دویدن اسب (مترادف)

از قرآن پدیا

مترادفات قرآنی دویدن اسب

مترادف های این واژه در قرآن عبارت است از «اوضع»، «اوجف».

مترادفات «دویدن اسب» در قرآن

واژه مشاهده ریشه شناسی واژه مشاهده مشتقات واژه نمونه آیات
اوضع ریشه وضع مشتقات وضع
لَوْ خَرَجُوا۟ فِيكُم مَّا زَادُوكُمْ إِلَّا خَبَالًا وَلَأَوْضَعُوا۟ خِلَٰلَكُمْ يَبْغُونَكُمُ ٱلْفِتْنَةَ وَفِيكُمْ سَمَّٰعُونَ لَهُمْ وَٱللَّهُ عَلِيمٌۢ بِٱلظَّٰلِمِينَ
اوجف ریشه وجف مشتقات وجف
وَمَآ أَفَآءَ ٱللَّهُ عَلَىٰ رَسُولِهِۦ مِنْهُمْ فَمَآ أَوْجَفْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ خَيْلٍ وَلَا رِكَابٍ وَلَٰكِنَّ ٱللَّهَ يُسَلِّطُ رُسُلَهُۥ عَلَىٰ مَن يَشَآءُ وَٱللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَىْءٍ قَدِيرٌ

معانی مترادفات قرآنی دویدن اسب

«اوضع»

وضع‏ يعنى پائين و فرو دين، معنيش از حط و انحطاط فراگيرتر است در آيه فرمود:

يحرفون الكلم عن‏ مواضعه‏- المائده/ 13 مواضع‏ جمع‏ موضع‏ جا و مكان هر چيز كه در دسترس باشد كه در حمل و حمل هر دو گفته مى‏شود- وضعت‏ الحمل- بارش را پائين گذاشت يا وضع حمل كرد و آن حمل يعنى بار و نوزاد را- موضوع‏- گويند در آيات:

و أكواب‏ موضوعة- الغاشية/ 14 و و الأرض‏ وضعها للأنام‏- الرحمن/ 10 (يعنى خداوند زمين را براى مردم در دسترسشان قرار داده كه آنرا در اختيار بگيرند و بهره‏مند شوند). واژه‏ وضع‏- در اين آيه يعنى ايجاد و خلق‏ وضعت‏ المرأة وضعا- آن زن زائيد و فارغ شد. گفت:

اما وضع‏ و تضع‏- بار دار شدن زن در پايان طهر و پاكى او از حيض‏ فلما وضعتها قالت رب إني‏ وضعتها أنثى و الله أعلم بما وضعت‏- آل عمران/ 36 وضع‏ البيت- بنا و ساختمان خانه، خداى تعالى فرمود:

إن أول بيت‏ وضع‏ للناس‏- آل عمران/ 96 و و وضع الكتاب‏- الكهف/ 49 كه همان آشكار ساختن كارهاى بندگان است مثل آيه:

و نخرج له يوم القيامة كتابا يلقاه منشورا- اسراء/ 13 وضعت‏ الدابة- به سرعت دويد و نوزادش را بدنيا آورد. خداى تعالى فرمود و لأوضعوا خلالكم‏- التوبه/ 47 معنى‏ وضع‏- در حركت حيوان استعاره است مثل عبارت القى باعه و ثقله يعنى بار و سنگينى خود را زمين نهاد- وضيعة- آنچه كه فرو افتاده است و مانند سرمايه از بين رفته است- وضع‏ الرجل في تجارته- او در تجارت زيان ديد، رجل‏ وضيع‏- در مقابل رفيع يعنى بلند مرتبه بكار مى‏رود، او فرمايگى خود را آشكار مى‏كند و اين بلند مرتبگى خود را.[۱]

«اوجف»

يا وجيف‏ سرعت در حركت است، أوجفت‏ البعير- شتر را دواندم در آيه گفت: فما أوجفتم‏ عليه من خيل و لا ركاب‏- الحشر/ 6 أوجف‏ و أعجف- يعنى اسب و مركب را بر كارى سخت وادار نمود و لاغرش كرد در آيه گفت: قلوب يومئذ واجفة- النازعات/ 8 در قيامت دلهائى مضطرب و لرزان است مثل اينكه ميگوئى- طائرة خافقة و از اين قبيل صفات كه همگى استعاره است.[۲]

ارجاعات

  1. ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج‏4، ص: 464-463
  2. ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج‏4، ص: 425-424