وقف
وقف؛ مقید کردن مالکیت و رها کردن منفعت برای عام یا یک قشر خاص. وقف یکی از برترین مصادیق نیکوکاری است که در ساماندهی زندگی فردی و اجتماعی، نقش فراوانی دارد و از اعمالی است که پیش از ظهور اسلام وجود داشته و بهوسیلهی اسلام امضا شده است.
مفاهیم
معنای لغوی و اصطلاحی وقف
وقف در لغت به معنای ایستادن یا به حالت ایستاده ماندن و آرام گرفتن است و در اصطلاح فقهی، عقدی است که ثمرهی آن حبس کردن اصل و رها کردن منفعت آن است. بهعبارتدیگر، حبس کردن چیزی از طرف مالکش به وجهی از وجوه، بهنحویکه فروش آن ممنوع باشد، به ارث منتقل نگردد، قابل هبه نباشد، فروخته نشود و به رهن و اجاره و عاریت و از این قبیل داده نشود و صرف کردن آن مال در جهتی که واقف تعیین کرده است.[۱] وقف بدین سبب پایدار میماند و بهنوعی با آثار باقیِ ارتباط دارد و مانع از انتقال املاک و داراییها بهصورت دستبهدست میشود.[۲]
ارکان وقف
ارکان وقف عبارتاند از:
1. واقف که به هنگام وقف بايد از بلوغ، عقل، اختيار و حق تصرف در مال برخوردار باشد.[۳]
2. تولیت که مسئولیت اجرای وقفنامه را بر عهده دارد.
3. موقوفه یعنی مورد و موضوع وقف.
4. موقوف علیه یا هدف وقف که همیشه در وقفنامه مطرح میشود.[۴]
شرایط وقف
در اسلام، وقف از ملکیت شخص خارجشده و دیگر به مالکیت فرد برنمیگردد[۵] و هیچکس، حق فروش یا بخشیدن آن را ندارد.[۶] اسلام علاوه بر اینکه به واقف امتیاز معنوی داده به او اجازه داده است تا در وقفنامه خواستههای شرعی خود را شرط قرار دهد.[۷] ازنظر اسلام جایز نیست از درآمد وقف در جای دیگری غیر از محل موردنظر واقف استفاده شود.[۸] مگر آنکه در مورد وقف اولیه به هیچ نحو کاربردی نداشته باشد که در این صورت تغییر کاربری آن مجاز است.[۹]
مالی که قرار است وقف شود باید شرایطی داشته باشد:
1. عین باشد؛ یعنی معلوم باشد که چه چیزی است.
2. قابل قبض و اقباض و دادوستد باشد.
3. ماندگار باشد؛ مالی که با مصرف کردن تمام شود را نمیتوان وقف کرد.
4. قابل انتفاع، یعنی نفع بردن و نفع رساندن باشد.[۱۰]
5. فعلیتداشته باشد؛ یعنی نمیتوان صیغه وقف را برای وقفکردن مالی در آینده (مثلاً سر ماه) خواند.[۱۱]
6. موقوفه مالکیت فرد باشد.
