مرجعیت قرآن
مرجعیت قرآن؛ مراجعه به قرآن برای بازتولید علوم با مبنا، روش و اهداف قرآنی.
مفهوم مرجعیت قرآن
مرجعیت قرآن یک مفهوم روشن با مرز و قلمرو تعریفشده نیست.[۱] گاهی مرجعیت علمی به معنای امضایی مانند حدیث است که از طریق عرضه به قرآن سنجیده میشود. گاهی منبع بودن برای برخی علوم مانند فقه است. گاهی به مفهوم پاسخگویی به سؤالات زمان و گاهی منبع معرفتی در کنار عقل و حس است. گاهی مرجعیت الگویی و پارادایمی و گاهی در مفهوم سرچشمه برای علوم بودن است[۲] و گاهی بهعنوان شاهد برای تحولات تاریخی قرار میگیرد. بنابراین، مراد از مرجعیت این است که علومی که در حقیقت مجموعه آگاهیهای سازمانیافتهی بشری هستند را با مبنا، روش و غایت قرآنی بازتولید نموده و این مجموعه را از مفاهیم قرآن دریافت نمود.[۳]
بحث مرجعیت علمی قرآن وابسته به بحث جامعیت قرآن کریم است. جامعیت به معنای بیان تمام اموری است که برای تکامل فرد و جامعه در همهی امور مادی و معنوی لازم است. جامعیت و مرجعیت قرآن باید در محدودهی فلسفه و هدف نزول باشد. فلسفه نزول قرآن خروج انسان از ظلمات به سمت نور و هدایت به سبل سلام است. قرآن کریم افزون بر هدایت انسان به کمال نهایی در چارچوب فلسفهی نزول بر کشف گزارهها و نظامهای نظریات علمی اثرگذار است و این استعداد را دارد که معیار سنجش برای مبانی، نظریات و اهداف علوم و منابع آنها باشد؛ یعنی نظریات علمی به قرآن عرضه شود تا در چارچوب مسئله فلسفهی هدایت، اظهار نظر قرآن درمورد آن ارزیابی گردد.[۴]
دلایل و مبانی مرجعیت قرآن
اولین دلیل مرجعیت قرآن، شمول هدایت است؛ زیرا در آیات متعدد بیانشده که قرآن «هدی للناس» است. این هدایت برای همهی مردم اطلاق دارد؛ زیرا ناس غیر از عنوان مسلمین و حتی کفار و منافقان است و مخاطب آن همهی انسانها هستند و همه ابعاد زندگی بشر را هم شامل میشود.[۵] از طرفی هر آنچه در سعادت و کرامت جامعهی بشری سهم تعیینکننده دارد، در قرآن کریم است و قرآن، «تِبْیاناً لِکُلِّ شَیءٍ»[۶] است؛ یعنی آنچه مربوط به سعادت، ترقی و صیانت، روحی و بدنی مردم است، در قرآن مطرحشده است.[۷] عبارت «ما فَرَّطْنا فِی الْکِتابِ مِنْ شَیْءٍ»[۸] نیز ممکن است به همهی جزئیات اشاره نداشته باشد، اما درهرصورت به معنای اصل مسلم وجودی علمی برای جامعه در قرآن است.
همچنین اقومیتی که در آیه 9 سورهی اسراء[۹] بدان اشارهشده است، به نظامهای کلان برمیگردد و قرآن قوامبخشترین مبانی و بنیانهای مرصوص زندگی را ارائه میدهد.[۱۰] از طرف دیگر، تأکید بر جامعیت قرآن با آیاتی چون «وَهُوَ الَّذِي أَنْزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلًا»[۱۱] و «وَلَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ»[۱۲] وجود دارد.[۱۳] فرقان بودن قرآن، دلیل دیگر مرجع بودن آن است؛ فرقان جداکنندهی حق و باطل است تا اختلافات را رفع و در بین مردم حکم کند. قرآن بر این مبنا فصل الخطاب در مسائل گوناگون است.[۱۴] مبانی مرجعیت علمی قرآن، شامل حقانیت و حجیت قرآن است. دلایل برون و درون قرآنی حقانیت مانند اعجاز و تحدی، مصونیت از تحریف و خطا و جامعیت قرآن است. تبیان بودن قرآن برای همهچیز بهصورت کلی وجود دارد؛ مثلاً بیش از دو هزار آیهی علمی در قرآن وجود دارد. همچنین جهانی و جاودانه بودن قرآن از دیگر مبانی مرجعیت قرآن کریم است و میتوان مبنای حکمتآمیز بودن قرآن از سوی خداوند حکیم را هم به مبانی گذشته اضافه نمود.[۱۵]
مرجعیت قرآن در روایات
ائمه بعد از پیامبر(ص)، بر دو نکته یعنی مرجعیت قرآن و اهلبیت(ع) تأکید فرمودهاند.[۱۶] در روایاتی با تأکید بر مرجعیت قرآن به این نکته تأکید شده است که در رویارویی با روایات، اگر شاهدی در قرآن بر آن یافتید عمل کنید؛ اما باید مواظب بود که به نام مرجعیت قرآن، نصوص معتبر ترک نشود. بنابراین، مدیریت متضاد نماها دشوار است؛ چون ازیکطرف فصلالخطاب بودن آیات وجود دارد و از طرف دیگر مفسر بودن روایات اهلبیت(ع) برای قرآن.[۱۷]
