حکمرانی فرهنگی

از قرآن پدیا

حکمرانی فرهنگی؛ به معنای سیاستگذاری، تنظیم گری و تصدی گری در حوزه کلان فرهنگی می باشد. حکمروایی فرهنگی بایسته ها و الزاماتی دارد که در صورت رعایت آنها و رفع موانع در سطح کلان و خرد موجب شکوفایی استعدادهای فرهنگی و طی کردن صحیح مسیر انقلاب در سایه اسلام خواهد شد.

مفهوم شناسی

منظور از حکمرانی، سیاستگذاری، تنظیم‌گری تا تصدی‌گری است،[۱] از آنجا که انقلاب اسلامی یک انقلاب مبتنی بر تحول فرهنگی است و پیام اسلام هم انسان‌سازی به مثابه یک پیام فرهنگی است. لذا در نظام برخاسته از چنین انقلاب و مکتب فرهنگ‌پایه‌ای، مدیریت فرهنگی و اتخاذ برنامه‌های تربیتی و انسان‌ساز ویژه مورد نظر است[۲] زیرا حاکمیت اسلامی مسئول فرهنگی جامعه است و باید مردم را به سوی سعادت، هدایت کند.[۳]

ملاحظات و الزامات

از الزامات حکمرانی فرهنگی، داشتن الگوی معماری حکمرانی نوین فرهنگی است. برای این منظور باید الگوهای فرهنگی روز شناخته شود. یکی دیگراز لوازم ایجاد حکمرانی فرهنگی، گفتمان‌سازی است که باید اول از مسئولان شروع ‌شود[۴]. باتوجه به حساسیت این نکته، مدیریت فرهنگی کار هر کسی نیست و نیازمند مدیرانی با ویژگی‌های خاص است که درک درست و دقیقی از حوزه فرهنگ داشته باشند. همچنین باید شیوه و قاعده مشخصی برای مدیریت فرهنگی استخراج کرده و براساس آن برنامه‌ریزی فرهنگی انجام شود. به این معنا که برنامه‌های فرهنگی مبتنی بر مدیریت فرهنگی باید به نحوی اجرا شود که جامعه را دچار التهاب، دوقطبی و شکاف نکرده و انسجام و وحدت ملی را تقویت و رابطه حاکمیت و مردم را نزدیک‌تر کرده و به افزایش اعتماد عمومی بینجامد.

این امر مستلزم استفاده از عناصر فرهنگ‌شناس است که برای حل معضلات فرهنگی و اجتماعی راهکارهای فرهنگی و اقناعی ارائه دهند، بنابراین آن عنصر فرهنگی ابتدا باید خودساخته باشد. از دیگر ملاحظات در حکمرانی فرهنگی آن است که در انجام کارهای فرآیندی همه باید به وظیفه خود عمل کنند تا خروجی مطلوب از اجرای آن کار حاصل شود. اگر قرار است این کار فرآیندی به شکلی نادرست، بخشی و جزیره‌ای انجام شود اگر اصلا اجرا نشود حداقل آثار نامطلوب این نوع اجرای نادرست را نخواهد داشت. [۵] از این جهت حکمرانی هایی را می توان موفق دانست که به این ظرفیت ها و یا ظرفیت های فرهنگی توجه ویژه داشته باشند.[۶] در انجام این مهم می توان از تمامی ظرفیت‌های مساجد و سایر حوزه‌های دینی استفاده ‌شود.[۷]

همچنین پیش‌بینی و تدوین و تصویب سند و منشور ملی[۸] برمبنای کار انقلابی همراه با گره خوردگی در عقلانیت، محاسبه و برنامه‌ریزی و با رعایت اولویت بندی برای ریل‌گذاری و اجرای مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی در دستور کار ستاد مهندسی فرهنگی قرار گیرد.[۹] از دیگر ملاحظات در حکمرانی فرهنگی «باز مهندسی نظام حکمرانی فرهنگی»است که مقدم بر آن بحث آمایش فرهنگی است. به این معنا که بر مبنای آمایش فرهنگی باید توانست ساماندهی فرهنگی انجام شود. آمایش فرهنگی باید منجر به مأموریت گرایی و ساماندهی نهاد‌های فرهنگی و همچنین هدف‌گذاری‌های جدید فرهنگی شود.

