کتابت قرآن
کتابت قرآن کریم: نگارش قرآن کریم به وسیلۀ هنر خوشنویسی. کتابت قرآن از هنرهای معنوی و اسلامی است که از زمان نزول قرآن و با تشویق پیامبر اکرم (ص)، شروع شد. در آن زمان کسانی که آیات قرآن را بر روی استخوان، چوب، برگ خرما، پوست شتر و... می نوشتند، کاتبان وحی نامیده میشدند. در این راه امام علی(ع) جزو پیشروان در تاریخ صدر اسلام بودند. هدف از کتابت قرآن، روانخوانی و ارتباط مخاطب با معانی و باطن عبارات قرآنی است. از جمله خطوط مشهور کتابت قرآن در صدر اسلام، خط کوفی و خط نسخ است. خط کوفی به لحاظ واضح نبودن و عدم استفاده از حرکات اعرابی، کار صحیحخوانی قرآن را با مشکل مواجه میکرد لذا پس از مدتی جنبه موزهای و تزئینی پیدا کرد اما خط نسخ طی تکاملی که پیدا کرد و با انواع مختلفی که دارد، امروزه نیز برای کتابت قرآن مورد استفاده قرار میگیرد و حتی میتوان گفت این خط، از لحاظ شیوایی و گویایی بهترین نوع برای کتابت قرآن است.
تعریف
یکی از هنرهای فاخر اسلامی، کتابت قرآن است که در این راه امام علی(ع) جزو پیشروان در تاریخ صدر اسلام بودند. طی سالیان هنرمندان بسیاری در کشورهای اسلامی ازجمله ایران به این هنر معنوی روی آوردند و آثار متعدد، جذاب و شگفتآور را بهجا گذاشتند. بنا به گفته کاتبان وحی و قرآندوستان، هنر کتابت قرآن تأثیر فراوانی در جذب مخاطب بهویژه در تلاوت آیات وحی دارد چراکه شیوه نوشتن آیات متناسب با رسمالخط هر فرهنگ و کشوری، موجب روانخوانی آیات میشود.[۱] کتابت و نگارش قرآن کریم از زمانی آغاز شد که رسول خدا(ص) برای صیانت از کلام وحی، مسلمانانی را که «نوشتن» میدانستند، برگزید تا با دقت به ثبت و ضبط آیات اقدام کنند، اما کم کم تبدیل به یک هنر شد و همچنان ادامه پیدا کرد.[۲]
چگونگی کتابت قرآن
پیامبر اکرم(ص) اصحاب خویش را به خواندن و نوشتن تشویق میفرمود. گفتهاند: در آن روزگار در تمام قبیله قریش، تنها هفده تن خواندن و نوشتن میدانستند. بر اثر تشویق رسول اکرم، مسلمانان به خواندن، نوشتن و جمعآوری قرآن روی آوردند و در میان نویسندگان نام بیش از چهل نفر به عنوان کاتبان وحی ثبت شده است. سورهها و آیات قرآنی که بر پوست و امثال آن نگاشته میشد در مجموعهای که به آن «ما بین الدَّفَّتَینْ» میگفتند، نگهداری میشد. مراد از «دَفّ» در این تعبیر این است که در آغاز، نوشتهها را جهت نگهداری، میان دو جلدِ پوستی میگذاشتند و به کتاب هم «مجموعٌ ما بَینَ الدَّفَّتَین» میگفتند، یعنی جلدی که از پوست حیوان است. «ما بَیْنَ اللَّوحَیْن» نیز یعنی آنچه میان دو لوح از چوب یا استخوان یا چیز دیگر بوده است.[۳]
هدف کتابت قرآن
هدف غایی از کتابت قرآن سهولت در خوانده شدن آن توسط قاری است تا به این واسطه ارتباطی لفظی و معنایی میان او و عبارات قرآنی پدید آید، به عبارت دیگر روانخوانی و ارتباط مخاطب با معانی و باطن عبارات قرآنی مورد نظر است. اساساً قرآن نوشته میشود که خوانده شود و اگر به شکلی نگاشته شود که خواندن آن را دچار مشکل سازد، خط به کار رفته شایسته کتابت قرآن نیست.[۴]
ارکان اصلی کتابت قرآن
سه مسئله خوشنویسی، اعرابگذاری و شیوه نگارش کلمات در کتابت قرآن کریم به عنوان پایههای اصلی کار مصحف محسوب میشود.