اهمیت مبحث مرجعیت قرآن
اعتقاد به اعتبار و مرجعیت قرآن جزء ایمان است و اگر کسی به آن اعتقاد نداشته باشد کافر است.[۱۸]مرجعیت قرآن توحید مبانی، ترازها و سنجههای کلان اسلام است و بدون این مرجعیت، امت واحد در عرصهی تمدن و نظریه اسلامی و معرفتی در عرصه علم وجود نخواهد داشت.[۱۹] از طرفی در تفسیر فقهی، علاوه بر فهم نظامها، فهم مقاصد دین هم اهمیت دارد. اگر مرجعیت قرآن به شکل دقیقی فهمیده شود در رویکرد فقیه به تفسیر قرآن نیز اثر شاخصی دارد.[۲۰]
نقش کنونی قرآن در علوم
امروزه نهتنها قرآن کریم در علوم انسانی جایگاه مرجعیتی ندارد، بلکه در علوم اسلامی نیز آنگونه که باید از قرآن کریم بهرهبرداری نشده است. نوع نگرش حاکم بر فعالیتهای علمی در دوران جدید و شیوهی تعامل آن با عرصههای انسانی موجب شده است که در کنار دستاوردهای مثبت برای بشر، پیامدهای منفی و آثار زیانباری نیز به همراه داشته باشد.[۲۱] مسئله این است که ابتنای تفکر پردازی، نظام سازی، جامعه سازی و تمدن سازی در جامعه اسلامی، ابتنای مفاهیم و معارف قرآن نبوده است و مرجعیت قرآن در ساختن روشهای تولید نظامهای علوم دینی نقش اساسی نداشته است.[۲۲]
مطالعات مرجعیت قرآن
مرجعیت علمی قرآن، میانرشتهای است و پیوند میان علوم را موردبحث قرار میدهد.[۲۳] مرجعیت قرآن کریم در علوم انسانی، تجربی و ... از نوع مطالعات درجه دوم است. قرآن میتواند مبانی معرفتشناختی، هستی شناختی، جامعهشناختی و غایت شناختی علوم بهخصوص علوم انسانی را در اختیار ما قرار دهد.[۲۴] یکی از تفاوتها بین مطالعات مرجعیت قرآن با سایر مطالعات قرآنی این است که اولاً این مطالعات دانشپایه است و قرار است از منظر قرآن به آن توجه شود و دوم اینکه مطالعاتی کاملاً روشمندانه و مبتنی بر روششناسی دقیق فهم قرآن است. چند گروه میتوانند وارد بحث تحقیقات مرجعیت شوند؛ اول گروهی که در بحث قرآنی متخصص هستند، گروه دوم کسانی که در عرصهی دانشهای مختلف علوم انسانی و اسلامی دارای تجربهی دانشی هستند و گروه سوم کسانی که دغدغههای فلسفهی علم و مباحث روششناسی علمدارند و سالها در این زمینه اندیشه کردهاند و حوزهی چهارم مخاطبان هم کسانی هستند که درزمینهی مطالعات تمدنی ورود کردهاند.[۲۵]
سطوح مرجعیت علمی قرآن
قرآن در دو سطح عام و سطح خاص میتواند مرجعیت داشته باشد؛ یعنی قرآن کریم در سطح عام میتواند مبنای معرفتشناختی، هستی شناختی و غایت شناختی را ارائه دهد، اعتبار روشها را تعیین کند و بر غایات و کاربردهای دانش نظارت داشته باشد. در این سطح، قرآن در مبانی، روش و غایات مرجع است. گاهی نیز مرجعیت در قالب دیدگاهشناسی قرآن در مورد موضوعی خاص است که میتوان از آن به تفسیر موضوعی تعبیر کرد. پس در سطح خاص باید پلی میان تفسیر موضوعی و نظام مسائل علم مقصود داشت. برای نمونه زمانی که راجع به جامعهشناسی بهعنوان علم بشری سخن گفته میشود، نگاه قرآنی میتواند علم جامعهشناسی را تغییر دهد و این نوع تأثیر بر همه علوم قابلبررسی است.[۲۶]
مرجعیت قرآن و تمدن سازی
تنها در صورتی میتوان ناظر حضور قرآن درصحنه بود که قرآن در کانونیترین نقطه تمدن سازی بشر قرار بگیرد و نقطه اصلی تمدن سازی و فرهنگسازی در دوره مدرن، دانشهایی است که سرنوشت انسان را شناسایی و برای او طرح و برنامه داده و الگوی زندگی او را تعیین میکنند.[۲۷] با توجه به آیه 9 سوره اسراء نیز قرآن ما را بهسوی تمدن اقوم، نظام اقوم و اقتصاد اقوم رهنمون میشود.[۲۸] اين تمدن در خودش مؤلفههايی را دارد كه میتواند همهی تجارب، دانش، تعقلات، خردورزیها و آموزههای اخلاقی بشری را در خود جای دهد.