از دیگر شرایط وقف این است که واقف، حقوق دیگران را ضایع نکند،[۱۲] بنابراین، نمیتواند تمام اموال خود را یکدفعه وقف نماید بلکه باید برای وراثش نیز چیزی باقی گذارد.[۱۳] وقف نمیتواند برای شخص معینی باشد، چون با مرگ او وقف پایان مییابد.[۱۴] عقد وقف باید بهصورت دائم جاری شود[۱۵] و گروهی که برای آنها وقف میشود باید موجود و معین باشند و وقفکردن برایشان حرام نباشد.[۱۶]
انواع وقف
وقف به اعتبار موقوف علیه بر عام و خاص تقسیم میشود؛ وقف عام، وقفی است که مقصود از آن امور خیریه است و مخصوص گروه معینی نیست مانند وقف بر فقرا، وقف بر طلاب و مدارس و مساجد و مقابل آن وقف خاص است و آن وقفی است که مخصوص دستهی معین و خاصی است؛ مانند وقف بر اولاد یا افراد و یا طبقهای خاص از مردم. بهبیاندیگر وقف عام وقفی است که برای انتفاع کل مردم قرار دادهشده است و وقف خاص حق انتفاع را برای گروهی خاص در نظر دارد.[۱۷] در حالتی که وقف برای اولاد صورت میگیرد قصد قربت لازم نیست. در وقفهای عام مثل وقف برای مساجد و اقدامات خیریه و کارهایی که موردعنایت خداوند و شرع مقدس است، قصد قربت لازم است.[۱۸]
ازجمله تقسیمات دیگر وقف، وقف انتفاع و منفعت است. در وقف انتفاع، نظر واقف تحصیل درآمد مادی نیست مانند احداث و وقف مسجد در زمین ملکی خود یا زمین موات و در وقف منفعت نظر واقف تحصیل درآمد و مصرف درآمد در موردنظر واقف است مانند وقف ملکی برای حفظ و ادارهی مدرسه و غیر آن مثل روضهخوانی و اطعام.[۱۹]
در تقسیمی دیگر، موقوفات به متصرفی و غیرمتصرفی تقسیم میشود. موقوفات متصرفی، موقوفهای است که فرد، متولی موقوفه را سازمان اوقاف اعلام میکند و یا وقتی متولی ملکی از دنیا رفت و دیگر متولی برای آن وجود نداشت خودبهخود تحت نظارت سازمان اوقاف قرار میگیرد و یا در مواردی که فرد صلاحیت تولیت را ازدستداده آنهم با دلایل خاصی که محاکم قضایی تأیید کردهاند در این شرایط هم موقوفه تحت نظارت اوقاف قرار میگیرد. موقوفات غیرمتصرفی به دست خود مردم اداره میشود.[۲۰]
پیشینهی وقف
وقف، از دیرباز به اشکال گوناگون در تاریخ بشر وجود داشته است. در بابل، انواعی از تصرفات مالی شبیه وقف وجود داشت که در آن پادشاه، زمینی از املاک خود را در اختیار بعضی از کارکنان خود میگذاشت تا از درآمد آن بهره بگیرند، بدون آنکه مالک زمین شوند. رومیان قدیم نیز با نظام (مؤسسات کنیسه) و (مؤسسات خیریه) آشنا بودند. اموالی به این مؤسسات اختصاص مییافت که نمیشد آنها را خریدوفروش کرد و برای ادارهی فقیران و ناتوانان مورداستفاده قرار میگرفت. در یونان قدیم نیز با توجه به معابدی از قبیل معبد دلفی و معبد آرتمیس و وجود کاهنان، شبه وقف وجود داشته که از آن جمله آکادمی افلاطون را میتوان نام برد. البته همانطور که در قرآن کریم عنوان وقف به معنی خاص آن، بهطور صریح نیامده است، در سرودههای کتاب اوستا، در تورات و انجیل، وقف و شبه وقف بهطور صریح نیامده است؛ اما این مفهوم از عمومات آیات کتب قابل استنباط است و وجود آتشکدهها، کنیسهها و کلیساهای بهجای مانده بهترین سند وقف در این ادیان است. به همین ترتیب وقف در اکثر جوامع بشری در کنار دین به ارائهی خدمت به جامعه میپرداخت و وقفهای گستردهای برای معابد، کنیسهها و کلیساها و اماکن مقدس سایر ادیان صورت میگرفت. البته این به معنای عدم حضور وقف در سایر جنبههای اجتماعی نبود بلکه به دلیل تأثیر عمیق دین در جوامع گذشته و محوریت مراکز دینی برای ارائهی خدمات به مردم بهخصوص محرومان، بیشتر موقوفات در اختیار متصدیان دینی جامعه بود.[۲۱] اقوام آریایی نیز موقوفات و نذورات بسیاری برای نگهداری معابد و آتشکدههای خود داشتند که پارهای از این موقوفات، هماکنون نیز در نزد زرتشتیان برخی از شهرهای ایران دایر است.[۲۲]
