زبر (ریشه)

از قرآن پدیا

ریشه «زبر» (ZBR)؛ از این ریشه، سه ساخت با سه معنا در قرآن وجود دارد. نخست زُبُر به معنای «کتب»، دوم زُبُر به‌معنای «قطعه» و سوم زَبور که نام کتاب حضرت داود (ع) است.                                                                                                

معنای لغوی

زُبُر: جمع زبور است و هر كتاب حكمت را زبور گويند (مجمع) صحاح و قاموس و اقرب مطلق كتاب گفته‏اند. زَبَرَ بمعنى نوشتن است «زَبَرْتُ الْكِتَابَ: كَتَبْتُهُ» (اقرب). زبور: از قرآن مجيد بدست ميايد كه آن نام كتاب داود است‏ (قاموس قرآن، ج3، ص155).

ساخت‌های صرفی در قرآن

زَبور (نام کتاب داود (ع)): 3 بار

زُبُر (قطعه): 1 بار

         زُبَر (جمع: قطعه‌ها): 1 بار

زُبُر (کتب): 6 بار

ریشه‌شناسی

زبان واژه آوانگاری معنا توضیحات ارجاع
فارسی بین‌المللی فارسی انگلیسی
آفروآسیایی باستان
سامی باستان
عبری זמר (1) زمر ZMR فعل. (فقط باب تفعیل). نواختن موسیقی در ستایش خداوند vb. only Pi. make music in praise of God Gesenius, 274
זִמְרָה، זָמִיר zimrā, zāmir ملودی، آهنگ، در ستایش خداوند melody, song, in praise of God
מִזְמוֹר mizmur ملودی (به طور خاص، در مورد کتاب مزامیر داود) melody (techn. Design. of psalms( عربی: «مزامیر». در عربی، سریانی و حبشی هم وارد شده است.
זָמַר (2) زامَر zāmar کوتاه کردن، هرس کردن vb. trim, prune رابطه با ریشه (1) (نواختن موسیقی) مشخص نیست.
זָמִיר zāmīr پیرایش، هرس trimming, pruning
זְמוֹרָה zemorā شعبه، شاخه، جوانه branch, twig, shoot
اوگاریتی zbr زبر هرس کردن to prune DelOlmo, 999
آرامی זָמַר (1) زامَر zāmar چنگ زدن، هرس کردن، بریدن to nip, to prune, to cut Jastrow, 405
זָמַר (2) زامَر zāmar طنین انداختن، موسیقی ساختن، آواز خواندن to tingle, make music, sing
سریانی ܙܡܪ زمر خواندن، آواز خواندن، نواختن با ساز زهی، خواندن ستایش خدا to sing, chant, play on a stringed instrument, sing praise to God PayneSmith, 117-118
ܡܙܡܘܪܐ مزمورا مزامیر داود (ع) Pslams
مندایی ZMR زمر آواز خواندن، موسیقی نواختن، نواختن (ساز)، آهنگ ساختن، طنین انداختن to sing, make music, play (an instrument), make a sound, resound Macuch, 169
فنیقی - Krahmalkov, -
اکدی/آشوری zamāru زَمارو آواز خواندن، آواز to sing, song Black, 444
حبشی zabara

zabert

زَبَرَ

زَبِرت

شکستن

تکه، قطعه

break

fragment, piece

Leslau, 631, 639
zammara زَمَّرَ خواندن، مزامیر خواندن، ساز موسیقی زدن، با آواز جشن گرفتن، ستایش کردن یا تمجید کردن با آواز sing, recite Psalms, play a musical instrument, celebrate with song, praise or glorify in song
سبائی ZBR زبر ساخت و ساز erect a construction Beeston, 170
عربی زُبُر قطعه مشکور، 323، 337

Zammit, 206

Jeffery, 148-149

زبور زبور داود (ع)
زمر

زُمرَۀ (ج: زُمَر)

نی زدن

فوج، گروه

منابع

زبر (مشتقات)

منابع ریشه شناسی