فرشتگان دوزخ (مترادف)

از قرآن پدیا

مترادفات قرآنی فرشتگان دوزخ

مترادف های این واژه در قرآن عبارت است از «خزنة»، «زبانیة»، «مالک».

مترادفات «فرشتگان دوزخ» در قرآن

واژه مشاهده ریشه شناسی واژه مشاهده مشتقات واژه نمونه آیات
خزنة ریشه خزن مشتقات خزن
تَكَادُ تَمَيَّزُ مِنَ ٱلْغَيْظِ كُلَّمَآ أُلْقِىَ فِيهَا فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُهَآ أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَذِيرٌ
زبانیة ریشه زبن مشتقات زبن
سَنَدْعُ ٱلزَّبَانِيَةَ
مالک ریشه ملک مشتقات ملک
وَنَادَوْا۟ يَٰمَٰلِكُ لِيَقْضِ عَلَيْنَا رَبُّكَ قَالَ إِنَّكُم مَّٰكِثُونَ

معانی مترادفات قرآنی فرشتگان دوزخ

«خزنة»

الخزن‏، نگهداشتن چيزى در گنجينه و خزانه، سپس به هر چيزى كه پنهانى، مثل راز و سر حفظ و نگهدارى مى‏شود تعبير مى‏شود.

خداى تعالى گويد:

و و إن من شي‏ء إلا عندنا خزائنه‏- 21/ حجر).

و لله خزائن السماوات و الأرض‏- 7/ منافقون).

كه اشاره بقدرت پروردگار تعالى است بر آنچه كه را كه مى‏خواهد ايجاد كند و بيافريند و يا اشاره بحالتى است كه پيامبر (ص) بآن اشاره فرموده كه:

«فرغ ربكم من خلق الخلق و الرزق و الأجل».

يعنى: (پروردگارتان ايجاد و آغاز آفريدن و رزق و مدت حيات آنها را بپايان رسانده است).

و آيه‏ فأسقيناكموه و ما أنتم له‏ بخازنين‏- 22/ حجر) گفته شده، معناى- خازنين- ثابت قدمان در شكر و سپاسگزارى است، يا اشاره به اين آيه است كه مى‏فرمايد: أ فرأيتم الماء الذي تشربون أ أنتم أنزلتموه ...68/ واقعه).

خزنة- جمع‏ خازن‏- است و در آيه‏ و قال لهم خزنتها- 71/ زمر) در صفت بهشت و دوزخ است.

و آيه‏ و لا أقول لكم عندي خزائن الله‏- 31/ هود).

يعنى: بشما نمى‏گويم كه مقدورات و امكاناتى كه مردم را باز دارد، من دارم، زيرا واژه- خزن- يعنى گنجينه كردن كه نوعى از منع و باز داشتن آنها از ديگران است، و گفته‏اند:

خزائن الله‏- يعنى بخشايش گسترده و جهانشمول خداى، و نيز گفته شده معنايش همان امر- كن‏- است يعنى باش و ايجاد شو.

(و لذا پيامبر (ص) مى‏گويد: من چنين قدرتهائى ندارم يعنى به چنان بخشايشى و نه چنان فرمانى).

الخزن‏ فى اللحم- اصلش ذخيره كردن گوشت است كه بطور كنايه بكهنه شدن و متعفن شدن آن گفته شده پس خزن اللحم و خنز- در اصل يكى است يعنى آن گوشت بد بو و فاسد شد كه- خزن و خنز- در يك معنى است.[۱]

«زبانیة»

زبن: دفع «زبنه زبنا: دفعه و صدمه» (اقرب) «فليدع ناديه. سندع‏ الزبانية» علق: 18 مراد از زبانيه مأموران آتش جهنم است و شايد از اين جهت زبانيه گفته شده كه انسانها را بآتش دفع و پر تاب ميكنند واحد زبانيه بنظر ابى‏ عبيده زبنة و در عقيده كسائى زبنى و بقول اخفش زابن است (مجمع) اين كلمه فقط يكبار در قرآن يافته است.

يعنى او اهل مجلس خود را بخواند ما نيز آتشبانان را خواهيم خواند در دعاى سوم صحيفه آمده‏

«فصل عليهم و على ... الزبانية الذين اذا قيل لهم‏ خذوه فغلوه ثم الجحيم صلوه‏ ابتدروه سراعا و لم ينظروه».[۲]

«مالک»

ملك‏: (بفتح ميم و لام) فرشته.

جمع آن ملائكه است اكثر علماء معتقداند كه آن از الوك مشتق است و الوك بمعنى رسالت است (مجمع) در صحاح از كسائى نقل شده: اصل ملك مألك است از الوك بمعنى رسالت سپس لام بجاى همزه آمده و ملأك شده و آنگاه همزه در اثر كثرت استعمال حذف شده و ملك گشته است و در وقت جمع همزه را آورده و ملائكه گفته‏اند.

بنا بر اين ميم آن زائد است در مجمع از ابن كيسان نقل شده: اصل آن از ملك است بنا بر اين ميم زائد نيست.

بهر حال ملك بصورت مفرد و تثنيه و جمع در حدود 80 بار در قرآن مجيد آمده است و مراد از آن پيوسته فرشته و فرشتگان است و اگر آن از الوك باشد شايد بدين جهت است كه هر يك از ملائكه رسالت و مأموريت بخصوصى دارند چنانكه فرموده:

جاعل‏ الملائكة رسلا أولي أجنحة ...

فاطر: 1. و اينكه خداوند فرموده: الله يصطفي من‏ الملائكة رسلا و من الناس‏ حج: 75. ظاهرا راجع بآوردن وحى باشد كه رسول از ملائكه، وحى را بپيامبران مياورد و رسول از مردم آنرا بانسانها ميرساند و اينكه در باره آنها آمده‏ يسبحون الليل و النهار لا يفترون‏ انبياء: 20. مانع از آن نيست كه در عين حال مأموريتى هم داشته باشند چنانكه از آيه غافر پيداست [آنچه از قرآن در باره ملائكه فهميده ميشود در ذيل بررسى ميشود:][۳]

ارجاعات

  1. ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج‏1، ص: 597-596
  2. قاموس قرآن، ج‏3، ص: 157-156
  3. قاموس قرآن، ج‏6، ص: 276-275