1.یک شیوه و یک نمونه از خوشنویسی قرآن، نسخ ایرانی است بدین معنا که قرآن کریم میتواند به خطهای مختلف نوشته شود. چنانکه نسخ عربی نیز وجود دارد.
2.آنچه میتواند در هر خط و هر خوشنویسیای به صورت متفاوت اجرا شود شیوه اعرابگذاری است که میتواند کم یا زیاد باشد.
3. نکته دیگر، شیوه نگارش است مثلاً «مالک یوم الدین» را در شیوه رایج جهان اسلام مینویسند «ملک یوم الدین» و سپس یک الف کوتاه روی میم قرار میدهند که از صدر اسلام این طور بوده است. نسخ عربی، خوشنویسی است و رسم المصحف همان شیوه نگارش کلمات است و این دو مسئله باید از یکدیگر تفکیک شود، به طور مثال در کلمه «خواهر» به زبان فارسی، «واو» اضافهای که در این کلمه وجود دارد و خوانده نمیشود، رسم نام دارد.[۵]
نوشتافزارهای کتابت قرآن در صدر اسلام
بیگمان، برای کتابتِ قرآن کریم و نوشتن آیات نورانی آن، وجود و تهیۀ «نوشتافزار» امری لازم و ضروری بوده تا به کمک آن، نوشتن و کتابت تحقق پیدا کند. در قرآن کریم نیز نام شماری از نوشتافزارها ذکر شده و بیانگر این واقعیّت است که مردم شبه جزیرۀ عربستان با آن مأنوس بوده و درک روشنی از مفاهیم آن داشتهاند؛ فهرست نوشتافزارها در قرآن کریم عبارتند از:
۱. کِتاب»: مادّۀ «کتاب» با مشتقّاتش جمعاً ۲۸۴ بار در قرآن کریم ذکر شده که اهمیّت نوشته و نوشتن را به درستی بیان میدارد.
2. «قلم» و جمع آن «اقلام»: به معنای خامۀ تراشیده که چهار بار از آن سخن به میان آمده است: «ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ؛[۶] سوگند به قلم و آنچه مینویسند.»، «الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ؛[۷] خدایی که با قلم تعلیم داد.» این دو آیه اهمیّت و عظمت نوشتن را به روشنی بیان میدارد.
3. «دِهان»[۸]: جمعِ دُهن به معنی ادیم یا پوست و چرم سرخرنگ. البته به معنای روغن نیز آمده است.
4. «رَقّ»[۹]: پوست رقیق و نازکی که بر آن مینوشتند.
5. «سِجِلّ»[۱۰]: به معنای طومار، صحیفه، پیماننامه.
6. «صُحُف»[۱۱]: جمع صحیفه به معنای کاغذ نوشته شده و صفحه کتاب که هشت بار در قرآن آمده است.
7. «قِرطاس»[۱۲]: کاغذ. جمعش «قراطیس.
8. «مِداد»[۱۳]: به معنی مرکّبی است که در نوشتن به کار می رود.