وقف در آغاز ظهور اسلام
با ظهور اسلام، حضرت رسول(ص) با اقدام به وقف، این عمل خیر را تأیید نمودند. در تاریخ، موقوفاتی ازجمله وقف زمین برای درراه ماندگان، وقف نخلستان برای فقیران و بینوایان برای پیامبر اکرم(ص) نقلشده است.[۲۳] بنابراین، وقف مطلبی است که قبل از اسلام بوده و اسلام آن را امضا کرده است.[۲۴] مسئلهی وقف در احادیث و روایات با صراحت مطرحشده و در سنت پیامبر اکرم(ص) و امامان نیز در اولویت قرار داشته است.[۲۵] طبق گفتهی جابر بن عبدالله انصاری، هیچ صحابی توانگری نبود جز آنکه چیزی را وقف کرده باشد. بدینصورت وقف با عمل پیامبر(ص) به یک امر بنیادی و نهادینهشده در میان مسلمانان تبدیل شد. از موقوفات حضرت فاطمه(س) و حضرت علی(ع) نیز میتوان بهعنوان سیرهی عملی تشویق مسلمانان به وقف و رفع مشکلات جاری آنان نام برد. مزارع کشاورزی، نخلستانها، قنوات و چشمهها موقوفاتی بودند که به دست حضرت علی(ع) ایجاد و وقف شدند. پیروی از سیرهی عملی رسول خدا(ص) درزمینهی وقف در میان ائمهی اطهار(ع) نیز تداومیافته و به پیروان و علاقهمندان به ائمهی اطهار(ع) تسری یافت.[۲۶] در نهجالبلاغه آمده است که امیرالمؤمنین(ع) پیش از آنکه به شهادت برسند بخش زیادی از اموال خود را وقف جامعه کرده و اولین متولی را امام حسن(ع) و دومین متولی را نیز امام حسین(ع) قراردادند و تصمیم برای تعیین متولیان بعدی نیز از سوی سایر امامان(ع) انجام میشد.[۲۷]
وقف در جوامع اسلامی
هرچند با دور شدن از صدر اسلام ضربات جبرانناپذیری بر ارزشهای مکتبی وارد شد، اما درعینحال، سنت وقف گسترش یافت و از انحصار بر فقرا و مسکینان خارج شد و به تأسیس مراکز علم و تأمین زندگی طلاب، مدرسان، خادمان و ایجاد کتابخانهها تعمیم یافت. توجه مردم به وقف و گسترش آن، موجب شد که برای ادارهی امور موقوفهها تشکیلات منظمی به وجود آید. در اوایل، موقوفهها توسط خود واقفان و یا متولیان اداره میشد و دولتها دخالتی در ادارهی وقف نداشتند؛ ولی کثرت موقوفهها و تطور حیات اجتماعی در جوامع اسلامی، دخالت دولتها و تأسیس ادارهی اوقاف را الزامی کرد. در ابتدا قضات بر موقوفهها نظارت میکردند و متولیان را به محاسبه و محاکمه میکشاندند و در صورت قصور در نگهداری موقوفات، آنان را منع و احیاناً تأدیب میکردند.
قرن چهار تا هفت هجری قمری مصادف بود بارونق وقف و اوقاف، بهنحویکه در قرن شش با استقبال بیسابقهی مردم از سنت وقف، دهها مرکز آموزشی درمانی و کتابخانه تأسیس شد و موقوفات عامالمنفعه گسترش یافت. در این زمان علما و دانشمندان تصدی امور موقوفات را که لزوم رعایت جوانب شرعی در آنها احساس میشد به دست گرفتند.
حملهی مغول اگرچه در ابتدا باعث از بین رفتن و ضربه دیدن موقوفات شد ولی بانفوذ ایرانیان در دربار مغول و وجود دانشمندان و بزرگانی مانند خواجه رشیدالدین فضلالله، موجب شد تا بار دیگر فرهنگ و سنن اسلامی، ازجمله وقف و موقوفات احیا شود. در همین دوره است که موقوفهی خواجه رشیدالدین فضلالله همدانی، در تبریز تأسیس شد؛ این موقوفه یک شهر بزرگ وقفی با اهداف آموزشی و علمی بوده است.
با روی کار آمدن دولت صفویه در ایران وقف، گسترش بسیار زیادی یافت. شاهان صفویه در رأس کسانی بودند که اموال خود را وقف میکردند، بهطوریکه بسیاری از املاک خود را وقف اهداف خیریه، بهخصوص وقف بقاع متبرکه شیعه و از همه بیشتر آستانه امام رضا (ع) و حضرت معصومه(س) کردند. بعضی از این املاک وقف، موقوفاتی بود که به خاندان صفویه پیش از آنکه در ایران به سلطنت برسند، تعلق داشت.
