سحر

از قرآن پدیا

سِحر؛ معادل لفظ فارسى جادو به معناى فريفتن، خدعه كردن و باطل را به صورت حق جلوه دادن. سحر و جادو به سبب آثار حقیقی‌ای که از خود بر روح و جسم انسان‌ها به جا می‌گذارد، در احکام اسلامی حرام و مراجعه به آن طبق روایات شیعه، مذموم و مساوی با کفر و شرک است. بی‌توجهی به این سنخ امور، اعتماد به قدرت لایزال الهی، استفاده از قدرت «عقل» در تدبیر امور زندگی و براساس روایات، استفاده از ذکر شریف «بسم الله الرحمن الرحیم» و نیز خواندن چهار سوره‌ای که با کلمه «قُل» شروع شده و پرداخت صدقه به عنوان راهکارهای مقابله با سحر و جادو موثر هستند.

تعاریف و مفهوم ‌شناسی

تعریف سحر

سحر چیزی است که امری غیرواقعی را با استفاده از ابزار و اسبابی چون اسباب خفیه، فریب و ظاهرسازی واقعی جلوه دهد؛ بنابراین واقعی جلوه دادن هر امری، سحر نیست ضمن اینکه میان فقها و لغویون در تعریف آن اختلاف زیاد است.[۱]

مفهوم ‌شناسی لغوی و اصطلاحی

مفهوم ‌شناسی لغوی سحر

«سحر» در لغت، به هشت معنا آمده که مهم ترین آن ها عبارت است از:

1. خدعه و نیرنگ و شعبده و تردستى و به تعبیر قاموس اللغة، «سحر» یعنى خدعه کردن;

2. کلُّ ما لطفَ و دَقَّ»; آنچه عواملش نامرئى و مرموز باشد. مفردات راغب به سه معنا اشاره کرده است:

الف. خدعه و خیالاتِ بدون حقیقت و واقعیت; همانند شعبده و تردستى;

ب. جلب شیطان ها از راه هاى خاص و کمک گرفتن از آنان;

ج. تغییر ماهیت و شکل اشخاص و موجودات; مثلاً، تبدیل انسان به حیوان که البته این نوع از سحر نوعی خیال پردازی است و واقعیت ندارد.[۲]

مفهوم ‌شناسی اصطلاحی سحر

«سحر» نوعی اعمال خارق ‌العاده است که آثاری از خود در وجود انسان‌ها به جا می‌گذارد و گاه تنها جنبه روانی و خیالی دارد. اثر سحر فقط در چشم و ذهن طرف است نه تصرف در صورت و جنس شیء.[۳]

حقیقت و چیستی سحر

سحر و جادو یک واقعیت است که حقیقت آن در دانشی بنام «علوم غریبه» مطرح است.[۴] البته در بسیاری از موارد در نسبت دادن اتفاقات به جادو زیاده‌روی می‌شود، هر چند در آیات و روایات وجود سحر و جادو تأیید می‌شود اما میدان عمل ساحران تا آن اندازه باز نیست که بتوان هرچیزی را به سحر و جادو نسبت داد.[۵]

حکم سحر و شعبده

سحر حرام است زیرا اگر چه امری غیرواقعی به فرد تلقین می‌شود ولی آثار آن واقعی است (مانند داستان سحر فرعون که دخل و تصرف در ذهن بیننده کردند و اثر واقعی آن یعنی ترساندن کسانی بود که طرفدار موسی بودند و یا تمایل داشتند به او ایمان بیاورند).[۶] اما تردستی و شعبده‌بازی امری واقعی است و در این دسته قرار نمی‌گیرد.[۷]

حکم مراجعه به سحر و جادو

مراجعه به سحر، جادو و رمالی در تفكر شيعه و روايات مساوی با كفر و شرك است و در طول تاريخ همواره دو خط انبيای الهی و دشمنان انبياء رو در روی هم بوده‌اند. انسان‌ها از دو پيامبر درونی و بيرونی پيروی می‌كنند كه پيامبر بيرونی يا همان عقل پرهيز از خرافه و جهل را توصيه می‌كند.[۸]

دیدگاه اسلام درباره سحر

فقهای اسلام معتقدند که جادوگری و اعمال ساحرانه حرام است و روایات بسیاری نیز در این باره وارد شده‌ است؛ امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «من تعلم شیئا من‌السحر قلیلا او کثیرا فقد کفر و کان آخر عهده بربه»؛ کسی که سحر بیاموزد، کم یا زیاد کافر شده‌ است و رابطه او با خداوند به کلی قطع می‌شود. در حدیثی آمده که یکی از جادوگران و ساحران که زندگی‌اش بدان وسیله اداره می‌شد به حضور امام صادق(ع) رسید و عرض کرد که حرفه‌ام سحر بوده و در برابر آن اجرت دریافت می‌کنم و خرج زندگی‌ام نیز از همین منبع تامین می‌شود و با همین پول به حج مشرف شده‌ام و اکنون توبه کردم آیا راه نجاتی دارم؟ و حضرت به او فرمود که «عقده سحر را بگشا ولی گره جادوگری مزن».بنابراین به فرموده امام صادق(ع) آموختن سحر برای گشودن گره آن و ابطال سحر ایرادی ندارد.[۹] در یک نگاه کلی می‌توان گفت، سحر کفر است و تعلیم دهنده و بکارگیرنده آن کافر شمرده شده‌اند. با توکل بر خداوند و دعا به درگاه او می‌توان از تاثیر سحر درامان ماند. جدایی انداختن بین همسران، چه به وسیله و چه از راه‌های دیگر، کاری حرام و ناپسند است و باید از آن دوری کرد.[۱۰]

