موسی

از قرآن پدیا

موسی؛ از پیامبران اولوالعزم که نامش در قرآن آمده است.

شناسه اسمی حضرت موسی

الف) نام حضرت موسی

نام حضرت موسی ۱۳۶ مرتبه در قرآن آمده و داستان زندگی و دعوتش در ۳۴ سوره و در قالب ۴۲۰ آیه بیان شده است. از این رو می توان گفت قرآن به زندگی موسی توجه ویژه ای داشته است. موسی از پیامبران اولوالعزم بوده که دارای شریعت کتاب مستقل و دعوت جهانی است. نام او در عربی «موسی» و در عبری «موشه» است. در مورد علت نامگذاری او گفته اند چون او را در میان آب و درخت یافته بودند، «موسی» نامیدند؛ چرا که در زبان قبطی آب را «مو» و درخت را «شا» می گفتند. از القاب آن حضرت «کلیم الله» یعنی هم سخن شدن با خداوند است و دلیل رسیدن حضرت موسی به این مقام این بود که خداوند در میان بندگانش کسی را متواضع تر و فروتن تر از او ندیده بود.

ب) زمان و محل ولادت و وفات

ولادت آن حضرت ۳۷۴۸ سال بعد از هبوط آدم و در بيت المقدس بود. همچنین گفته اند حضرت موسی پانصد سال بعد از حضرت ابراهیم ظهور کرده است. حضرت موسی ۱۲۰ سال عمر کرد و در بیابان «تیه» از دنیا رفت و ملک الموت او را دفن کرد. طبق برخی روایات، محل دفن حضرت موسی در کوه طور واقع در نجف اشرف یا سرزمین سینا است.

شناسه جسمی و ظاهری موسی

حضرت موسی دارای چهره ای گندم گون قامتی بلند و موهای مجعد بوده و در چهره اش خال داشت. همچنین پیامبر اسلام در توصیف موسی می فرماید: «موسی مردی است با قامت بلند و شبیه مردم هند.

شناسه شغلی و خدماتی موسی

حضرت موسی ابتدا منصب ایالت قبطیان و بنی اسرائیل را بر عهده داشت و هنگامی که به خدمت شعیب درآمد چوپانی می کرد و بعد از رسیدن به مقام رسالت به تبلیغ و هدایت مردم پرداخت.

شناسه رفتاری و روانی حضرت موسی

فروتنی هنگامی که حضرت موسی در پیشگاه خدا نماز می خواند، گونه و چهره اش را روی خاک میگذاشت و در واقع به عالی ترین وجه خدا را عبادت می کرد به طوری که خداوند به او وحی کرد که در میان بندگانم هیچ کس را متواضع تر و فروتن تر از تو ندیدم.

شناسه فکری و عقیدتی موسی

همواره به یاد خدا بودن: حضرت موسی در همه حال، با یاد و نام خدا کارهایش را انجام میداد و تنها از او کمک و راهنمایی میخواست به طوری که وقتی از طرف خداوند به دعوت فرعون مأمور شد، رو به خدا کرد و فرمود: «رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِي يَفْقَهُوا قولي»؛ پروردگارا، سینه ام را گشاده کن و کارم را برایم آسان گردان و گره از زبانم بگشا تا سخنان مرا بفهمند. (طه/۲۵- ۲۸) و در جای دیگری هنگام فرار به مدین بعد از درگیری با فرد قبطی گفت: «قَالَ رَبِّ نَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ» پروردگارا مرا از این قوم استکبار رهایی بخش (قصص/۲۱) و وقتی در مدین دختران شعیب و کار و حیای آنها را دید گفت: «فَقَالَ رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنزَلْتَ إِلَي من خير فقير» پروردگارا هر خیر و نیکی که بر من فرستی، به آن نیازمندم. (قصص/۲۴) و در جای دیگری وقتی دو سپاه موسی و فرعون همدیگر را دیدند یاران موسی گفتند: ما قطعاً گرفتار خواهیم شد موسى گفت: «كلا إِنَّ مَعِي رَبِّي سیهدین»؛ چنین نیست! یقیناً پروردگارم با من است به زودی مرا هدایت خواهد کرد. (شعرا/ ۶۲)

