سوره اخلاص

از قرآن پدیا
(تغییرمسیر از سوره توحید (اخلاص))
سوره توحید
سوره توحید

سوره اخلاص(توحید)؛ صد و دوازدهمین سوره و از سوره‌های مکی قرآن در جزء سی‌ام. این سوره را به این دلیل توحید یا اخلاص نامیده‌اند که درباره یگانگی خدا سخن می‌گوید و انسان را از شرک، رها می‌کند.

معرفی سوره

سوره توحید صد و دوازدهمین سوره از قرآن‌ کریم است. این سوره مکی است و 4 آیه دارد[۱]. از آنجا که این سوره، خداوند را به یگانگی وصف می‌کند، توحید نام گرفته و به این دلیل که توجه به محتوای آن، انسان را از شرک خالص می‌کند و به دنبال آن انسان از آتش دوزخ خلاصی می‌یابد، آن را اخلاص نامیده‌اند[۲].

غرض و محتوای سوره

سوره اخلاص خداوند را به یکتایی در ذات وصف کرده است: «قُل هُوَ اللّهُ اَحَد»؛ خدا را تنها مرجع رفع همه نیازهای مخلوقات معرفی کرده است: «اَللّهُ الصَّمَد» و هرگونه صفت نقصی، مانند ترکیب و داشتن اجزا وبه وجود آمدن از شیئی دیگر را از او نفی می‌کند:«لَم یلِد وَ لَم یولَد» و او را از هرگونه شریک داشتن مُبرّا می‌داند: «و‌لَم یکن لَهُ کفُواً اَحَد».

مهم‌ترین وصف خدا در این سوره پس از بیان یگانگی در ذات، «صَمَد» بودن است که روایات متعددی از معصومین (علیهم‌السلام) در تفسیر آن نقل شده و مجموع آن‌ها یگانگی خدا در افعال (توحید افعالی) را ثابت و هرگونه نقص و صفات سلبی را از خداوند نفی می‌کند[۳]. سوره توحيد شناسنامه خداوند است و مجموعه توحيد ذاتی، صفاتی و افعالی در سوره توحيد خلاصه شده است[۴].

تفسیر سوره

«قل هو الله احد»

كلمه «هو» ضمير شان و ضمير قصه است و معمولاً در جايی به‌كار می‌رود كه گوينده اهتمام زيادی به مضمون جمله بعد از آن داشته باشد و اما كلمه«الله»مورد اختلاف واقع شده، حق آن است كه «علم به غلبه»برای خدای تعالی است، يعنی قبلاً در زبان عرب اسم خاص برای حق‌تعالی نبود، ولی از آنجايی كه استعمالش در اين مورد بيش از ساير موارد شد، به خاطر همين غلبه استعمال، تدريجاً اسم خاص خدا شد، همچنان كه اهل هر زبانی ديگر برای خدای‌تعالی نام خاصی دارند[۵].

كلمه «احد» صفتی است كه از ماده «وحدت» گرفته شده، همچنان كه كلمه «واحد» نيز وصفی از اين ماده است، چيزی كه هست، بين احد و واحد فرق است، كلمه «احد» در مورد چيزی و كسی به‌كار می‌رود كه قابل كثرت و تعدد نباشد، نه در خارج و نه در ذهن، و اصولاً داخل اعداد نشود، به خلاف كلمه «واحد» كه هر «واحدی» يك ثانی و ثالثی دارد يا در خارج و يا در توهم و يا به فرض عقل.

«الله الصمد»

اصل در معنای كلمه «صمد» قصد كردن و يا قصد كردن با اعتماد است، وقتی گفته می‌شود «صمده، يصمده، صمدا» از باب «نصر، ينصر» معنايش اين است كه فلانی قصد فلان كس يا فلان چيز را كرد، در حاليكه بر او اعتماد كرده بود. معنای صمد چنین است: «سيد و بزرگی كه از هر سو به جانبش قصد می‌‌كنند تا حوائجشان را برآورد»[۶].

امام موسی صدروجه اجتماعی سوره و این آیه را نیز بیان کرده‌اند که در پیشگاه خداوند انسان‌ها هیچ تفاوتی ندارند و سیاه و سفید و غنی و فقیر هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند و همه موجودات جهان در برابر خدا مانند دانه‌های شانه هستند. البته استثنایی دارد که مربوط به متقین است.