در زمان شاهعباس اول، بیش از هر دورهی دیگری به املاک موقوفه اضافه شد. در سال 1015 یا 1016 هجری، شاهعباس اول تصمیم گرفت که همهی املاک به دست آورده خودش را که قیمت آنها بیش از یکصد هزار تومان شاهی عراقی بود، همچنین بناها و ساختمانهای گوناگونی که در اصفهان و اطراف آن داشت، وقف 14 معصوم کند. او سرپرستی آنها را به خود و پس از خود به حاکم زمان اختصاص داد و طبق وقف نامهای که شیخ بهاءالدین آن را تنظیم کرد، قرار شد که درآمد اوقاف پس از مشخص کردن حق التولیه بر اساس نظر و اختیار سرپرست و متولی و بنا بر شرایط زمان صرف شود.
در همین دوران بود که تشکیلاتی جهت اوقاف، تأسیس شد و همهی وزرا، مستوفیان، متصدیان، متولیان و مباشران و بهطورکلی متصدیان امر موقوفات، الزاماً میبایست دخلوخرج محاسبات خود در جهت بررسی ممیزی به تشکیلات تأسیس یافته تسلیم میکردند.
با روی کار آمدن حکومت افشاریه و به دلیل اقدامات نادرشاه افشار وقف مهجور واقع شد. او در دوران حکومت خود دستور داد تا در تمام ایران اوقاف را ضبط کنند تا به مصرف قشون و لشکریان برسد. به دنبال این فرمان بسیاری از وقف نامهها پنهان و بسیاری موقوفات مجهول شد. از سوی دیگر بسیاری از اسناد موقوفات در جریان غارت افغانها در آتش سوخت و بهتدریج بسیاری از زمینهای وقفی عملاً از حالت وقفی خارج شد.
در زمان زندیه، کریمخان زند طی فرمانی وزیری مستقل را برای سامان دادن موقوفات انتخاب کرد و خود نیز موقوفاتی ایجاد کرد. در دوران قاجاریه علیرغم گسترش موقوفات، اوضاع وقف آشفته بود؛ اما در دوران سپهسالار اقدامات اصلاحی مانند نظارت و ثبت موقوفات در جهت بهبود اوضاع اوقاف انجام شد و سپهسالار نیز از اموال خود موقوفاتی برجای گذاشت که از آن جمله میتوان به مدرسهی سپهسالار اشاره کرد.
چهار سال بعد از برقراری مشروطیت در ایران یعنی در سال 1289 وزارت معارف و اوقاف تصویب شد. در سال 1313 قانون اوقاف مشتمل بر 10 ماده تصویب شد و در دوره دوازدهم مجلس یعنی در سال 1320 قانون فروش املاک موقوفه تصویب و سپس لغو شد. در سال 1328 در شهرستانها نیز امور مربوط به وقف جدا از مسئول فرهنگ معین شد تا اینکه در جریان اصلاحات ارضی، زمینهای زراعی وقف شد و اوقاف عامه بعد از اوقاف خاصه مشمول قانون شد. از دیگر رویدادهای این دوره وضع مقررات مربوط به وقف در برنامههای عمرانی کشور و مقرراتی در رابطه با حفظ و حراست از موقوفات بود که پروندهی قضایی موقوفات در اولویت قرار گرفت.