سحر در قرآن

۵۱ مورد کلمه «سحر» و مشتقات آن در سوره‌های قرآن کریم در بیان سرگذشت پیامبران الهی مطرح شده‌ است؛ سحر در آیه «قَالَ بَلْ أَلْقُوا فَإِذَا حِبَالُهُمْ وَعِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّهَا تَسْعَى»؛ (طه/ ۶۶) به معنای «ریسمان‌ها و عصاهای جادوگران زمان موسی است که در اثر سحر خیال می‌شد حرکت می‌کنند». سحر در آیه «قَالَ أَلْقُوا فَلَمَّا أَلْقَوْا سَحَرُوا أَعْيُنَ النَّاسِ وَاسْتَرْهَبُوهُمْ وَجَاءُوا بِسِحْرٍ عَظِيمٍ؛ (اعراف/۱۱۶) به معنای «هنگامی که ریسمان‌ها را انداختند چشم‌های مردم را سحر کردند و آن‌ها را ارعاب کردند»، است؛ به طور کلی از این آیات فهمیده می‌شود که سحر حقیقتی ندارد که بتوان در اشیا تصرفی کند و اثر بگذارد، بلکه ساحران با سحرخود چنین جلوه ‌ای به ذهن مخاطب می‌دادند.[۱۱]

سحر از منظر روایات

از منظر روایات نیز، سحر و جادوگری به شدت سرکوب شد. امام علی ـ علیه السّلام ـ می‌فرماید: «مَنْ تَعلّم شَیْئاً مِن السِحر قَلیلاً او کثیراً فقد کفر و کان آخر عهده بربّه»[۱۲] «کسی که سحر بیاموزد، کم یا زیاد کافر شده است، و رابطه او با خدا به کلی قطع می‌شود.» در حدیث دیگر آمده است که امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرموده‌: «السّاحرُ ملعوُنٌ.... وَ السّاحِرُ کالکافر، وَ الکافر فی النار».[۱۳] ساحر ملعون است و ساحر همانند کافر است و کافر در آتش است (پس ساحر هم در آتش است) در این راستا، روایات بسیاری نقل شده است.

راهکارهای مقابله با سحر و جادو

برخی راهکارها در رویارویی و ابطال سحر و جادو توصیه شده است که مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از:

۱- بی‌توجهی به این سنخ امور تا از شکل‌گیری هر توهمی جلوگیری شود.

۲- اعتماد به قدرت لایزال الهی.

۳- استفاده از قدرت «عقل» در تدبیر و استحکام بخشیدن به همه امور زندگی مانند تحصیل، ازدواج، مسکن، شغل و ... ، تا از دسترس نیروهای شیطانی محفوظ ماند.

۴- براساس روایات قابل اعتماد، استفاده از ذکر شریف «بسم الله الرحمن الرحیم» و نیز چهار سوره‌ای که با کلمه «قُل» شروع شده، موثر است.

۵- بر حسب فرمایش معصومین(ع)، پرداخت صدقات پی‌درپی، نیز برای دوری از آفات سحر توصیه شده است.[۱۴]

تفاوت سحر و معجزه

در مبحث تفاوت‌های سحر و جادو مشخص می‌شود كه:

ـ سحر قابل تعليم و انتقال از شخصی به شخص ديگر است و اينگونه نيست كه فقط يك نفر از عهده آن برآيد، اما معجزه قابل تعلیم نیست.

_ قدرتی كه ساحر دارد نتيجه تمرين‌های هفته‌ها، ماه‌ها و سال‌های متمادی بوده و با تمركز به شكلی خاص و يا با رياضت‌های طولانی مدت از قبيل نخوردن، نياشاميدن، نخوابيدن و اعمال و تمارين غير شرعی ديگر به دست آورده است در حالی‌كه معجزه به سبب ارتباط با خدا به دست آورده می شود.

ـ از تمايزات بارز سحر، اهداف شوم و دنيوی ساحران و شعبده بازان است. ساحران با سحر قصد فريب و اخاذی عوام را دارند و مردمی ساده لوح را دور خود جمع می‌كنند تا با اعمالی خارق عادت نظر آن ها را جلب كنند و كسب مقام، شهرت و مال كنند. اهداف انبياء از معجزه چیزی جدای از این خواست های آلوده دنیایی است.

ـ سحر و جادو تحت مقوله‌ای به‌عنوان باطل سحر امری فناپذير و زوال‌پذير دانسته شده، ولی در مقابل معجزه امری است با تاثيری پايدار. مثلاً قرآن‌كريم يك معجزه است و نه تنها تا ابد ماندگار است، بلكه هم‌چون گذشته مبارزه طلبی می‌كند و هم‌چنان كسی را يارای هماوردی با آن نيست.[۱۵]

منابع

پژوهشکده باقر العلوم

ویکی پرسش

ارجاعات