بنابراین معنای بی‌نیازی خدا این است که همه موجودات در برابر او مساوی هستند و کسی بر دیگری برتری ندارد و راه و مسیر برای برتر شدن جز با تلاش و زحمت فراهم نیست. اگر کسی بخواهد به برتری و علم و قدرت دسترسی پیدا کند، جز از مسیر تلاش و کوشش نمی‌گذرد. نکته مهمی که امام مطرح می‌کنند ارتباط این آیات و این سوره با پیشرفت و اندیشه پیشرفت است. هیچ توسعه‌ای نیست مگر اینکه انسان خودش اراده کند و هیچ دانشی برای انسان رخ نمی‌دهد جز اینکه آن را کسب کند. بنابراین، اینکه انسان‌ها در برابر خدا یکسان هستند؛ یعنی امتیازی جز به تقوا و دانش و تلاش وجود ندارد[۷].

«لم يلد و لم يولد. و لم يكن له كفوا احد»

اين دو آيه كريمه از خدای‌تعالی اين معنا را نفی می‌‌كند كه چيزی را بزايد و يا به عبارت ديگر ذاتش متجزی شود و جزئی از سنخ خودش از او جدا شود. نفی در دو آيه، متفرع بر صمديت خدای‌تعالی است و مال صمديت خدای‌تعالی و فروعات آن به اثبات يگانگی خدا در ذات و صفات و افعال او است، به اين معنا كه خدای‌تعالی در ذاتش واحد است و چيزی شبيه به او نيست، نه در ذاتش و نه در صفات و افعالش، پس ذات خدا‌ی‌تعالی به ذات خود او و برای ذات خود او است، بدون اينكه مستند به‌غير خودش باشد و بدون اينكه محتاج به‌‌غير باشد[۸].

شأن نزول سوره

در شأن نزول این سوره، مفسران می‌گویند: یهودیان از رسول خدا(ص) تقاضا کردند تا خداوند را براى آنها توصیف کند که این سوره نازل شد و پاسخ آنها را بیان کرد. بر اساس بعضى از روایات، سؤال کننده «عبد اللَّه بن صوریا» یکى از سران معروف یهود بود و در روایت دیگرى آمده است که «عبد اللَّه بن سلام» چنین سؤالى را از پیامبر اکرم(ص) در مکه کرد، سپس ایمان آورد و ایمان خود را همچنان مخفی نگه می‌داشت تا این‌که پیامبر(ص) به مدینه مهاجرت کرد، آن‌گاه اسلامش را اظهار کرد[۹].

فضائل سوره

برای سوره توحید، فضائل و ثواب بسیاری نقل شده است. از رسول خدا صلي الله عليه و آله نقل شده است كه فرمودند: «هر كس كه قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ را هنگام خواب سه مرتبه بخواند، خداوند پنجاه هزار ملك را بر او موكّل مي‏نمايد تا در آن شب حراستش كنند» (الكافي، ج ۲، ص ۶۲۰). همچنین امير المؤمنين عليه السّلام نقل مي‏نمايد كه رسول خدا صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم فرمودند: «كسي كه به هنگام خواب صد بار سوره توحيد را بخواند، خداوند گناهان پنجاه سال او را مي‏بخشد.» (الكافي، ج ۲، ص ۵۳۹).

همچنین امام صادق عليه السّلام از پدرش روايت نموده كه پيامبر خدا صلّي اللَّه عليه و آله بر جنازه سعد بن معاذ نماز گزارد و فرمود: «به راستي، نود هزار فرشته بر او نماز گزاردند كه جبرئيل نيز در ميان آنان بود. از جبرئيل عليه السّلام پرسيدم كه او از چه رو استحقاق نماز شما را يافت؟ جبرئيل عليه السّلام گفت: از آن رو كه در حال ايستاده و نشسته و سواره و پياده و در حال رفت و آمد، سوره توحيد را تلاوت مي‏كرد.»(ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ترجمه حسن زاده، صفحه ۲۹۵)[۱۰]