شناسه تبلیغی حضرت موسی

حضرت موسی از جانب خداوند به رسالت و پیامبری مبعوث شد. قرآن می فرماید: «وَإِذْ نَادَي رَبُّكَ مُوسَى أن انْتِ الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ»؛ (به خاطر بیاور) هنگامی را که پروردگارت موسی را ندا داد که به سراغ قوم ستمگر برو»، (شعراء/۱۰) منظور از قوم ستمگر، فرعونیان هستند.

الف) صحف موسى

حضرت موسی از جانب خداوند صاحب کتاب آسمانی بوده است. قرآن می فرماید: «أم لم ينبأ بِمَا فِي صُحُفِ مُوسَي» (نجم/۳۶) و در جای دیگری می فرماید. «صحفِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَي» (اعلی/۱۹) منظور از صحف در این آیات «تورات» است.

ب) قاطع بودن در بیان عقیده

حضرت موسی در آغاز برخورد با فرعون و اطرافیانش با قاطعیت رسالت خود را اعلام و خدای واقعی را به آنان معرفی کرد: «إِنَّمَا إِلَهُكُمُ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَسِعَ كُلِّ شَيْءٍ عِلْمًا»؛ معبود شما تنها خداوندی است که جز او معبودی نیست و علم او همه چیز را فرا گرفته است.» (طه/۹۸) و در جای دیگر وقتی فرعون از او و هارون می پرسد پروردگار شما کیست؟ موسی پروردگارش را با بیانی قاطع و زیبا معرفی کرده و می فرماید: «رَبَّنَا الَّذِي أَعْطَي كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ ثُمَّ هَدي»؛ پروردگار ما، همان کسی است که به هر موجودی آنچه را لازمه آفرینش او بوده داده سپس هدایت کرده است. (طه/۵۰)

ج) مبارزه با خرافات

بنی اسرائیل سالهای زیادی زیر سلطه مصریان بودند و اعتقادات مصریان بر آنان اثر گذاشته بود. از جمله اینکه آنان گاو را مقدس می دانستند و احترام زیادی به این حیوان قائل بودند تا حدی که اکثر آنان اعتقادات توحیدی نیاکان خود را فراموش کرده و به پرستش گوساله روی آورده بودند. در فاصله ای که موسی برای عبادت به طور سینا رفت، مردم فریب سامری را خوردند و گوساله پرست شدند هارون مانع آنان شد، ولی آنان گفتند: «ما دور گوساله میگردیم تا موسی آید. حضرت بعد از بازگشت بسیار خشمگین شد و آنان را به توحید و یکتاپرستی دعوت کرد.

د) یادآوری نعمت های الهی

حضرت موسی در فرصتهای مختلف نعمت های بی شمار خداوند به بنی اسرائیل را یادآوری میکرد تا علاوه بر هدایت مردم به سوی توحید قلب و روح آنان را نسبت به خدا خاشع تر سازد.«يَا قَوْمِ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَعَلَ فِيكُمْ أَنْبِيَاءَ وَجَعَلَكُمْ مُلُوكًا وَآتَاكُمْ مَا لَمْ يُؤْتِ أَحَدًا مِنَ الْعَالَمِينَ» ؛ ای قوم نعمت خدا را بر خود متذکر شوید هنگامی که در میان شما پیامبرانی قرار داد. او زنجیر بندگی و اسارت فرعونی را شکست و شما را حاکم و صاحب اختیار خود قرار داد؛ و به شما چیزهایی بخشید که به هیچ یک از جهانیان نداده بود. (مانده: ۲۰) با توجه به جمله «وَآتَاكُم مَّا لَمْ يُؤْتِ أَحَدًا مِّن الْعَالَمِينَ» معلوم می شود قبل از داخل شدن بنی اسرائیل به سرزمین مقدس معجزاتی از قبیل من و سلوی انفجار چشمه های دوازده گانه از یک سنگ سایه افکندن ابر بر سر آنان و ..... رخ داده بوده و این یادآوریها به دلیل آن است که این قوم با شکرگزاری و نشاط بیشتر اوامر خداوند را بپذیرند.

