فرهنگ عمومی

از قرآن پدیا

فرهنگ عمومی؛ مجموعه منسجم و نظام یافته ای از اهداف، ارزش ها، عقاید، باورها، رسوم و هنجارهای مردم متعلق به یک جامعه بزرگ، قوم یا ملت[۱]. فرهنگ گرچه امری نسبتا ثابت و مبنای رفتار نزد مردم است، اما قابلیت تغییر و اصلاح را دارد. دین اسلام و قرآن کریم، ضمن پذیرش و امضای فرهنگ عمومی در جوامع بشری، در برخی موارد دست به اصلاح و رفع انحرافات در آن می‌زنند.

تعریف «فرهنگ عمومی»

مفهوم «فرهنگ» (culture) در علوم اجتماعی، یکی از کم تعریف‌پذیرترین مفاهیم است. این پدیده عمدتا به امور انسانی اشاره دارد و در مقابل امور «طبیعی» قرار می‌گیرد[۲]. وصف «عمومی» در تعبیر فرهنگ عمومی، یعنی عرصه ای از فرهنگ که رابطه ای مستقیم با عموم مردم دارد و در برابر فرهنگ خاصه قرار می گیرد که فرهنگ قشر خاصی از مردم جامعه است. فرهنگ عمومی به معنای فرهنگ غالب و گسترده ای است که در میان عموم جامعه رواج دارد و حوزه‌های عقاید، ارزش ها، جلوه های احساسی و هنجارها را در بر می‌گیرد. در هر جامعه، اجبار اجتماعی غیر رسمی از فرهنگ عمومی آن جامعه حمایت می کند و فراتر از گروه ها و اقشار خاص، در کلیت جامعه مورد قبول است[۳]. از سوی دیگر، شخصیت اجتماعی مردم یک جامعه در فرهنگ عمومی آنان خلاصه می‌شود و پیشرفت یا عقب افتادگی جامعه، تا حد بسیاری تحت تأثیر فرهنگ عمومی است. لذا شناخت فرهنگ عمومی هر جامعه برای ارتقاء و تحول آن در مسیر رشد و توسعه، امری انکارناپذیر است[۴]. میان فرهنگ عمومی با سبک زندگی، تفاوت وجود دارد. فرهنگ عمومی حالتی انتزاعی‌تر و غير ملموس‌تر دارد؛ در حالی كه سبك زندگی جنبه عملی شده باورها، ارزش‌ها و هنجارهای نهادینه شده در جامعه است. سبك زندگی يعنی طراحی كردن يا اتخاذ روش رفتار و برگزيدن بهترين مدها در باب تمام ابعاد زندگی؛ اما برای اتخاذ روش و بهترين مد بايد بهترين انديشه، ارزش، باور و به طور كلی فرهنگ را برگزيد و با توجه به الگوگيری شديد مردم از يكديگر و غالب بودن فرهنگ عمومی خاص در هر دوره، ابتدا بايد به فكر اصلاح فرهنگ عمومی بود تا پايه‌های اصلاح سبك زندگی بنا نهاده شود[۵].

فرهنگ عمومی در جمهوری اسلامی ایران

کشور ایران یک کشور اسلامی است که از دیرباز دارای تمدن غنی ایرانی و ارزش های اصیل اسلامی بوده است. امروزه فرهنگ عمومی در کشور ایران مبتنی بر اصول و معارف اسلامی است. در دین اسلام، علاوه بر توجه به مسائل فردی، به روابط اجتماعی و مسائل فرهنگی نیز توجه شایانی شده است. بر خلاف دنیای غرب که رفتارهای عرفی را مبنای تعریف فرهنگ عمومی قرار می‌دهند، در جامعه اسلامی ایران، الگوهای رفتاری منبعث از دین و وحی، فرهنگ عمومی را شکل می‌دهند[۶]. همچنین در فرهنگ شیعی ایران، عناصری چون فرهنگ عاشورا و عزاداری امام حسین (ع) وجود دارد که نماد فرهنگ عمومی و سازنده آن است[۷]. در کشور ایران به دلیل اهمیت خاص فرهنگ عمومی روز ۱۴ آبان به نام روز فرهنگ عمومی نام گذاری شده است[۸]. پس از انقلاب اسلامی، شورای عالی انقلاب فرهنگی به‌منظور مدیریت مقوله فرهنگ در کشور تأسیس شد. در حقیقت شورای عالی انقلاب فرهنگی جایگاهی انسجام‌ساز برای برداشتن گام‌های بلند در حوزه علم و فرهنگ است[۹]. این شورا برای تحقق اهداف و مأموريت‌های خود با توجه به عظمت و گستردگی حوزه‌ی علم و فرهنگ و حجم فراوان موضوعات در دستور كار، با مشاركت و عضويت اعضای شورا، چندين شورای تخصصی، هيأت و كارگروه تأسيس نموده است. یکی از این شوراها، شورای فرهنگ عمومی است که ‌منظور سياستگذاری، هدايت و نظارت بر فرهنگ عمومی كشور، شورای فرهنگ عمومی زير نظر شورای عالی انقلاب فرهنگی تشكيل شده است[۱۰]. این شورا با تصویب برنامه‌های ملی برای مدیریت فرهنگی کشور، زمینه را برای تعمیق معرفت دینی و تقویت هنجارهای فرهنگی و اجتماعی اسلامی در جامعه فراهم می‌آورد[۱۱].