اين ظرفيت آنقدر وسيع و جامع و كامل است كه اديان گذشته و آموزههای وحيانی گذشته را درون خود دارد. نقش قرآن در تمدن سازی اسلامی، نقشی بیبديل و غيرقابل جايگزين است. آموزههای قرآن كريم، مبانی و اصول تمدن سازی را برای بشر معرفی میكند، هويت اصلی و اساسی را شكل میدهد و شاخصههای تمدنی را برای جامعه بشر بيان میكند. همچنین قرآن كريم برای بررسی حرکت صحیح تمدن شکلگرفته، معيار و ملاك ارزشيابی است. نقش اساسیتری كه قرآن در تمدن سازی اسلامی دارد، این است كه قرآن در بحث اصلاح، تعديل، تكميل و راهبری تمدن اسلامی نقش اساسی دارد و اگر يك جامعه و تمدن بر اين اساس شكل گرفت، برای اينكه در مسير حركت از پويايی و پايايی نيفتد، نيازمند قرآن است. بنابراين هم درزمینهی تبيين مبانی و اصول، هويتبخشی و هويتسازی، ملاك و معيار و هم درزمینهی اصلاح و تعديل و تكميل و راهبری، قرآن نقش بیبديلی در تمدن سازی دارد.[۲۹]
آثار و نتایج مرجعیت قرآن
اولین بعد اثرگذاری مرجعیت قرآن در مبانی هستی شناختی، انسانشناختی و ... است. مثلاً بر این اساس اگر قرآن وارد حوزهی تربیت شود باید به شیطانشناسی و راهکارهای مبارزه با آن توجه شود. همچنین در مباحث تربیتی غیر از آموزههای عقلانی و اجتماعی، باید تربیت روحی را هم درنظر گرفت؛ همچنین، قرآن جهاد را در کنار ایمان و تقوا مطرح کرده است؛ درحالیکه در تربیتهای سکولار، جنگ را خشونت میدانند. مرجعیت علمی قرآن بر معرفتشناسی هم اثر میگذارد؛ لذا نمیتوان تنها علوم تجربی را درنظر گرفت، بلکه معرفت عقلی، نقلی و وحیانی هم به معرفت تجربی اضافه میشود.
بعد دیگر اثرگذاری مرجعیت قرآن در علوم، تأثیر در اهداف است؛ قرآن هدف علوم را لقاءالله معرفی میکند، لذا برای مثال اگر اقتصاد، قرآن بنیان شود به عدالتمحوری میانجامد. همچنین قرآن بر اصول حاکم بر علوم مانند تربیت، اقتصاد و ... اثر میگذارد. همچنین بر روشهای دانش اثر میگذارد؛ مثلاً در اقتصاد ربا را حرام کرده و در تربیت بحث تزکیه و الهام را مطرح میکند. یکی از مهمترین پیامد مرجعیت قرآن، تحول در علوم است. همچنین مرجعیت باعث تولید علوم انسانی قرآن بنیان میشود. تولید تفاسیر جدید یعنی تخصصی میانرشتهای هم یکی دیگر از پیامدهای مرجعیت علمی قرآن است.
از دیگر نتایج مهم مرجعیت علمی قرآن، جلوگیری از استعمار جدید است؛ زیرا استعمار امروز از طریق علوم انسانی مانند اقتصاد و سیاست برای دستیابی به اهدافشان وارد میشوند و مرجعیت علمی قرآن سد محکمی در برابر استعمار جدید است. همچنین مرجعیت سبب میشود تا در علوم، توسعه ایجاد شود و این کار با عنوان فرضیه میتواند در علوم مطرح شود، مثلاً قرآن در سوره شوری از وجود موجودات زنده در آسمان خبر داده است که این فرضیه قابل دنبال کردن است، همچنین مرجعیت علمی میتواند چالش میان علم و دین را رفع کند.[۳۰]
منابع
ایکنا
دانشنامه حوزه
ارجاعات
- ↑ دانشنامه حوزه
- ↑ تشریح مبانی، دلایل و نتایج مرجعیت قرآن
- ↑ نفی «مرجعیت قرآن در علوم» شکستخورده
- ↑ جامعیت قرآن در چارچوب فلسفه هدایت است/ مراد از جامعیت علمی چیست؟
- ↑ تشریح مبانی، دلایل و نتایج مرجعیت قرآن
- ↑ وَ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْءٍ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً وَ بُشْرى لِلْمُسْلِمينَ؛ «و اين كتاب را كه روشنگر هر چيزى است و براى مسلمانان رهنمود و رحمت و بشارتگرى است، بر تو نازل كرديم» (نحل/89).
