پرش به محتوا

برخواستن (مترادف): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «==مترادفات قرآنی برخواستن== مترادف های این واژه در قرآن عبارت است از «اَنبَعَث»، «نَشَرَ»، «نَشَزَ»، «قام». ==مترادفات «برخواستن» در قرآن== {| class="wikitable" |+ !واژه !مشاهده ریشه شناسی واژه !مشاهده مشتقات واژه !نمونه آیات |- |انبعث |[[بعث (ریشه)|ریشه بعث]...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱۳: خط ۱۳:
|[[بعث (ریشه)|ریشه بعث]]
|[[بعث (ریشه)|ریشه بعث]]
|[[بعث (واژگان)|مشتقات بعث]]
|[[بعث (واژگان)|مشتقات بعث]]
|
|{{AFRAME|Surah=91|Ayah=12}}
|-
|-
|نَشَرَ
|نَشَرَ
|[[نشز (ریشه)|ریشه نشز]]
|[[نشز (ریشه)|ریشه نشز]]
|[[نشز (واژگان)|مشتقات نشز]]
|[[نشز (واژگان)|مشتقات نشز]]
|
| {{AFRAME|Surah=25|Ayah=3}}
|-
|-
|نَشَزَ
|نَشَزَ
|[[نشر (ریشه)|ریشه نشر]]
|[[نشر (ریشه)|ریشه نشر]]
|[[نشر (واژگان)|مشتقات نشر]]
|[[نشر (واژگان)|مشتقات نشر]]
|
|{{AFRAME|Surah=58|Ayah=11}}
|-
|-
|قام
|قام
|[[قوم (ریشه)|ریشه قوم]]
|[[قوم (ریشه)|ریشه قوم]]
|[[قوم (واژگان)|مشتقات قوم]]
|[[قوم (واژگان)|مشتقات قوم]]
|
|{{AFRAME|Surah=4|Ayah=103}}
|}
|}


==معانی مترادفات قرآنی برخواستن==
==معانی مترادفات قرآنی برخواستن==


=== «اَنبَعَث» ===
===«اَنبَعَث»===
اصل‏ بَعْث‏- برانگيختن يا روانه كردن چيزى است، گفته مى‏شود: بَعَثْتُهُ‏ فَانْبَعَثَ‏- او را برانگيختم و به حركت در آمد.
اصل‏ بَعْث‏- برانگيختن يا روانه كردن چيزى است، گفته مى‏شود: بَعَثْتُهُ‏ فَانْبَعَثَ‏- او را برانگيختم و به حركت در آمد.


خط ۶۴: خط ۶۴:
و آيه (وَ لكِنْ كَرِهَ اللَّهُ‏ انْبِعاثَهُمْ‏- 46/ توبه) يعنى و رفتنشان را خداى ناروا مى‏شمارد (آيه فوق مى‏گويد كه گروهى با ريب و ريا و دروغگوئى نخست از پيامبر (ص) اجازه خواستند كه همراه مسلمين براى جنگ خارج نشوند امّا كسانى كه به خدا و رسول و قيامت ايمان داشتند چنين اجازه‏اى نمى‏خواستند و لذا مى‏گويد دروغگويان اگر هم اراده خروج مى‏كردند چون از راه دروغ و رياء بود خداى را ناپسند مى‏آيد).<ref>ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج‏1، ص: 288-287</ref>
و آيه (وَ لكِنْ كَرِهَ اللَّهُ‏ انْبِعاثَهُمْ‏- 46/ توبه) يعنى و رفتنشان را خداى ناروا مى‏شمارد (آيه فوق مى‏گويد كه گروهى با ريب و ريا و دروغگوئى نخست از پيامبر (ص) اجازه خواستند كه همراه مسلمين براى جنگ خارج نشوند امّا كسانى كه به خدا و رسول و قيامت ايمان داشتند چنين اجازه‏اى نمى‏خواستند و لذا مى‏گويد دروغگويان اگر هم اراده خروج مى‏كردند چون از راه دروغ و رياء بود خداى را ناپسند مى‏آيد).<ref>ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج‏1، ص: 288-287</ref>


=== «نَشَرَ» ===
===«نَشَرَ»===
نَشْر اين واژه براى- لباس- نامه- ابر- نعمت و سخن بكار ميرود يعنى گسترده شدن و باز نمودن و بسط دادن آنها. در آيه گفت:
نَشْر اين واژه براى- لباس- نامه- ابر- نعمت و سخن بكار ميرود يعنى گسترده شدن و باز نمودن و بسط دادن آنها. در آيه گفت:


خط ۸۶: خط ۸۶:
كه ذرات چوب پراكنده ميشود، نُشْرَة- افسون و درمان غير طبيعى و خرافى براى بيمار.<ref>ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج‏4، ص: 336-333</ref>
كه ذرات چوب پراكنده ميشود، نُشْرَة- افسون و درمان غير طبيعى و خرافى براى بيمار.<ref>ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج‏4، ص: 336-333</ref>


=== «نشز» ===
=== «نشز»===
نَشْز زمين بلند و مرتفع- نَشَزَ فلانٌ- او قصد برترى بر سايرين دارد، نَشَزَ فلانٌ عن مقره- از جايگاهش درگذشت و برتر نشست، نَاشِز مانند ناب است در آيه گفت: وَ إِذا قِيلَ انْشُزُوا فَانْشُزُوا- المجادله/ 11 (يعنى اگر گفته بالاتر بنشينيد بپذيريد).- زنده شدن و برخاستن از خاك را هم- نشز و انشاز- ميگويند زيرا از پائين به بالا تغيير حالت ميدهد. گفت: وَ انْظُرْ إِلَى الْعِظامِ كَيْفَ‏ نُنْشِزُها- البقره/ 259 كه با فتحه حرف- ن- هم خوانده شده. (اشاره به داستان كسى است كه از زنده شدن پس از مرگ مردمى كه همه چيزشان ويران شده و خودشان هم پوسيده بودند در شگفت بود كه به امر خدا او هم مرد و بعد از صد ماه زنده‏اش‏ كرد در حالى كه هم خودش و هم مركبش بحالت اول در آمدند و پوست و گوشت و استخوان مركبش روئيد). و آيه:
نَشْز زمين بلند و مرتفع- نَشَزَ فلانٌ- او قصد برترى بر سايرين دارد، نَشَزَ فلانٌ عن مقره- از جايگاهش درگذشت و برتر نشست، نَاشِز مانند ناب است در آيه گفت: وَ إِذا قِيلَ انْشُزُوا فَانْشُزُوا- المجادله/ 11 (يعنى اگر گفته بالاتر بنشينيد بپذيريد).- زنده شدن و برخاستن از خاك را هم- نشز و انشاز- ميگويند زيرا از پائين به بالا تغيير حالت ميدهد. گفت: وَ انْظُرْ إِلَى الْعِظامِ كَيْفَ‏ نُنْشِزُها- البقره/ 259 كه با فتحه حرف- ن- هم خوانده شده. (اشاره به داستان كسى است كه از زنده شدن پس از مرگ مردمى كه همه چيزشان ويران شده و خودشان هم پوسيده بودند در شگفت بود كه به امر خدا او هم مرد و بعد از صد ماه زنده‏اش‏ كرد در حالى كه هم خودش و هم مركبش بحالت اول در آمدند و پوست و گوشت و استخوان مركبش روئيد). و آيه:
وَ اللَّاتِي تَخافُونَ‏ نُشُوزَهُنَ‏- النساء/ 34 اشاره به تكبر زن و بغض او نسبت به همسرش است كه از طاعت شوهرش سرپيچى ميكند و خود را برتر ميداند و چشمش به ديگرى است نه به شوهر خويش و باين شاعرى گفته است:اذا جلست عند الامام كانّها/ترى رفقة من ساعة تستحيلها (وقتى در حضور امامى نشسته است گوئى از ساعتى كه چنين حالتى را ناممكن ميشمردى آنها دوستانى صميمى هستند.)
وَ اللَّاتِي تَخافُونَ‏ نُشُوزَهُنَ‏- النساء/ 34 اشاره به تكبر زن و بغض او نسبت به همسرش است كه از طاعت شوهرش سرپيچى ميكند و خود را برتر ميداند و چشمش به ديگرى است نه به شوهر خويش و باين شاعرى گفته است:اذا جلست عند الامام كانّها/ترى رفقة من ساعة تستحيلها (وقتى در حضور امامى نشسته است گوئى از ساعتى كه چنين حالتى را ناممكن ميشمردى آنها دوستانى صميمى هستند.)
خط ۹۲: خط ۹۲:
عِرْق‏ نَاشِز- رگى كه از شدت درد بر آمده و به تندى ميزند.<ref>ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج‏4، ص: 337-336</ref>
عِرْق‏ نَاشِز- رگى كه از شدت درد بر آمده و به تندى ميزند.<ref>ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج‏4، ص: 337-336</ref>


=== «قام» ===
===«قام»===
قَامَ‏، يَقُومُ‏، قِيَاماً: به پا خاست و برخاست.
قَامَ‏، يَقُومُ‏، قِيَاماً: به پا خاست و برخاست.


خط ۲۱۱: خط ۲۱۱:
==ارجاعات==
==ارجاعات==
[[رده:فرهنگنامه مترادفات قرآن]]
[[رده:فرهنگنامه مترادفات قرآن]]
<references />
ویراستار
۸٬۳۴۱

ویرایش