ه) تعاون و همکاری در تبلیغ

یاری گرفتن از افراد دیگر در تبلیغ نتیجه بهتر و مفیدتری می دهد، بنابراین وقتی موسی دعوت از فرعون را بر خود سنگین میبیند، از خداوند می خواهد تا برادرش هارون را به کمک او بفرستد قرآن از زبان او می فرماید: «واجعل لي وزيراً منْ أَهْلِى هَارُونَ أخى اشْدُدْ بهِ أزري وأشركه في أمري» و وزیری از خاندانم برای من قرار ده برادرم هارون را با او پشتم را محکم کن و او را در کارم شریک ساز» (طه/۲۹-۳۰) منظور از «أشركه في أمري»؛ شرکت در اصل نبوت و دعوت است چون شرکت در تبلیغ دین وظیفه همه عالمان است و موسی به تنهایی از عهده آن بر می آید.

شناسه خانوادگی حضرت موسی

الف) نسب موسى

موسی پسر «عمران»، پسر «یصهر»، پسر «قاهت»، پسر «لاوی»، پسر «یعقوب»، پسر «اسحاق» پسر «ابراهیم» است.

نام مادر: «یوخابد». «برخی نخیب»، «قاحیه» و مشهور به «یوخائید» آورده اند. برخی دیگر نام او را «یوکابد» دختر اثموئیل که از فرزندان ابراهیم بوده ذکر کرده اند. مادر موسی از جمله زنانی است که قرآن از او یاد کرده و او را شایسته دریافت وحی الهی دانسته است. «وَأَوْحَيْنَا إِلَى أم مُوسَى...» (قصص/۷) و در جای دیگر هنگامی که او نگران جان فرزندش است؛ خداوند خطاب به او می فرماید: «وَلَا تَخَافِي وَلَا تَحْزَنِي إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ»؛ نترس و غمگین مباش، که ما او را به تو باز می گردانیم و او را از رسولان قرار می دهیم. (قصص/۷)

ب) نام همسر حضرت موسی

صفورا دختر حضرت شعیب همسر حضرت موسی می باشد.

ج) نام فرزندان

«جرشون» و «ایلیعاز» نام فرزندان حضرت موسی است.

د) نام برادر و خواهر

نام برادر موسی «هارون» است. نام خواهر موسی را برخی «مریم» و برخی «کلثم» یا «کلثمه» دانسته اند. او خواهر دو پیامبر بزرگ بوده و نیز گفته شده او همسر «قارون» بوده است. وقتی قارون مرتد شد و زمین او را در خود فرو برد، ام کلثوم همسر دیگری اختیار نکرد تا از دنیا رفت. او از جمله زنان نمونه در قرآن است که شخصیت مثبت از خود به نمایش گذاشته و در قرآن با واژه «لأخته» از او یاد شده است. (قصص/۱۱)

همچنین او دو نقش مهم برای حفظ جان موسی ایفا کرد: اول: آگاه کردن مادر از ورود جاسوسان هنگامی که دستگاه فرعون برنامه وسیعی برای کشتن نوزادان پسر ترتیب داده بود. خواهر موسی با زیرکی تمام پیش از رسیدن جاسوسان مادر را آگاه کرد و مادر، موسی را درون پارچه پیچید و در تنور انداخت و از این طریق موسی نجات یافت. دوم پیگیری وضع برادر؛ مادر موسی بعد از افکندن او به دریا از خواهر موسی می خواهد تا وضعیت او را پیگیری کند. او نیز از دور ماجرا را مشاهده می کرد. (قصص/۱۲) در شرایطی که فرعون تمام امکانات خود را برای کشتن نوزادان پسر بسیج کرده است، دنبال کردن صندوقی که پسری در آن نهاده شده و پیشنهاد کردن زنی که بتواند موسی را درون کاخ فرعون شیر دهد، کار عظیم و دشوار و در واقع روبه رو شدن با مرگ است. از این رو پیامبر خواهر موسی را از جمله زنان اهل بهشت معرفی کرده است.