ارتقاء و اصلاح فرهنگ عمومی در ایران

فرهنگ در عین‌حال که ثابت بوده و عموم مردم به آن پایبند هستند، اما تغییرپذیر نیز هست و قابلیت تحول را در خود دارد[۱۲]. در جامعه اسلامی، می‌توان برخی از بنیان‌های فرهنگ عمومی را که مطابق دین مبین اسلام نیستند، بازطراحی کرد و تغییر داد. به‌منظور ایجاد تغییرات مطلوب در فرهنگ عمومی جامعه ایران توجه به ابعاد سه‌گانه ارزش‌ها، حوزه قوانین و ضوابط و حوزه اجرای قوانین در سطح جامعه ضروری است[۱۳]. وقتی سخن از اصلاح فرهنگ عمومی به‌میان می‌آید، دو معنا به ذهن متبادر می‌شود. یکی تجدید شکل فرهنگ عمومی، به‌معنای سامان جدید و نو به مواد فرهنگ دادن، به گونه ای که فرهنگ عمومی شکل تازه ای پیدا کند؛ و دیگری رفع انحرافات و کژی‌های فرهنگ عمومی[۱۴]. کارشناسان فرهنگی کشور معتقدند ارزیابی در مورد وضعیت موجود فرهنگ به ویژه فرهنگ عمومی در کشور همچنین قضاوت در مورد روند جریان فرهنگی کشور از موضوعات مهم و پیچیده‌ای است که هنوز یک جمع‌بندی دقیق در مورد آن وجود ندارد و لذا نمی‌توان میزان نزدیکی یا دوری فرهنگ عمومی جامعه از فرهنگ اسلامی را دقیق ارزیابی کرد[۱۵]. از سوی دیگر، گرچه بر روی استخراج شاخص‌های فرهنگ عمومی کشور کار شده، اما تا رسیدن به شاخص‌های مورد اتفاق و اجماع که بتواند به صورت دقیق فرهنگ عمومی را ارزیابی کند، هنوز جای کار زیادی وجود دارد. چرا که این شاخص‌ها عمدتا جزو مقولات کیفی هستند و سنجش آنها آسان نیست[۱۶]. اساسا فرهنگ عمومی، مهمترین حوزه نیازمند بازسازی انقلابی در ساختار فرهنگی کشور است[۱۷]، و توجه به سبک زندگی اسلامی در آن نقش عمده‌ای را بازی می‌کند[۱۸]. نهادهای مردمی در کشور، به‌ویژه حوزه‌های علمیه، مساجد، حسینیه‌ها، هیئات مذهبی و بقاع متبرکه دارای ظرفیت‌های عظیم فرهنگی هستند که اگر به طور جدی و نه شعاری، مورد حمایت قرار گیرند و موانع بر سر راه آنها برداشته شود، به خوبی می‌توانند معادلات مؤلفه‌های فرهنگی کشور را به نفع الگوی سبک زندگی اسلامی ایرانی تغییر دهند[۱۹]. از سوی دیگر، آموزش و پرورش پایه و اساس فرهنگ عمومی جامعه است[۲۰] و توسعه فرهنگ عمومی، تنها با سرمایه‌گذاری در حوزه آموزش محقق می‌شود[۲۱]. گرچه که عمارت شکوهمند فرهنگ و اخلاق در جامعه کماکان برپاست، اما باید پذیرفت که بخش‌هایی از آن دچار آسیب‌ شده و نیازمند همت همگانی برای اصلاح و مرمت است. توجه به فرهنگ اصیل ایرانی- اسلامی، کشور را به سمت پیشرفت سوق می‌دهد، و تلاش‌های دشمن را برای استحاله فرهنگی کشور خنثی می‌کند[۲۲].