نسبت امیرالمؤمنین (ع) با سوره توحید

امیرالمومنین(ع) و قرآن با هم یک انس وجودی دارند. سوره توحید ویژه‌ترین سوره است چون به مهمترین بحث یعنی توحید می‌پردازد. در روایت آمده است کسی سه مرتبه سوره توحید را بخواند ثواب ختم قرآن را می‌برد. پیامبر(ص) فرمود مَثل تو مَثل سوره توحید است. اگر کسی یک‌سوم سوره توحید را بخواند ثواب یک‌سوم ختم قرآن را دارد، اگر دو مرتبه بخواند، ثواب دوسوم ختم قرآن را می‌برد و اگر سه مرتبه بخواند ثواب ختم کل قرآن را می‌برد. همینطور اگر کسی با قلبش تو را دوست داشته باشد یک‌سوم ایمانش کامل است. کسی که با قلب و زبانش تو را دوست داشته باشد دوسوم ایمان کامل است، کسی که با قلب و زبان و عملش تو را دوست داشته باشد ایمانش کامل است. این یکی از تقارن‌های علی(ع) با قرآن است[۱۱].

منابع

ایکنا

ویکی شیعه

ویکی فقه

دانشنامه اسلامی

ارجاعات

فهرست سوره‌ها

سوره قبلی:

1.-

2.- سوره بعدی:

3.-

۱.الفاتحة ۲.البقرة ۳.آل عمران ۴.النساء ۵.المائدة ۶.الأنعام ۷.الأعراف ۸.الأنفال ۹.التوبة ۱۰.يونس ۱۱.هود ۱۲.يوسف ۱۳.الرعد ۱۴.ابراهيم ۱۵.الحجر ۱۶.النحل ۱۷.الإسراء ۱۸.الكهف ۱۹.مريم ۲۰.طه ۲۱.الأنبياء ۲۲.الحج ۲۳.المؤمنون ۲۴.النور ۲۵.الفرقان ۲۶.الشعراء ۲۷.النمل ۲۸.القصص ۲۹.العنكبوت ۳۰.الروم ۳۱.لقمان ۳۲.السجدة ۳۳.الأحزاب ۳۴.سبإ ۳۵.الفاطر ۳۶.يس ۳۷.الصافات ۳۸.ص ۳۹.الزمر ۴۰.غافر ۴۱.فصلت ۴۲.الشورى ۴۳.الزخرف ۴۴.الدخان ۴۵.الجاثية ۴۶.الأحقاف ۴۷.محمد ۴۸.الفتح ۴۹.الحجرات ۵۰.ق ۵۱.الذاريات ۵۲.الطور ۵۳.النجم ۵۴.القمر ۵۵.الرحمن ۵۶.الواقعة ۵۷.الحديد ۵۸.المجادلة ۵۹.الحشر ۶۰.الممتحنة ۶۱.الصف ۶۲.الجمعة ۶۳.المنافقون ۶۴.التغابن ۶۵.الطلاق ۶۶.التحريم ۶۷.الملك ۶۸.القلم ۶۹.الحاقة ۷۰.المعارج ۷۱.نوح ۷۲.الجن ۷۳.المزمل ۷۴.المدثر ۷۵.القيامة ۷۶.الانسان ۷۷.المرسلات ۷۸.النبإ ۷۹.النازعات ۸۰.عبس ۸۱.التكوير ۸۲.الإنفطار ۸۳.المطففين ۸۴.الإنشقاق ۸۵.البروج ۸۶.الطارق ۸۷.الأعلى ۸۸.الغاشية ۸۹.الفجر ۹۰.البلد ۹۱.الشمس ۹۲.الليل ۹۳.الضحى ۹۴.الشرح ۹۵.التين ۹۶.العلق ۹۷.القدر ۹۸.البينة ۹۹.الزلزلة ۱۰۰.العاديات ۱۰۱.القارعة ۱۰۲.التكاثر ۱۰۳.العصر ۱۰۴.الهمزة ۱۰۵.الفيل ۱۰۶.قريش ۱۰۷.الماعون ۱۰۸.الكوثر ۱۰۹.الكافرون ۱۱۰.النصر ۱۱۱.المسد ۱۱۲.الإخلاص ۱۱۳.الفلق ۱۱۴.الناس