پایمال کردن (مترادف)

مترادفات قرآنی پایمال کردن

مترادف های این واژه در قرآن عبارت است از «حطم»، «وطأ».

مترادفات «پایمال کردن» در قرآن

واژه مشاهده ریشه شناسی واژه مشاهده مشتقات واژه نمونه آیات
حطم ریشه حطم مشتقات حطم
حَتَّىٰٓ إِذَآ أَتَوْا۟ عَلَىٰ وَادِ ٱلنَّمْلِ قَالَتْ نَمْلَةٌ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّمْلُ ٱدْخُلُوا۟ مَسَٰكِنَكُمْ لَا يَحْطِمَنَّكُمْ سُلَيْمَٰنُ وَجُنُودُهُۥ وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ
وطأ ریشه وطأ مشتقات وطا
إِنَّ نَاشِئَةَ ٱلَّيْلِ هِىَ أَشَدُّ وَطْـًٔا وَأَقْوَمُ قِيلًا

معانی مترادفات قرآنی پایمال کردن

«حطم»

الحطم‏ يعنى شكستن چيزى مثل- هشم- و لغاتى از اين قبيل كه‏ بمعنى خرد كردن است و سپس واژه حطم- در باره هر چيزى كه قدرتش و پشتش شكسته شود بكار رفته است.

خداى تعالى گويد: (لا يحطمنكم‏ سليمان و جنوده‏- 18/ نمل).

يعنى: (تا سليمان و سربازانش شما را نشكنند و خرد نكنند، پس در لانه‏هاتان برويد).

حطمته‏ فانحطم‏ حطما- او را شكستم و بسختى شكسته شد.

سائق‏ حطم‏- شتر سوار يا شتربانى كه از فرط راندن شترش را مى‏شكند و خسته و كوفته مى‏كند.

دوزخ را هم‏ حطمة گويند (زيرا خرد كننده جباران و فرعونيان است كه در دنيا كسى حريفشان نبوده و نتوانسته‏اند خردشان كنند سپس عدالت حق حكم مى‏كند كه در جهانى ديگر و جهنمى سوزان و خرد كننده هزاران بار شكسته شوند).

خداى تعالى در باره واژه حطمة مى‏گويد: (و ما أدراك ما الحطمة؟- 5/ همزه).

هر خورنده و پر خورى را هم حطمة گويند كه تشبيه است بهمان جحيم يا دوزخ كه ستمگر خواره است.

چنانچه شاعر در اين معنى گويد:كأنما فى جوفه تنور. (گوئى در اندرونش تنور و آتشدانى است).

درع‏ حطمية- اينگونه زره يا منسوب بسازنده و بافنده آن زره است يا كسيكه او را بكار برده، حطيم‏ و زمزم‏ هم دو مكانند.

الحطام- شكسته و خرد شده از هر چيز خشكى.

خداى عز و جل گويد: (ثم يهيج فتراه مصفرا ثم يجعله حطاما- 21/ زمر)[۱]

«وطأ»

وطؤ الشي‏ء- پيدا و آشكار شدن چيزى، وطأت‏ له بفراشه- به بسترش گام نهادم‏ وطأته‏ برجلى- بر او گام نهادم خداى فرمود:

إن ناشئة الليل هي أشد وطئا- المزمل/ 9 يعنى بيدار خوابى شب بسيار سنگين است، در حديث آمده است كه‏

«اللهم اشدد وطأتك‏ على مضر».

يعنى خوارشان گردان- وطئ‏ امرأته- كنايه از هم بسترى با همسر است كه در عرف و عامه مردم با صراحت گفته مى‏شود.

مواطاة- همراهى و موافقت، اصلش اين است كه كسى پا جاى پاى ديگرى و دوستش بگذارد و كاملا از او پيروى نمايد. خداى تعالى فرمود:

إنما النسي‏ء ... ليواطؤا عدة ما حرم الله‏- التوبه/ 37 نسى و افزودن با كم كردن روزهاى بعضى از ماهها كه در ميان اعراب جاهلى رايج بوده و مى‏خواستند بيشتر بجنگند، بنابراين ماههاى حرام را كه نبايد جنگيد به اصطلاح زير پا مى‏نهادند و تعدى مى‏كردند خداوند اين كار را حرام و ناپسند مى‏شمرد.[۲]

ارجاعات

  1. ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج‏1، ص: 510-508
  2. ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج‏4، ص: 465