باروی کار آمدن حکومت پهلوی در ایران و تصویب قانون فروش املاک موقوفه ضربهی سختی به وقف در ایران وارد شد. این قانون در جریان اصلاحات ارضی تصویب شد و بر اساس آن بسیاری از اراضی موقوفه از حالت وقفی خارج گشت.[۲۸]
وقف در جمهوری اسلامی
در روزهای آغازین پیروزی انقلاب در سوم اردیبهشت 1358 مصوبه شورای انقلاب در ابطال مصوبات قانونی بودن فروش موقوفات به تصویب رسید.[۲۹] ازآنپس مسئولیت ادارهی موقوفات به سازمانی تحت عنوان سازمان حج و اوقاف و امور خیریه واگذار شد.[۳۰] اگرچه وقف نسبت به سالهای قبل از انقلاب از رشد فراوانی برخوردار گشت،[۳۱] اما به مدت دو دهه بعد از انقلاب کمتوجهی و حتی بیتوجهی محرزی در برنامهریزی کلان مملکت به وقف و موقوفات دیده میشود.[۳۲] در ماده 55 قانون مدنی ایران به مسئلهی وقف اشارهشده است.[۳۳]
وقف در غرب
در مغرب زمین بحث وقف و امور خیریه بسیار گسترده است و درآمدهای بسیار زیادی را ایجاد میکند به صورتی که بخشهای خیریه توان اقتصادی بالایی را دارا بوده و کارشناسان مجربی را در اختیار میگیرند و در بازارهای بورس حضور فعالی دارند.[۳۴]
وقف در قرآن
واژهی وقف بهطور صریح در قرآن مجید نیامده است؛ اما اکثر مفسران از دلالت برخی آیات بر وقف سخن گفته و وقف را یکی از مصادیق واژههای «احسان و انفاق»، «قرض الحسنه»، «تعاون»، «صدقه»، «باقیات الصالحات» و «خیر» عنوان کردهاند.[۳۵] برای نمونه آثار باقی در آیهی 12 سور یس،[۳۶] «باقیات الصالحات» در آیه 46 سورهی کهف،[۳۷] «فاستبقوالخیرات» در آیه 148 سوره بقره،[۳۸] «وافعلواالخیر» در آیه 77 سورهی حج از مصادیق وقف دانسته شده است.[۳۹]
در ارتباط با شأن نزول آیه 92 سورهی آلعمران بیانشده که وقتی برخی از صحابه داراییهای خود را وقف کردند، این آیه نازل شد و در حقیقت این آیه علاوهبر آنکه این عمل آنها را تصدیق کرد، مسلمین را تشویق نمود تا بهترین چیزهایی که در اختیاردارند را وقف کنند.[۴۰] همچنین در شأن نزول آیهی 18 سورهی حدید آوردهاند که برخی از انصار و مسلمانان بخشی از اموال خود را وقف کردهبودند که خداوند با این آیه عمل آنها را تأیید کرد و با نزول این آیات، بر مشروعیت وقف تأکید شد.[۴۱]
فواید و آثار وقف
یکی از ابعاد مهم وقف، اهتمام به امور و مسائل جامعهی دینی و بشری است.[۴۲] وقف برای حل مشکلات اجتماعی و اقتصادی طراحیشده است. نگاه به وقف در اسلام بیشتر نگاه به اقدامات ماندگار اجتماعی است و در اسلام سعی شده تا جامعه و انسانهایی که برخوردار بوده هم در دنیا و هم در آخرت برای خود اجر و ثواب ذخیره کنند و از این راه اقدامات ماندگار اجتماعی را برای رفع خلأها و نیازهای موجود در جامعه انجام دهند.[۴۳] با توجه به اینکه وقف عمدتاً در سرمایه محقق میشود و آنچه موتور توسعهی کشور را به حرکت درمیآورد، سرمایه است، اگر کشوری با کمبود سرمایه مواجه باشد و افراد بتوانند سرمایهی خود را در این زمینه وقف کنند، وقف میتواند راهکاری مؤثر برای برونرفت از این معضل باشد. وقف میتواند بخشی از سرمایه لازم برای توسعه را در مناطق محروم تأمین کند.[۴۴]
از دیگر برکات وقف، زنده کردن روحیهی ایمان، برادری، تعاون و اعتماد در جامعه است و با توجه به روایات، آثار و برکاتی چون نجات از آتش جهنم خواهد داشت. وقف میتواند باعث ایجاد اشتغال در جامعه، تعدیل ثروت و کاهش فاصلهی طبقاتی، حفظ فرهنگ و تمدن اسلامی،[۴۵] ماندگاری افراد در اذهان،[۴۶] فقرزدایی و نشر فرهنگ اسلامی شده و مبین علاقهی گذشتگان به آیندگان، پاسداری آیندگان از میراث گذشتگان، نوعدوستی و... باشد.[۴۷]
