ودع (ریشه)

ریشه «ودع» (WDˁ)؛ رفتن، ترک کردن، رها کردن. این ریشه 4 بار در قرآن کریم آمده است.

معنای لغوی

ودع‏: ترك كردن. «وَدَعَ‏ الشَّى‏ء: تركه» در اقرب الموارد گويد: علماء نحو گفته‏اند: عرب ماضى و مصدر و اسم فاعل «يدع» را كشته‏اند ولى ماضى آن در بعضى از اشعار عرب آمده است ممكن است مراد نحوى‏ها قلّت استعمال باشد.

وَ لا تُطِعِ الْكافِرِينَ وَ الْمُنافِقِينَ وَ دَعْ‏ أَذاهُمْ وَ تَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ‏ احزاب: 48. بكفّار و منافقان اطاعت نكن و از اذيتيكه ميكنند چشم پوش و ناديده بگير و بر خدا توكّل كن. ما وَدَّعَكَ‏ رَبُّكَ وَ ما قَلى‏ ضحى: 3. توديع بمعنى پشت سر گذاشتن است يعنى خدا تو را پشت سر نگذاشته (ترك نكرده) و دشمن نداشته است.

وَ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ‏ انعام: 98. وَ يَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها ... هود: 6 (قاموس قرآن، ج7، ص193).

ساخت‌های صرفی در قرآن

وَدَعَ (فعل مجرد): 1 بار

وَدَّعَ (فعل باب تفعیل): 1 بار

مُستَودَع (اسم مفعول، باب استفعال): 2 بار

ریشه‌شناسی

زبان لفظ لفظ با آوانویسی عربی معنای انگلیسی معنای فارسی توضیح منبع
قرآن وَدَعَ وَدَعَ وَدَعَ ودع‏: ترك كردن قاموس قرآن، ج‏7، ص: 193
آفروآسیایی *ʕadaw- ~ *waʕad- ~ *daʕ- عدو go away, out; leave; pass by دور شدن، بیرون رفتن، ترک کردن؛ عبور کردن
سامی *ʕVdVw/y- عدو 'run' 1, 'cross over, pass by' 2 «دویدن» 1، «عبور کردن» 2
عبری ʕdy 2 عدی
سریانی ʕdy 2 عدی
عربی جنوبی ʕdw/y عدو/ی 'move, march, go' SD "حرکت، راهپیمایی، رفتن"
گعز ʕdw 2 عدو
سقطری ʕdy 2 عدی
عربی ʕdw عدو


نیز رجوع کنید: عدو (دویدن)

منابع

ودع (واژگان)

منابع ریشه شناسی 2