختهای صرفی در قرآن
کاهِن (اسم فاعل): 2 بار
ریشهشناسی
زبان | لفظ | لفظ با آوانویسی عربی | معنای انگلیسی | معنای فارسی | توضیح | منبع |
قرآن | کاهِن | کاهِن | کاهِن | پیشگو- كهن: فَذَكِّرْ فَما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِكاهِنٍ وَ لا مَجْنُونٍ طور: 29 | قاموس قرآن، ج6، ص: 164 | |
آفروآسیایی | *ki(ha)n- | کن | know, learn | دانستن، یاد گرفتن | ||
سامی | *kVhVn- | کهن | 'act as a priest' 1, 'to have second sight, profecy' 2, 'priest' 3 | «به عنوان یک کشیش کار کردن» 1، «چشم دوم داشتن، غیبگویی» 2، «کاهن» 3 | ||
اگاریتی | khn 3 | کهن | ||||
فنیقی | khn 3 | کهن | ||||
عبری | khn pi. 1, kōhēn 3 | کهن \ کُهِن | ||||
آرامی یهودی | khn 1 | کهن | ||||
سریانی | khn 1 | کهن | ||||
عربی | khn | کهن |