قوی (ماندن)

از قرآن پدیا

ریشه «قوی» (QWY)؛ ماندن، باقی ماندن، صبر کردن. این ریشه در این معنا صرفا یک بار در قرآن کریم به‌کار رفته است. البته ریشه «قوی» (ماندن) با ریشه «قوی» در معنای قوی و قدرتمند بودن رابطه دارد. رجوع کنید: قوی (ریشه).

معنای لغوی

مقوين: نَحْنُ جَعَلْناها تَذْكِرَةً وَ مَتاعاً لِلْمُقْوِينَ‏ واقعة: 73. در مصباح گفته: قواء بفتح اول بيابان خالى است «اقوت الدّار» يعنى خانه خالى شد. در اقرب آمده. «اقوى فلان» بسه معنى است يعنى فلانى ببيابان نازل شد. فقير گرديد. غنى شد، در هر دو ضد بكار رود.

پس مقوى بمعنى نازل در بيابان و فقير و غنى است بنظرم مراد از آن‏ در قرآن اغنياء و فقراء هر دو است يعنى: ما آتش را تذكارى براى آتش آخرت و متاعى براى فقراء و اغنيا كرديم (يعنى براى همه) (قاموس قرآن، ج6، ص69).

ساخت‌های صرفی در قرآن

مُقوی (اسم فاعل، باب افعال): 1 بار

ریشه‌شناسی

زبان لفظ لفظ با آوانویسی عربی معنای انگلیسی معنای فارسی توضیح منبع
قرآن مُقوی مُقوی مُقوی پیاده شده در بیابان- قواء= بیابان قاموس قرآن، ج‏6، ص: 68
آفروآسیایی *ḳVw-/*ḳVy- قو remain, wait ماندن، صبر کردن
سامی *ḳVw- قو 'remain' 1, 'wait' 2 "ماندن" 1، "صبر کردن" 2
اکدی qā'u 2 قَائو
عبری qwy 2 قوی
سریانی qwʔ 1, 2 قوء \


نیز رجوع کنید: قوی (ریشه)

منابع

قوی (واژگان)

منابع ریشه شناسی 2