شناسه قومی حضرت موسی

الف) بهانه تراشی و توقع بیجا

به طور کلی بنی اسرائیل مردمی بهانه جو و پر توقع بودند. یکی از مصادیق این صفت. درخواست نعمت های بیشتر و متنوع تر بود؛ در حالی که از نعمت های زیادی برخوردار بودند. به طوری که در زمان چهل سال سرگردانی در «سینا» به غذاهای آسمانی آماده از قبیل «من و سلوی» شیره درخت و گوشت پرندگان اکتفا نمی کردند و غذاهای پست تر، طلب کرده و میگفتند: ما به یک نوع خوراک اکتفا نمی کنیم از خدا بخواه تا آنچه از زمین می رویاند همچون سبزی، سیر، پیاز و... بر ما بیرون بیاور.

ب) سستی در جهاد

زمانی که موسی در بیابان سینا از بنی اسرائیل خواست تا وارد سرزمین مقدس شوند، آنان گفتند: در آن سرزمین جمعیتی ستمگر (یعنی عمالقه که مردمی جبار و باغی بودند) هستند. ما هرگز وارد آن نمیشویم. این پاسخ بنی اسرائیل بیان گر ضعف و سستی آنان در جهاد بود. استعمار فرعون چنان آنان را ذلیل و زبون کرده بود که حاضر نبودند، برای حفظ عزت خود با یاغیان بجنگند و خود را به رنج و نه زحمت اندازند. از این رو چهل سال در بیابان سرگردان ماندند. (مائده/۲۱ و ۲۲)

شناسه حکومتی حضرت موسی

حکومت در زمان موسی به دست «ولید بن مصعب» بود. او فرعون زمان موسی بوده که «منفتاح» نام داشت. از نظر اخلاقی این فرعون از همه فرعونیان گردن کش تر و نسبت به خدا نافرمان تر و از همه بدزبان تر بود. او فرزندان بنی اسرائیل را به بدترین گونه آزار می داد. آنان را به بردگی می کشید و سخت ترین شکنجه ها را در حق آنان روا می داشت و از مردم مالیات های سنگین میگرفت خصوصاً هنگامی که در خواب دید آتشی از بیت المقدس برخاسته و مصر را فرا گرفته قبطی ها را سوزاند. وقتی متوجه تعبیر آن شد، دستور داد نوزادان پسر را بکشند و نوزادان دختر را به کنیزی بگیرند. هنگام تولد موسى، مادرش بسیار نگران بود. خداوند به او الهام کرد که به فرزندت شیر ده و او را به دریا افکن. امواج نیل موسی را به کاخ فرعون برد. وقتی صندوقچه را به دستور فرعون به کاخ آوردند، آسیه در آن را گشود. چشمش به نوزاد افتاد و محبت او در قلب آسیه جای گرفت ولی فرعون خشمگین شد و گفت چرا این پسر کشته نشده؟ آسیه گفت: این پسر از بچه های این سال نیست. او را نکشید شاید او نور چشم ما شود. (قصص/۹) آسیه با به کار بردن انواع شیوه ها مانع از کشتن موسی شد و این نوزاد در درون کاخ فرعون - مهمترین کانون خطر - پرورش یافت.

شناسه جغرافیایی موسی

در قرآن به محدوده جغرافیایی دعوت حضرت موسی چند بار اشاره شده است که به طور مختصر توضیح میدهیم. قرآن می فرماید: «يا قَوْمِ ادْخُلُوا الْأَرْضِ المُقَدَّسَةَ التي كَتَبَ اللهُ لَكُم ...» (مانده/۲۱) برخی منظور از «الارض المقدس» را زمین «قدس» و «فلسطین» و «اریها» می دانند. قتاده میگوید منظور «شام» است. «شام» و «بیت المقدس» مسکن انبیای پیشین بوده است؛ بنابراین می توان گفت منظور از ارض مقدسه همان بیت المقدس اولین قبله مسلمانان و فلسطین و شام است.