موانع گسترش وقف
بیتوجهی به موضوع وقف در چشمانداز 20 ساله،[۴۸] نبود اطلاعرسانی و تبلیغات درست از موضوع وقف، بیاعتمادی در میان افراد به دلیل استفاده نشدن موقوفات در جهت درست خود و نیات فرد واقف،[۴۹] ضعیف شدن بنیهی اقتصادی مردم، کم شدن اعتقادات وقفی در برخی از اقشار،[۵۰] تعویض نام اموال وقفی و ایجاد ناراحتی و بیاعتمادی میان واقفان، وجود تشکیلات و بروکراسی اداری و سرگردانی در ادارات مختلف برای وقف اموال[۵۱] عدم بهروزرسانی موقوفات با نیازهای روز جامعه، استفادهی شخصی متولیان از اوقاف، عدم اطلاع ثروتمندان از آثار و برکات وقف،[۵۲] بزرگنمایی برخی از نقاط منفی اوقاف، عدم بیان این مسئله که درآمدهای وقف کجا مصرف میشود، عدم تبیین ابعاد و جنبههای مختلف وقف توسط مراکز علمی باعث شده که وقف مغفول بماند.[۵۳] از طرفی اسناد و مدارک قانونی محکمهپسند در مورد برخی از موقوفات در دسترس نیست و یک سری از اسناد نیز به دلیل سهلانگاری مسئولان سابق از بین رفته است و نمیتوان به آنها استناد کرد.[۵۴]
راههای ترویج فرهنگ وقف
بهترین راهکار در جهت گسترش فرهنگ وقف این است که افرادی که برای پیگیری امور وقف مورداستفاده قرار میگیرند، از افراد شناختهشده و باایمان در جامعه باشند تا بتوانند علاوه بر جلب اعتماد فرد واقف از نیات آنان نیز محافظت کنند.[۵۵]
شناسایی نیازهای نو پیدای جامعه، تبلیغ صحیح، همهجانبه و همگانی در ارتباط با وقف،[۵۶] ترویج فرهنگ وقف توسط خطبای نماز جمعه، انتشار و توزیع نشریات و مجلاتی درزمینهی وقف،[۵۷] آشنا نمودن همهی افراد جامعه با نتایج آن، بیان نمودن برکات آن در کتابهای درسی، توجه نمودن دانشگاهها به مسئله وقف و تشویق دانشجویان به تهیهی پایاننامهها، مجلات و مقالاتی با موضوع وقف، تلاش صداوسیما، خبرگزاریها، وبسایتها و سایر رسانهها در ترویج و فرهنگسازی وقف،[۵۸] ارائهی تسهیلات خاص به واقفان و ثبت اموال وقفی به نام شخص،[۵۹] تبیین اثرات و نقش عظیم وقف در منافع عمومی در طول تاریخ،[۶۰] تبیین آثار و برکات مادی و معنوی وقف با استفاده از آیات و روایات[۶۱] و مبارزه با موقوفه خواری،[۶۲] از راهکارهای ترویج و گسترش وقف است.
مجازات موقوفه خواری
در قانون مدنی برای افرادی که موقوفات را تغییر کاربری داده و یا غصب کردهاند، مجازات تعیینشده است (تعزیرات)، اما اسلام برای مجازات موقوفه خواری حد قرار نداده است و قاضی با توجه به شرایط هر پرونده و میزان خسارت وارده به موقوفه مجازاتی را تعیین میکند تا مجازات متعدیان به وقف موجب اجتناب از موقوفهخواری شود.[۶۳]
نیازهای امروزی وقف
وقف در هر دورهای از تاریخ باید بر اساس کمبودها و نیازهای هر جامعه انجام شود و در جامعهی امروز، پیشرفت در حوزههای علمی و معرفتی در حوزههای علمیه و دانشگاهها، تولید علم در حوزهی علوم دینی و فعالیتهای قرآنی،[۶۴] آموزش قرآن و ترویج فرهنگ قرآنی،[۶۵] صرف منافع موقوفات برای مسائل تربیتی، تهیهی نرمافزارهایی برای مسائل اعتقادی، تشکیل مجامعی برای سخنرانیهای اعتقادی، چاپ و نشر کتابهای سودمند، پرداخت هزینهی سفرهای زیارتی،[۶۶] ایجاد مکانهایی برای کارهای فرهنگی و برخی نیازهای مادی مثل نداشتن خانه برای نیازمندان و فقرا،[۶۷] تأمین مسکن برای زوجهای جوان و ایجاد پشتوانهی مالی برای تحقیق و محققان[۶۸] از مهمترین نیازهایی است که اکنون میتوان برای آن اقدام به وقف کرد.
