مومن آل فرعون

از قرآن پدیا

مومن آل فرعون؛ از شخصیت هایی که در قرآن به نیکی از او یاد شده است.

شناسه اسمى مؤمن آل فرعون

مؤمن آل فرعون در عصر موسی و فرعون زندگی می کرده است. (غافر/۲۸ - ۴۲) نام او را برخی حزبیل و برخی هم حزقیل گفته اند. برخی او را قبطی و برخی بنی اسرائیلی می دانند. با توجه به آیات قرآن می توان گفت او از قبطیان بوده؛ چرا که به آل فرعون، «یا قوم» خطاب می کرد و آنان را دارای ملک و حکومت میدانست و می فرمود: «یا قَوْمِ لَكُمُ الملك اليوم ...» اى قوم من امروز حکومت از آن شماست.(غافر/۲۹) و در جای دیگر قرآن به صراحت از او یاد میکند و می فرماید «وَقَالَ رَجُلٌ مُؤْمِنٌ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَكْتُمُ إيمانه ...». (غافر/۲۸) از آنجا که «آل» به خویشاوندان گفته میشود منظور از آل فرعون، خویشاوندان فرعون هستند. اگرچه در مورد دوستان و اطرافیان هم اطلاق می شود.

شناسه شغلی و خدماتی مؤمن آل فرعون

گفته شده که او نجاری می کرده و جعبه هایی می ساخته است. جعبه ای را هم که حضرت موسی را در نوزادی درون آن گذاشتند و به رود نیل انداختند، او ساخته بود. همچنین برخی او را پسر عموی فرعون به منزله ولی عهد و عهده دار مسئولیت امنیتی دانسته اند. بعضی هم او را سرپرست خزانه ها و گنجینه های فرعون میدانند.

شناسه رفتاری و روانی مؤمن آل فرعون

بارزترین ویژگی اخلاقی مؤمن آل فرعون راست گویی و صداقت است. چنان که در این باره پیامبر اسلام می فرماید: صدیقان سه تن بودند: مؤمن آل ياسين، مؤمن آل فرعون (حزقیل) و علی بن ابی طالب که با فضیلت ترین آنهاست. «صدیق» به کسی گفته میشود که در گفتار و وعده های خود هرگز دروغ نگوید.

شناسه فکری و عقيدتي مؤمن آل فرعون

وی فردی موحد و خداپرست بوده ولی چون دارای منصب حکومتی و از نزدیکان فرعون بوده ایمان خود را کتمان میکرد و هنگامی که جان موسی از سوی فرعون تهدید میشود فعالیت جدی خود را آغاز می کند. (غافر/۲۸) به گونه ای که وقتی وی خداپرستی و ایمانش را آشکار کرد، به همراه جادوگران فرعون که ایمان آورده بودند به دار آویخته شد. به برخی نیز گفته اند فرعون، بدنش را قطعه قطعه کردند و او را به شهادت رساندند. به دستور دیگر ویژگی عقیدتی او ناچیز دانستن دنیا و اعتقاد به آخرت بود. همان گونه که خطاب به قوم خود می فرماید: «يَا قَوْمِ إِنَّمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا مَتَاعٌ وَإِنَّ الْآخِرَةَ هِي دَارُ القَرَارِ»؛ ای قوم من این زندگی دنیا، تنها متاع زودگذری است و آخرت سرای همیشگی است. (غافر/۳۹)

شناسه تبلیغی

الف) دعوت به توحید

یکی از سیره های تبلیغی مؤمن آل فرعون دعوت مردم به سوی خدا و یکتاپرستی بود. او خطاب به قوم خود می فرمود:«وَيَا قَوْمِ مَا لِي أَدْعُوكُمْ إِلَى النَّجَاةِ وَتَدْعُونَنِي إِلَى النَّارِ تَدْعُونَنِي لِأَكْفَرَ بِاللَّهِ وَأَشْرِكَ بِهِ مَا لَيسَ لِي بِهِ عِلْمٌ وَأَنَا أَدْعُوكُمْ إِلَى الْعَزِيزِ الغَفَّارِ». (غافر/٤١ و ٤٢) ای قوم من شما را به سوی نجات دعوت می کنم، اما شما مرا به سوی آتش فرا می خوانید مرا دعوت می کنید، که به خدای یگانه کافر شوم و همتایی که به آن علم ندارم برای او قرار دهم در حالی که من شما را به سوی خداوند عزیز غفار دعوت می کنم.

طبق این آیات مؤمن آل فرعون دعوت به دین خدا را رهایی و در مقابل، عاقبت اعتقاد به شرک را آتش جهنم میدانست و مردم را با تلاش زیاد به سوی هشیاری فرامی خواند به همین دلیل خداوند او را حجت و مایه عبرت آل فرعون قرار داده است.

ب) همراهی با مردم

مؤمن آل فرعون با اینکه ایمان واقعی به موسی داشت، به دلیل رعایت حال مردم و همراهی با آنان در ظاهر خطاب به آنها می گوید: «وَ إِنْ يك صادِقًا يُصِبْكُمْ بَعْضُ الذي يعدكُمْ»؛ اگر دروغ گو باشد، دروغش دامن خودش را خواهد گرفت و اگر راست گو باشد دست کم بعضی عذابهایی را که وعده می دهد به شما خواهد رسید. (غافر/۲۸)

وی در مقابل دشمنان موسی ها و منکران دعوتش نیاز داشت تا در ظاهر با آنان مدارا و نرمی کند و راه میانه را برود، و از در خیرخواهی در آید. به گونه ای که زمینه را برای قبول آنان فراهم کند تا هنگامی که پیامی از او شنیدند، آن را رد نکنند.

ج) دعوت به کار خیر و دوری از گناه

دیگر سیره تبلیغی مؤمن آل فرعون دعوت و تشویق آنان به انجام دادن کار خیر و پرهیز از گناه بود. وی خطاب به آنان می فرماید: «مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةٌ فَلَا يَجْزَى إِلَّا مِثْلَهَا وَمَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يَرْزَقُونَ فِيهَا بِغَيْرِ حِسَابٍ». (غافر/۴۰)

هر کسی بدی کند جز به مانند آن کیفر داده نمی شود، ولی هر کسی کار شایسته ای انجام دهد خواه مرد یا زن در حالی که مؤمن باشد، آنها وارد بهشت میشوند و در آن روزی بی حسابی به آنها داده خواهد شد.

شناسه خانوادگی مؤمن فرعون

همسر مؤمن زنی خدا پرست بود که ایمان خود را پنهان می کرد. او آرایشگر دختر فرعون بود. هنگامی که نام خدا را به زبان آورد، دختر فرعون متوجه شد و با پدرش در میان گذاشت. فرعون از او پرسید خدای تو کیست. زن گفت: پروردگار من و تو خداست فرعون دستور داد، تنور را برای شکنجه او و فرزندانش داغ کردند آنگاه فرعون پیش چشم او ابتدا فرزندانش را یک یک در تنور ریخت و سپس آن زن مؤمن آل فرعون را در تنور افکند.

منابع

این مدخل برگرفته از کتاب اشخاص و گروه ها در قرآن است و مقاله آن هنوز به طور کامل تدوین نیافته است.