نمونه‌های ارتقاء و اصلاح فرهنگ عمومی در جمهوری اسلامی

برای مقوله اصلاح فرهنگ عمومی، می‌توان نمونه‌ها و شواهد فراوانی را از درون کشور مثال آورد که نشان می‌دهد این امر تا چه اندازه در رشد و پیشرفت کشور اهمیت دارد. برای نمونه، گرایشات اشرافی‌گری، سخت‌تر از آن است که بشود با قانون، دادگاه و مانند اینها حل کرد؛ بلکه بایستی فضای عمومی کشور و فرهنگ عمومی مردم، یعنی احساسات مردم و خواست مردم آن را دفع کند[۲۳]. نمونه دیگر، مسأله فضای مجازی است. در طی دهه اخیر نوجوانان از ابتدای زندگی با فضای مجازی آشنا شده و در این فضا رشد و نمو یافته‌اند. تأثیر این قشر از فضای مجازی و همچنین گروه همسالان بسیار بالاست و از این رو رصد فضای مجازی و ایجاد بصیرت و روشنگری در نوجوانان نسبت به آسیب‌ها و کاربردهای این فضا حائز اهمیت است[۲۴].

همچنین در حوزه مد و لباس، گرچه پس از انقلاب کارهایی در این زمینه انجام شده، اما بایستی توجه داشت که فرهنگ و از جمله لباس، امری فرمایشی نیست و نیازمند یک کار خودجوش است. هر رویداد و اتفاق فرهنگی که رخ می‌دهد که مد و لباس نیز جزو حوزه فرهنگ است، توسط بخش خصوصی در جهان صورت می‌گیرد؛ اما در کشور، بسیاری از امور فرهنگی و از جمله مد و لباس، با تولی‌گری دولت انجام می‌گیرد[۲۵].

نمونه دیگر، مسأله کتاب و کتابخوانی است که یکی از مصادیق بارز فرهنگ عمومی در دنیا تلقی می‌شود[۲۶]. علاقه‌مندی به مطالعه باید تبدیل به فرهنگ عمومی شود تا بتواند سطح فرهنگ عمومی جامعه را ارتقاء بخشد[۲۷].

توجه به فرهنگ عمومی در اسلام

اسلام با وجود اینکه خود دارای فرهنگ خاص و ایدئولوژی منسجم و هماهنگ با فرهنگ عمومی است، اما در برخورد با فرهنگ‌های خاص ملت‌ها و آداب و رسوم آنها، هرگز حالت سلطه‌گرایی نداشته و با تساهل و تسامح خاصی با آن‌ها مواجه می‌شود. اسلام بخشی از فرهنگ‌های ویژه ملت‌ها را تثبیت و امضا کرده و بخشی دیگر را تصحیح می‌نماید[۲۸]. همین امر سبب شده که قاعده‌ای موسوم به «قاعدة عرف» در فقه و حقوق اسلامی، نقش زیربنایی در تبیین حقوق عمومی داشته باشد. در بیشتر احکام و قوانین اسلام، معیار اصلی در تشخیص موضوعات عرف است. عرف نشأت گرفته از بنای عقلا و نوعی تعقل عمومی در مسائل اجتماعی است[۲۹]. دین در مواجهه با فرهنگ عمومی، نقش اصلاح‌گری نیز دارد. اگر دین الهی را عامل اصلی و اصیل اصلاح فرهنگ بشر بدانیم، دور از واقع سخن نگفته‌ایم؛ چنان که رسالت و هدف اساسی ادیان الهی که هدایت و راهبری بشر به سوی کمال و تعالی فکری و اخلاقی معرفی شده است نیز مؤید همین واقعیت است[۳۰]. در اسلام، فرهنگ عمومی جامعه اسلامی بر محور قرآن و مسجد است. مسجد‌محوری در جامعه، بهترین راهکار برای ایجاد توزان در فرهنگ عمومی است.[۳۱]