اینها نامِ نوشت افزارهایی است که در قرآن آمده است؛ ولی اشیای دیگری نیز وجود دارد که طبق نقل کتابهای تاریخ و علوم قرآنی، نوشتافزارِ آن روز محسوب میشدند. آن زمان کاغذ از هند به یمن و از آنجا توسّط کاروانهای تجاری به شام و روم و حجاز میآمده است. اینکه در قرآن میفرماید: بَلْ يُرِيدُ كُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ أَنْ يُؤْتَى صُحُفًا مُنَشَّرَةً؛[۱۴] بلکه هر مردی از ایشان میخواهد که نامههایی سرگشاده دریافت کند؛ بیانگر این است که وحی در آن هنگام بر صفحات پهن نوشته میشده است. حتی آیاتی وجود دارد که نشان از نسخهبرداری و وجود کتاب و نوشتافزار در زمان پیامبر(ص) دارد: إِنَّا كُنَّا نَسْتَنْسِخُ مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ؛[۱۵] ما از آنچه میکردید، نسخه برمیداشتیم.[۱۶]
خطوط اولیه در کتابت قرآن
مردم شبه جزیرۀ عربستان در دوران پیش از اسلام کم و بیش با خطوطی از جملۀ «خطّ جزم» آشنا بودهاند و بعدها نسخههایی از قرآن بر اساس این خطّ نوشته شد، این نامگذاری بدین جهت است که ریشۀ آن، «خطّ مسند» است و از آن گرفته شده و چون این خط از خطّ مسند جدا و بریده شده است آن را «جزم» نامیدند که بهمعنای قطع است. برای طایفۀ اَنباط که در شمال حجاز ساکن بودند خطّی به نام نَبَطی بوده که آسانتر از خطّ «مسند» بوده است. قرآن کریم ابتدا با خطّ نسخ که تکامل یافتۀ خطّ نَبَطی بوده نوشته شده است، سپس با خطّ کوفی که تکامل یافتۀ خطّ «مُسند» بود و آن را «حِیری» نیز مینامیدهاند، نوشته میشد؛ تا اینکه در اواخر قرن چهارم، ابن مُقله (خطّاط مشهور) خطّ نسخ را تکامل بخشید و با آن، قرآن را نوشت و پس از او دیگران قرآن را به خطّ نسخ مینوشتند. ابوعبدالله زنجانی نیز مینویسد: قرآن در عصر پیامبر اکرم(ص) با خطّ نسخ نوشته میشده است.[۱۷]
خطوط مشهور در کتابت قرآن در زمان ظهور اسلام خواندن و نوشتن بین مردم رایج نبود و تعداد محدودی از اعراب حجاز به دلیل داد و ستد با شام و عراق با خط کوفی آشنا بودند. کاتبان تا اواخر قرن سوم هجری قرآن را با خط کوفی می نوشتند. از آنجایی که خط کوفی در ابتدا بینقطه و بدون حرکتهای (ضمه، کسره و فتحه) و اعراب بود، خواندن قرآن را برای افراد به ویژه مسلمانان غیرعرب جامعه اسلامی که با زبان عربی بیگانه بودند دشوار میکرد. به همین دلیل ابوالاسود الدؤلی که از فضلا و ادبای معروف کوفی بود و در خدمت حضرت علی (ع) به کسب علوم پرداخته بود، برای تسهیل در امر خوانندگان قرآن، نقطه را وضع کرد. گفته شده در صدر اسلام نقطه برای حرکات استعمال میشد. از اوایل قرن چهارم هجری خط نسخ جای خط کوفی را گرفت و خطاط معروف ابن مقله اولین قرآن را به خط نسخ نوشت.[۱۸]
کاتبان قرآن در صدر اسلام
کتابت قرآن کریم از زمان نزول قرآن آغاز شد. در آن زمان عدهای که آیات قرآن را حفظ میکردند حافظان وحی و گروهی که نوشتن می دانستند و آیات قرآن را بر روی استخوان، چوب، برگ خرما، پوست شتر و... مینوشتند، کاتبان وحی نامیده می شدند. براساس اظهارات برخی از محققین و تاریخنویسان، برای نخستین بار حضرت علی (ع) و سپس زید ابن ثابث جمعبندی و ترتیب سورهها را انجام دادند. حضرت علی (ع) که خود از کاتبان قرآن بود در مدت ۶ ماه قرآن را جمعبندی و نگارش کرد اما مردم آن را نپذیرفتند و دیگر کسی آن قرآن را ندید. عبدالله بن مسعود، ابی ابن کعب، مقداد ابن اسود، سالم مولی ابی حذیفه، معاذ ابن جبل و ابوموسی اشعری از دیگر اصحابی بودند که پس از رحلت رسول اکرم (ص) قرآن را کتابت کردند.[۱۹]
کاتبان قرآن در دوره صفویه و قاجار
کتابت قرآن کریم از مواردی است که خوشنویسان ایرانی همواره بر آن اهتمام ورزیده و هنر خود را برای نگارش کلام الهی به کار گرفتهاند. در دوره صفویه خطاطان بسیار بزرگی درخشیدهاند؛ مانند امیر عبدالقادر حسینی شیرازی که در هندوستان چندین قرآن نوشته است و در خط ریحان بسیار ممتاز بود. علیرضا عباسی، از معروفترین خوشنویسان خط ثلث و نسخ دوره صفوی است و کتیبه نگاریهای او در اصفهان و قزوین و مشهد، آستان حضرت علیبن موسیالرضا(ع) معروف هستند و خاندان امامی که در اصفهان بودند و کتیبههایی چند از این خانواده باقی مانده است.
