پرش به محتوا

بالا بردن (مترادف): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۲۴: خط ۲۴:


=== «رَفَع» ===
=== «رَفَع» ===
الرَّفْع‏: برداشتن، و گاهى در باره اجسام است كه آنها را از جايشان برمى‏دارى در آيات: (وَ رَفَعْنا فَوْقَكُمُ الطُّورَ- 63/ بقره) و (اللَّهُ الَّذِي‏ رَفَعَ‏ السَّماواتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها 2/ رعد).
و گاهى واژه- رفع- در ساختن و بنا كردن در وقتى كه آن را برپا مى‏دارى و مى‏سازى، بكار مى‏رود مثل آيه: (وَ إِذْ يَرْفَعُ إِبْراهِيمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَيْتِ‏- 127/ بقره).
و گاهى در يادآورى و ذكر زمانى است كه آن را فراگير و جارى مى‏سازى مثل آيه: (وَ رَفَعْنا لَكَ ذِكْرَكَ‏- 4/ انشراح).
و زمانى- رفع- در جاه و منزلت است وقتى كه ارزشمند، و شرافتمندش مى‏كنى مثل آيات زير:
(وَ رَفَعْنا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ‏- 32/ زخرف) و (نَرْفَعُ‏ دَرَجاتٍ مَنْ نَشاءُ- 83/ انعام) و (رَفِيعُ‏ الدَّرَجاتِ ذُو الْعَرْشِ‏).
خداى تعالى مى‏گويد: (بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ‏- 158/ نساء) (در باره حضرت عيسى است كه مى‏پنداشتند كشته شده) كه احتمال برداشتن او به آسمان و يا رفعت دادن از نظر شرافت و بزرگى مقام مى‏باشد.
و آيات: (خافِضَةٌ رافِعَةٌ- 3/ واقعه) و (وَ إِلَى السَّماءِ كَيْفَ‏ رُفِعَتْ‏- 18/ غاشيه) كه رفعت و بر پا داشتن آسمان، اشاره به دو معنى است:
1- از جهت بلندى مكان و موقعيّت مادّى.
2- از جهت ويژگى فضيلت و شرف و مقام آسمان.
و در آيه: (وَ فُرُشٍ‏ مَرْفُوعَةٍ- 34/ واقعه) يعنى شريف و با ارزش. و همچنين آيات: (فِي صُحُفٍ مُكَرَّمَةٍ مَرْفُوعَةٍ مُطَهَّرَةٍ- 14/ عبس) و (فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ‏- 36/ نور).
يعنى: خانه‏هائى كه شريف و متعالى‏اند، مثل آيه: (إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ‏- 33/ احزاب) است، گفته مى‏شود:رَفَعَ‏ البعيرُ فى سَيْره: آن شتر به سختى و سرعت دويد.
رَفَعْتُه‏ أنا: او را بلند كردم و راندم.
مَرْفُوع‏ السَّيْر: تيزتك و سخت رو. (مرفوع در باره ستوران، نوعى دويدن سريع است كه دستها را با سختى بلند مى‏كنند و مى‏دوند- (مصباح و مقائيس).
رَفَعَ‏ فلانٌ على فلان كذا: چيزى كه پوشيده بود پخش و پراكنده كرد.
الرُّفَاعَة: چيزى كه زنان بر پشت مى‏بندند و بر آمده مى‏شود.<ref>ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج‏2، ص: 96-93</ref>


=== «أنشأَ» ===
=== «أنشأَ» ===
نَشْ‏ء و نَشْأَة- يعنى بوجود آوردن چيزى و تربيت كردن آن، در قرآن فرمود:
وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولى‏- الواقعه/ 62 فعل اين واژه مثل- نَشَأَ فلان- است يعنى او را رشد كرد، جوان را هم كه رشد كرده و تربيت شده- نَاشِئ‏- ميگويند. در آيه فرمود:
إِنَ‏ ناشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئاً- المزمل/ 6 در اين آيه ناشئه- همان قيام و بپا خاستن براى نماز شب است كه بگويد نماز شب بهترين گواه بر خلوص قلب و صدق ايمان است.
نَشَأَ السحابُ- ابر در هوا ظاهر شد و بتدريج متراكم شد. در آيه گفت:
وَ يُنْشِئُ‏ السَّحابَ الثِّقالَ‏- الرعد/ 12 واژه- إِنْشَاء- بمعنى ايجاد چيزى است با تربيت و رشد آن كه بيشتر در ايجاد حيات انسان گفته ميشود، در آيات:
ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج‏4، ص: 340
هُوَ الَّذِي‏ أَنْشَأَكُمْ‏ وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ- الملك/ 23 و هُوَ أَعْلَمُ بِكُمْ إِذْ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ‏- هود/ 61 و ثُمَّ أَنْشَأْنا مِنْ بَعْدِهِمْ قَرْناً آخَرِينَ‏- المؤمنون/ 31 و ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ- المؤمنون/ 14 و وَ نُنْشِئَكُمْ فِي ما لا تَعْلَمُونَ‏- الواقعه/ 61 و يُنْشِئُ‏ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ- العنكبوت/ 20 همه آيات فوق در مورد ايجاد و آفرينشى است كه مخصوص خداوند است در آيه گفت:
أَ فَرَأَيْتُمُ النَّارَ الَّتِي تُورُونَ أَ أَنْتُمْ أَنْشَأْتُمْ شَجَرَتَها أَمْ نَحْنُ‏ الْمُنْشِؤُنَ‏- الواقعه/ 72 كه در اين آيه ظاهر شدن و بيرون آمدن آبش را به ايجاد و ظهور انسان از نطفه و خاك تشبيه كرده است. در آيه گفت:
أَ وَ مَنْ‏ يُنَشَّؤُا فِي الْحِلْيَةِ- الزخرف/ 18 يعنى كسيكه در زينت و زيور رشد ميكند و تربيت ميشود (مثل دختران) فرزندان خدا هستند!؟ كه بصورت- يَنْشَا- هم خوانده شده.<ref>ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج‏4، ص: 341-339</ref>


== ارجاعات ==
== ارجاعات ==
[[رده:فرهنگنامه مترادفات قرآن]]
[[رده:فرهنگنامه مترادفات قرآن]]
ویراستار
۸٬۱۷۴

ویرایش