فور (ریشه)
ریشه «فور» (FWR)؛ جوشیدن، غلیان. فوریت و عجله. این ریشه 4 بار در قرآن کریم آمده است.
معنای لغوی
فور: جوشيدن. غليان. راغب قيد شدّت را بر آن افزوده است و گويد: آن در آتش و ديك و غضب گفته ميشود يعنى در فوران آتش و غليان ديك و بر انگيخته شدن غضب بكار ميرود. حَتَّى إِذا جاءَ أَمْرُنا وَ فارَ التَّنُّورُ قُلْنَا احْمِلْ فِيها مِنْ كُلٍّ زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ هود: 40. تا چون امر ما آمد و تنور فوران كرد (آب از آن جوشيد) گفتيم در آن كشتى از هر نوع يك جفت سوار كن. إِذا أُلْقُوا فِيها سَمِعُوا لَها شَهِيقاً وَ هِيَ تَفُورُ ملك: 7. چون در جهنّم انداخته شوند صفير آنرا ميشنوند و ميجوشد و فوران ميكند.
بَلى إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا وَ يَأْتُوكُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هذا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُمْ ... آل عمران: 125. در الميزان آمده فور بمعنى غليان است سپس بطور استعاره در سرعت و عجله بكار رفته و در كاريكه مهلت ندارد استعمال شده است (قاموس قرآن، ج5، ص210).
ساختهای صرفی در قرآن
معنای جوشیدن
فارَ (فعل مجرد): 3 بار
معنای فوری
فَور (اسم): 1 بار
ریشهشناسی
زبان | لفظ | لفظ با آوانویسی عربی | معنای انگلیسی | معنای فارسی | توضیح | منبع |
قرآن | فارَ | فارَ | فارَ | فور: جوشيدن- إِذا أُلْقُوا فِيها سَمِعُوا لَها شَهِيقاً وَ هِيَ تَفُورُ ملك: 7. | قاموس قرآن، ج5، ص: 210 | |
آفروآسیایی | *(ʔV)fV(ʷ)r- | فر | boil | جوشیدن | ||
سامی | *pVwVr- | فور | 'boil' | "جوشیدن" | ||
عربی | fwr | فور |