بزرگترین موقوفه جهان
آستان قدس رضوی بیتردید بزرگترین موقوفه جهان است. هماکنون بیش از یک هزار سند و مدرک وقف در این آستان مقدس وجود دارد. مجموعه موقوفات آستان قدس رضوی به دو بخش اموال منقول و غیرمنقول تقسیم میشود. اموال منقول شامل: قرانها، کتابهای خطی جواهرات، اشیای نفیس، ظروف، پارچهها، تابلوها و... است که بیشتر در موزهها و خزانه نگهداری میشود و اموال غیرمنقول شامل: املاک، اراضی، کشتزارها، باغها، نهرها، ابنیه و امارتها هستند که هرکدام طبق مقررات خاص خودشان اداره میشوند. موقوفات دوران صفویه حدود 40 درصد موقوفات این آستان را شامل میشود.[۶۹]
منابع
مجله رایحه
دانشنامه اسلامی
ویکی شیعه
پاورقیها
- ↑ تقویت روحیه تعاون؛ فلسفه میراث جاویدان وقف در اسلام، ص24.
- ↑ آیه 12 سوره یس از مصادیق بارز آثار باقیه است، ص10.
- ↑ تحريرالوسيله، ج2، ص61، م29.
- ↑ وقف عام؛ راهکاری برای جهانیشدن فرهنگ اهلبیت(ع)، ص 30.
- ↑ ثبت شروط شرعی در وقفنامه، ص40.
- ↑ مشکینی، ص۵۶۷.
- ↑ ثبت شروط شرعی در وقفنامه، ص40.
- ↑ عبارت «الباقیات الصّالحات»؛ بهترین تشویق قرآن برای وقف، ص15.
- ↑ وقف برای رفع نیازهای فرهنگی؛ بهترین وقف در عصر حاضر، ص26.
- ↑ ثبت شروط شرعی در وقفنامه، ص41.
- ↑ محقق حلی، شرایعالاسلام، ۱۴۰۸، ج۲، ص۱۷۰-۱۷۱.
- ↑ وقف باوجود حضور در تمامی ادیان از ابتکارات حضرت رسول(ص) است، ص28.
- ↑ ثبت شروط شرعی در وقفنامه، ص40.
- ↑ محقق حلی، شرایعالاسلام، ۱۴۰۸، ج۲، ص۱۷۰-۱۷۱.
- ↑ ثبت شروط شرعی در وقفنامه، ص41.
- ↑ محقق حلی، شرایعالاسلام، ۱۴۰۸، ج۲، ص۱۶۸.
- ↑ تقویت روحیه تعاون؛ فلسفه میراث جاویدان وقف در اسلام، ص24
- ↑ عبارت «الباقیات الصّالحات»؛ بهترین تشویق قرآن برای وقف، ص15.
- ↑ تقویت روحیه تعاون؛ فلسفه میراث جاویدان وقف در اسلام، ص24
- ↑ دلایل وقف فطرت، عقل، کتاب و سنت است، ص37.
- ↑ تلألؤ وقف، از آدم(ع) تا خاتم(ص) و جریان آن در تمدن اسلام، ص20 و 21.
- ↑ تقویت روحیه تعاون؛ فلسفه میراث جاویدان وقف در اسلام، ص24
- ↑ تلألؤ وقف، از آدم(ع) تا خاتم(ص) و جریان آن در تمدن اسلام، ص21.
- ↑ مصرف دقیق اوقاف در جای خود، مردم را به وقف تشویق خواهد کرد، ص7.
- ↑ وقف قرضالحسنهای که خدا گیرنده آن است، ص12.
- ↑ تلألؤ وقف، از آدم(ع) تا خاتم(ص) و جریان آن در تمدن اسلام، ص21.
- ↑ وقف قرضالحسنهای که خدا گیرنده آن است، ص13.
- ↑ تلألؤ وقف، از آدم(ع) تا خاتم(ص) و جریان آن در تمدن اسلام، ص22و23.
- ↑ دستیابی به اهداف چشمانداز توسعهی کشور با منابع وقف امکانپذیر است، ص35.
- ↑ تلألؤ وقف، از آدم(ع) تا خاتم(ص) و جریان آن در تمدن اسلام، ص22و23.