- ↑ اعتصام به ریسمان قرآن کریم؛ شرط سلامت انسان
- ↑ وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا طائِرٍ يَطيرُ بِجَناحَيْهِ إِلاَّ أُمَمٌ أَمْثالُكُمْ ما فَرَّطْنا فِي الْكِتابِ مِنْ شَيْءٍ ثُمَّ إِلى رَبِّهِمْ يُحْشَرُون؛ «و هيچ جنبندهاى در زمين نيست و نه هيچ پرندهاى كه با دو بال خود پرواز مىكند؛ مگر آنكه آنها [نيز] گروههايى مانند شما هستند، ما هیچچیزی را در كتاب [لوح محفوظ] فروگذار نكردهايم؛ سپس [همه] بهسوی پروردگارشان محشور خواهند گرديد» (انعام/38).
- ↑ إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدي لِلَّتي هِيَ أَقْوَمُ؛ « قطعاً اين قرآن به [آيينى] كه خود پايدارتر است راه مىنمايد» (اسراء/9).
- ↑ آشفتگی علمی و سیاسی جهان اسلام با قرآن سامان مییابد
- ↑ أَ فَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغي حَكَماً وَ هُوَ الَّذي أَنْزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتابَ مُفَصَّلاً وَ الَّذينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ يَعْلَمُونَ أَنَّهُ مُنَزَّلٌ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ فَلا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرين؛ « پس، آيا داورى جز خدا جويم؟ با اينكه اوست كه اين كتاب را بهتفصیل بهسوی شما نازل كرده است. و كسانى كه كتاب [آسمانى] بديشان دادهايم مىدانند كه آن از جانب پروردگارت بهحق فرو فرستادهشده است. پس تو از ترديدكنندگان مباش.» (انعام/114).
- ↑ وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَيْبِ لا يَعْلَمُها إِلاَّ هُوَ وَ يَعْلَمُ ما فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُها وَ لا حَبَّةٍ في ظُلُماتِ الْأَرْضِ وَ لا رَطْبٍ وَ لا يابِسٍ إِلاَّ في كِتابٍ مُبين؛ « و كليدهاى غيب، تنها نزد اوست. جز او [كسى] آن را نمىداند، و آنچه در خشكى و درياست مىداند، و هيچ برگى فرو نمىافتد مگر [اينكه] آن را مىداند، و هيچ دانهاى در بهارخوابیهای زمين، و هیچتر و خشكى نيست مگر اينكه در كتابى روشن [ثبت] است.» (انعام/59).
- ↑ قرآن، فرهنگ را خادم انسان میداند، نه مخدوم او / جهان فرهنگی قرآن
- ↑ تشریح مبانی، دلایل و نتایج مرجعیت قرآن
- ↑ همان
- ↑ کمک گرفتن از قرآن برای فهم روایات/ لزوم تنقیح قواعد و اصول تفسیر
- ↑ قرآن، مرجع اصلی فهم معارف دین
- ↑ انسداد تمدنی مسلمانان در اثر غفلت از مرجعیت قرآن کریم
- ↑ آشفتگی علمی و سیاسی جهان اسلام با قرآن سامان مییابد
- ↑ اهمیت فهم مقاصد دین در تفسیر فقهی قرآن
- ↑ ضرورت تعیین حوزه مرجعیت علمی قرآن و حکمرانی
- ↑ دانشنامه حوزه
- ↑ پوستر و سایت همایش ملی مرجعیت قرآن رونمایی شد
- ↑ نفی «مرجعیت قرآن در علوم» شکستخورده
- ↑ تحقق مرجعیت علمی قرآن موجب تحول تمدنی در جهان خواهد شد
- ↑ سطح مرجعیت قرآن در سنجش رابطه قرآن و علوم
- ↑ تحقق مرجعیت علمی قرآن موجب تحول تمدنی در جهان خواهد شد\
- ↑ انسداد تمدنی مسلمانان در اثر غفلت از مرجعیت قرآن کریم
- ↑ نقش بیبديل قرآن در هويتبخشی و راهبری تمدنی
- ↑ تشریح مبانی، دلایل و نتایج مرجعیت قرآن