در خط نستعلیق نیز باید از میرعماد حسین سیفی قزوینی، بزرگترین خوشنویس خط نستعلیق نام برد که چند قطعه قرآنی از وی باقی مانده است که اوج هنر قرآنی در این خط است. در عصر صفویه خط نسخ در ایران دارای کمال شد و شیوه ماندگار یافت و اصول و قواعد خاص خود را پیدا کرد. خطاطان بزرگ خط نسخ که در این عصر درخشیدهاند، با نگارش قرآنهای متعدد توانستند خط نسخ ایرانی را به کمال برسانند؛ مانند آقا ابراهیم قمی که میگویند سالی سه قرآن کتابت میکرده است. همچنین احمدبن شمسالدین محمد نیریزی که اوج خط نسخ ایران مرهون همت و تلاش اوست. بعد از نیریزی، خوشنویسان و خطاطان قرآنی روش او را در ایران ادامه دادند،
آقا هاشم لؤلؤی اصفهانی معروف به زرگر، یکی از خوشنویسان بزرگ خط نسخ در این دوران است. پس از وی خاندان وصال، هنرمندان خوشنویس صاحب آوازه هستند و چند قرآن از خانوادۀ وصال شیرازی باقی است. محمد شفیع تبریزی، خوشنویس کلام الله مجید که در تبریز میزیسته است. علی عسکر ارسنجانی و فرزندش محمدشفیع ارسنجانی نیز از خوشنویسان بزرگ دوره قاجاریه هستند. زینالعابدین شریف اصفهانی ملقب به اشرفالکتّاب و غلامعلی اصفهانی از خوشنویسان اصفهانی دوره قاجار هستند که هر کدام تعدادی کلام الله مجید کتابت کردهاند. غلامعلی اصفهانی در مدت عمر خود سیزده و به روایتی هجده قرآن نوشته است. میرزا محمدعلی اصفهانی یکی از شاگردان اشرف الکتّاب بوده که توانست قرآن مجید را کتابت کند، سپس توفیق چاپ آن را نیز در عهد ناصری پیدا کرد. یکی دیگر از شاگردان اشرف الکتّاب، سیدمحمدبقا ملقب به شرفالمعالی است که از وی نیز آثاری باقی مانده است.[۲۰]
بانوان کاتب قرآن
در دوره قاجار فاطمه سلطان بنت مقصودعلی و دو دختر فتحعلیشاه به نام های امسلمه و ضیاءالسلطنه بانوانی هستند که به کتابت کلام خدا روی آوردند.[۲۱]
کاتبان معاصر قرآن
طاهر خوشنویس، احمد نجفی زنجانی، حبیب الله فضائلی سمیرمی، آیتالله استاد حاج سید مرتضی نجومی، سید محمد علی قربانی، رضا و عباس ولی زاده را به عنوان خوشنویسان و کاتبان قرآن در عصر معاصر میتوان نام برد.[۲۲]
ویژگیهای خط کوفی و نسخ
در روزگاری خط کوفی برای کتابت قرآن متداول بود، اما رفته رفته این خط با ابداع رسمالخطهای دیگر که کار خوانش قرآن را با سهولت همراه میکرد به فراموشی سپرده شد؛ چرا که کوفی به لحاظ حجیم بودن شیوه نگارش و شکل خاص طراحی حروف، کار صحیحخوانی قرآن را با مشکل مواجه میکرد و این شد که خط کوفی بعدها جنبه موزهای و تزئینی پیدا کرد.[۲۳] پس از اینکه خط کوفی به لحاظ واضح نبودن و عدم استفاده از حرکات اعرابی، کارایی خود را از دست داد، خط نسخ به میان آمد و با توجه به ویژگیهای خاصی از جمله تسهیل در قرائت برای همه سطوح و جامعیتی که داشت، در عرصه هنر قرآنی بیرقیب مانده است.