- ↑ گرایش مردم به موقوفات سهلالوصولتر، ص61.
- ↑ دستیابی به اهداف چشمانداز توسعهی کشور با منابع وقف امکانپذیر است، ص35.
- ↑ وقف باوجود حضور در تمامی ادیان از ابتکارات حضرت رسول(ص) است، ص29.
- ↑ اقدامات علمی درزمینهٔ وقف نسبت به ظرفیت آن اندک است، ص56 و 57.
- ↑ وقف در قرآن، ص6
- ↑ آیه 12 سوره یس از مصادیق بارز آثار باقیه است، ص10.
- ↑ عبارت «الباقیات الصّالحات»؛ بهترین تشویق قرآن برای وقف، ص14.
- ↑ وقف؛ میراث جاودان، ص 18.
- ↑ آیه 12 سوره یس از مصادیق بارز آثار باقیه است، ص10 و 11.
- ↑ همان، ص10.
- ↑ همان، ص11.
- ↑ کمبود برنامههای تبلیغی توسعه فرهنگ وقف را با چالش روبرو کرده است، ص48.
- ↑ نگاه اسلام به وقف، نگاه به اقدامات ماندگار اجتماعی، ص8
- ↑ وقف؛ محرّک موتور توسعه کشور، ص32.
- ↑ در نشست «وقف در آیینه قرآن و سنت» مطرح شد؛ فرهنگ وقف با استخراج آثار معنوی و مادی آن از قرآن و احادیث نهادینه میشود، ص80.
- ↑ کمبود برنامههای تبلیغی توسعه فرهنگ وقف را با چالش روبرو کرده است، ص48.
- ↑ گرایش مردم به موقوفات سهلالوصولتر، ص60.
- ↑ تقویت روحیه تعاون؛ فلسفه میراث جاویدان وقف در اسلام، ص25
- ↑ نگاه اسلام به وقف، نگاه به اقدامات ماندگار اجتماعی، ص9.
- ↑ خلأ قانونی؛ مهمترین مشکل حوزه وقف، ص55.
- ↑ تغییر نام موقوفات عامل مهمی در افول سنت وقف است، ص62.
- ↑ در نشست «وقف در آیینه قرآن و سنت» مطرح شد؛ فرهنگ وقف با استخراج آثار معنوی و مادی آن از قرآن و احادیث نهادینه میشود، ص83.
- ↑ فرهنگ وقف را با توسعه زیرساختها نهادینه کنیم، ص58.
- ↑ خلأ قانونی؛ مهمترین مشکل حوزه وقف، ص54.
- ↑ نگاه اسلام به وقف، نگاه به اقدامات ماندگار اجتماعی، ص9.
- ↑ آیه 12 سوره یس از مصادیق بارز آثار باقیه است، ص11.
- ↑ وقف قرضالحسنهای که خدا گیرنده آن است، ص13.
- ↑ وقف باوجود حضور در تمامی ادیان از ابتکارات حضرت رسول(ص) است، ص29.
- ↑ تغییر نام موقوفات عامل مهمی در افول سنت وقف است، 63.
- ↑ مردم را با نقش عظیم وقف در تاریخ اسلام آشنا کنیم، ص70.
- ↑ در نشست «وقف در آیینه قرآن و سنت» مطرح شد؛ فرهنگ وقف با استخراج آثار معنوی و مادی آن از قرآن و احادیث نهادینه میشود، ص79.
- ↑ تقویت روحیه تعاون؛ فلسفه میراث جاویدان وقف در اسلام، ص25
- ↑ ثبت شروط شرعی در وقفنامه، ص42.
- ↑ فعالیتهای قرآنی در سطوح مختلف از طریق موقوفات پشتیبانی شود، ص75.
- ↑ آموزش قرآن و ترویج فرهنگ قرآنی در اولویت وقف قرار گیرد، ص74.
- ↑ وقف برای رفع نیازهای فرهنگی؛ بهترین وقف در عصر حاضر، ص27.
- ↑ عبارت «الباقیات الصّالحات»؛ بهترین تشویق قرآن برای وقف، ص15.
- ↑ دلایل وقف فطرت، عقل، کتاب و سنت است، ص39.
- ↑ آستان قدس رضوی؛ بزرگترین موقوفهی جهان، ص69.