الف) «طور»

طور یازده بار در قرآن آمده و و در همه موارد دلالت بر طور سینای حضرت موسی دارد. از جمله اینکه قرآن می فرماید: «والتين والزيتون وطور سين وَهَذَا الْبَلَدِ الْأَمِينِ» (تين/۱-۳) ياقوت می گوید: «طور سینا، نزدیک رأس العين»، نزدیک پل خاور است. که بر فراز آن درخت زیتون است که از آب باران می خورد. به همین جهت آن را طور «زیتا» نامیدند و «طور» در عربی به معنی کوه است.

ب) «طوی»

قرآن می فرماید: «إِنِّي أَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوي» (ط/۱۲) «طوی» نام سرزمینی در سینا یا شام است. نام دیگر آن «وادی ایمن یا ارض مقدس» است. همچنین «طوی» نام محلی میان مکه و طائف است. «ذی طوی» جایی نزدیک باب مکه است که مردم قبل از ورود به شهر در آن غسل می کنند. همچنین گفته شده مکانی نزدیک کوه «طور» است.

ج) «مصر»

پایتخت حکومت رامسیس دوم و پسرش منفتاح (فرعون های زمان موسی) شهر «منفیس» بوده که در مصر قرار داشته است. بنابراین منظور از مصر آیات ۵۱ سوره زخرف و ۶۱ سوره بقره کشور مصر یا پایتخت آن «منفیس» است. دهخدا آورده است: «منفیس شهری در کنار رود نیل و دلتای آن این شهر در دوره فراعنه، پایتخت بوده است خرابه های باشکوه این شهر نزدیک عين الشمس در جنوب «قاهره» قرار دارد. به طور خلاصه می توان گفت حضرت موسی از مصر، پایتخت فرعون، و عبور از «سینا» به «مدین» رفته و در هنگام بازگشت، خداوند در کوه «طور» با او سخن گفته سپس راهش را به سوی «مصر» جایی که «فرعون» (منفتاح) حکومت میکرد ادامه داد. عبور او از شمال خلیج سوئز یا از دریاچه های مره بوده و در همین جا فرعون غرق شده است.

شناسه فرهنگی موسی

در زمان موسی مردم از نظر فرهنگی در سطح پایین بودند؛ چرا که حکومت های فاسد و جبار برای دوام حکومت خود مردم را از نظر علمی و فرهنگی در سطح پایین نگه می داشتند و با روشهای گوناگون آنها را تحمیق می کردند. آنان مردم را در بی خبری از واقعیتها نگه میداشتند و ارزشهای دروغین را جانشین ارزش های راستین میکردند و پیوسته بر جماعتشان می افزودند. برای نمونه فرعونیان عقیده داشتند رؤسا باید از دست بند و گردن بند طلا برای زینت خود استفاده کنند و چون موسی چنین زینت هایی را نداشت و به جای آن لباس پشمینه چوپانی به تن میکرد شگفت زده می شدند و می گفتند: «فَلَوْلا الْقِي عَلَيْهِ أَسْوِرَةٌ مِّن ذَهَبٍ أَوْ جَاءَ مَعَهُ الْمَلَائِكَةُ مُقْتَرِنِينَ» اگر راست میگوید چرا دست بندهای طلا به او داده نشده یا اینکه چرا فرشتگان دوشادوش او نیامده اند تا گفتارش را تأیید کنند؟ (زخرف/۵۳)

در واقع چون بیدار شدن مردم و بالا رفتن سطح فرهنگی آنان بزرگترین دشمن حکومتهای شیطانی بود، فرعونیان با تمام قوا با آن مبارزه می کردند.

منابع

این مدخل برگرفته از کتاب اشخاص و گروه ها در قرآن است و مقاله آن هنوز به طور کامل تدوین نیافته است.