خط نسخ شامل عربی و فارسی میشود که در نسخ فارسی استاد احمد نیریزی از پیشکسوتان نگارش قرآن به شمار میرود.[۲۴] خط نسخ به دلیل اینکه دوایر کمتری دارد و قابلیت اعرابپذیری دارد، قرائت را آسانتر میسازد، غیر از خط نسخ، خطوط دیگر تنها جنبه زیباییشناسی دارند.[۲۵] هیچ خطی به اندازه نسخ، شیوایی و گویایی لازم را برای کتابت قرآن ندارد از این رو بهترین خط برای کتابت قرآن کریم نسخ است.[۲۶]
تاسیس دارالکتابه
دارالکتابه موسسهای است که از اوایل دهه ۹۰ فعالیت میکند و مهمترین هدف آن ایجاد فضا و جریان فرهنگی در حوزه کتابت قرآن است. کتابت قرآن و خط نسخ اصولاً در حدود نیم قرن اخیر مورد بیمهری قرار گرفت. تأسیس دارالکتابه در واقع به منظور رفع مظلومیت از این هنر اصیل و نورانی بود. هدف شکلگیری یک جریان فرهنگی قوی در حوزه کتابت قرآن در جامعه بود و در بستر این جریان فرهنگی، تولید مصاحف کاربردی که عیار هنری بالایی داشته باشند به منظور استفادههای مختلف مد نظر قرار گرفت.[۲۷] در حقیقت افتتاح دارالکتابه مرکز طبع و نشر قرآن اقدامی به منظور حمایت و ترویج کتابت قرآن بود تا سطح خط نسخ و ثلث در کتابت قرآن نیز افزایش پیدا کند.[۲۸]
منابع
ایکنا
ارجاعات
- ↑ کتابت قرآن کشورهای اسلامی را از یکدیگر تفکیک نکنیم
- ↑ کتابت قرآن را آغاز کردیم تا شیعه و سنی دور یک کتاب بنشینند
- ↑ چگونگی کتابت و جمعآوری قرآن
- ↑ برخی خطوط با وجود زیبایی ظاهری، فاقد اعتبار برای کتابت قرآن هستند
- ↑ همهچیز درباره شیوههای نگارش و کتابت قرآن کریم
- ↑ قلم/1.
- ↑ علق/4.
- ↑ الرحمن/37.
- ↑ طور/3.
- ↑ انبیاء/104.
- ↑ برای نمونه: نجم/36. عبس/13
- ↑ انعام/7.
- ↑ کهف/109.
- ↑ مدثر/52.
- ↑ جاثیه/29.
- ↑ چگونگی کتابت و جمعآوری قرآن
- ↑ همان
- ↑ خطوط مشهور در کتابت قرآن کریم کدامند
- ↑ همان
- ↑ همان
- ↑ همان
- ↑ همان
- ↑ برخی خطوط با وجود زیبایی ظاهری، فاقد اعتبار برای کتابت قرآن هستند
- ↑ ویژگی خط نسخ در کتابت قرآن/ همه عمرم را صرف قرآن میکنم
- ↑ استقبال از خطوط ایرانی در کتابت قرآن
- ↑ «نسخ»؛ بهترین خط برای کتابت قرآن
- ↑ سهولت در قرائت و آموزش؛ ویژگیهای کتابت قرآن کاتبان ایرانی
- ↑ سنتهای کتابت قرآن در دهههای اخیر منقطع شده است/ هنوز هم خود را خطاط نمیدانم