فرهنگ عمومی از منظر قرآن کریم

تأثیر قرآن بر فرهنگ عمومی جامعه یک امر نظری نیست، بلکه تمام آیات قرآن ادب‌آموز است و زندگی انسان‌ها را روح و جان می‌بخشد و در رفتار و کردار و گفتار انسان‌ها تاثیر عمیق می‌گذارد[۳۲]. در باب فرهنگ عمومی و مواردی که مسلمانان، مؤمنان و شهروندان در یک جامعه باید رعایت کنند، اصولی در قرآن آمده است که روابط میان افراد مختلف را تنظیم می‌‌کند. در جوامع انسانی، روابط متقابل است، یعنی احترام، محبت و حقوق مادی و معنوی باید متقابل باشد و قرآن دقیقاً به این موضوعات توجه دارد. قرآن اولاً به ارتباطات اجتماعی توصیه کرده و به «برّ» و «تقوا» سفارش می‌کند[۳۳] و اساس فرهنگ عمومی را بر «تعاون»، دستگیری و محبت بنا کرده است. و از طرف دیگر، ارتباطات اجتماعی را دائرمدار «عدل» و «احسان»[۳۴] قرار داده است[۳۵]. روش اصلاحی قرآن کریم در مواجهه به فرهنگ عمومی جوامع، هم از حیث قالب و فرم و هم از نظر محتوا و درون‌مایه، می‌توان الگوبخش مصلحان اجتماعی در جوامع بشری واقع شود[۳۶].

ارجاعات

  1. دانشنامه آزاد فارسی؛ ویکی فقه؛ دانشنامه پژوهه
  2. ویکی فقه
  3. دانشنامه آزاد فارسی
  4. دانشنامه پژوهه
  5. قرابت فرهنگ عمومی و سبك زندگی/ غفلت از كدام يك به بحران ديگری منجر می‌شود؟
  6. دانشنامه آزاد فارسی
  7. عزاداری امام حسین(ع) نماد فرهنگ عمومی و سازنده آن است
  8. دانشنامه آزاد فارسی
  9. لزوم فعالیت توسعه‌ای در حوزه فرهنگ عمومی
  10. فرهنگ عمومی
  11. کنگره محمد(ص) محور ترویج معارف نبوی در فرهنگ عمومی قرار گیرد
  12. «فرهنگ عمومی» و بایدها و نبایدهای آن
  13. ویکی فقه
  14. دانشنامه حوزه
  15. جمع‌بندی دقیقی در مورد روند فرهنگ عمومی وجود ندارد
  16. جمع‌بندی دقیقی در مورد روند فرهنگ عمومی وجود ندارد
  17. فرهنگ عمومی مهم‌ترین حوزه نیازمند بازسازی انقلابی در ساختار فرهنگی است
  18. توجه به سبک زندگی اسلامی نقش عمده‌ای در اصلاح فرهنگ عمومی جامعه دارد
  19. فرهنگ عمومی مهم‌ترین حوزه نیازمند بازسازی انقلابی در ساختار فرهنگی است
  20. آموزش و پرورش، پایه و اساس فرهنگ عمومی جامعه است
  21. توسعه فرهنگ عمومی با سرمایه‌گذاری در حوزه آموزش محقق می‌شود
  22. نیازهای مراقبتی از فرهنگ عمومی برای در امان ماندن از استحاله فرهنگی
  23. امامت پدیا
  24. افزایش سواد رسانه‌ای نوجوانان از اولویت‌های مهم فرهنگ عمومی است
  25. برگزاری بیشترین جشنواره‌ مد با کمترین تأثیر بر فرهنگ عمومی
  26. کتاب و کتابخوانی؛ مصداق بارز فرهنگ عمومی
  27. علاقه‌مندی به مطالعه باید تبدیل به فرهنگ عمومی شود؛ کتاب‌خوانی باعث ارتقای سطح فرهنگ عمومی می‌شود
  28. امامت پدیا
  29. امامت پدیا
  30. نگرش قرآن به راهکارهای اصلاح فرهنگ عمومی
  31. فرهنگ عمومی جامعه اسلامی بايد بر اساس مسجد و قرآن باشد؛ ‌مسجد‌محوری؛ بهترین راهکار برای ایجاد توازن در فرهنگ عمومی
  32. تأثیر قرآن بر فرهنگ عمومی جامعه یک امر تئوری نیست
  33. «تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى‏ وَ لا تَعاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَديدُ الْعِقابِ» (مائده/2)
  34. «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ‏ وَ إيتاءِ ذِي الْقُرْبى‏ وَ يَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ الْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ» (نحل/90)
  35. بنیان فرهنگ عمومی از منظر قرآن، تعاون و احترام متقابل است
  36. نگرش قرآن به راهکارهای اصلاح فرهنگ عمومی