در آمایش فرهنگی ظرفیت‌ها باید شناسایی شود و نیز ظرفیت و امکانات کشور را هم به لحاظ نهادی، منابع انسانی و تنوع فرهنگی باید در سطح کشور مورد بررسی قرار داد. همچنین در آمایش سرزمینی حوزه فرهنگ، میدان دادن به سرمایه‌های مردمی حوزه فرهنگ در حقیقت از رویکرد و سیاست‌های کلان و حتی فرآیند‌های کاری تا نظام بودجه‌ریزی، ساختار سازمانی، تقسیمات بین دستگاه‌ها، مسئولیت‌ها، الحاقات و تلفیق و... در همه لایحه‌ها در مدیریت فرهنگ و به تعبیری بازسازی انقلابی ساختار فرهنگ باید مورد نظر و بررسی قرار گرفته باشند. [۱۰]

درضمن تحزب، فضای مجازی، توازن قوا، کارآمدی، شفافیت و پاسخگویی چیزهایی است که باید در حکمرانی و تحول در آن مورد توجه باشد. [۱۱] حکمرانی خوب و الزامات سازه‌‏ای، شفافیت در سیاست‏گذاری عمومی و حکمرانی به مثابه مغزافزار اداره جامعه و کشور، از اهمیت فوق‏ العاده‌‏ای برخوردار است و می‏‌تواند ضمن ‏پیشگیری از ظهور قسم مهمی از معضلات و خطاها، شرایط مبتکرانه‌‏ای را برای پیشرفت همه جانبه کشور پدید آورد[۱۲]. همچنین باید صداقت در حکمرانی تقویت شود زیرا شکاف‌ها را ترمیم می‌کند ولی عدم صداقت تحقیر مردم و به معنی بهتر تحقیر این نوع حکمرانی است، در حالی که یکی از ممیزه‌های حکمرانی بر مبنای آموزه‌های دینی با آموزه‌های غیر دینی میزان صداقت مسئولان است.

فقدان صداقت در مسئولان منجر به اتخاذ تصمیمات تحقیرآمیز شده و کرامت ملت زیر سؤال می‌رود و رشته اعتماد ملت به دولت گسسته می‌شود. در ضمن از طریق ایجاد مرکز پیوست نگاری فرهنگی عملاً هر موضوعی که در دولت مطرح می‌شود مثل مسکن، حوزه صنعت و ... در خصوص پیوست فرهنگی آن پیگیری لازم را انجام دهد. [۱۳] نکته دیگری که از مباحث حکمرانی فرهنگی روبه جلو است دوگانه کشف و ساخت است؛ یعنی بخشی را باید کشف شود و بخشی را باید بسازیم. نهادینه کردن روح جوان گرایی، تحول‌گرایی و تخصص‌گرایی در بخش‌های فرهنگی،[۱۴] حرکت در مسیر تعمیق فرهنگ و ارزش‌های ملی و دینی و انقلابی از دیگر ملاحظاتی است که در حکمرانی فرهنگی باید توجه جدی به آنها شود.[۱۵]

موانع

تروریسم رسانه‌ای و بمباران دروغ دشمنان، فیلم‌هایی که سیاه نمایی می‌کنند، فعالیت شبکه‌های فارسی زبان معاند و برخی در داخل که تلاش می کنند فعالیت‌های هنری تعطیل شود، [۱۶]همه بخشی از آن دشمنی‌هایی است که علیه حکمرانی فرهنگی در جامعه صورت می‌پذیرد. دشمن با تلویزیون‌های ماهواره‌ای گسترده و با استفاده از منابع رسانه‌های اجتماعی و از همه مهم‌تر با سازوکار آموزش عالی، آموزش‌وپرورش و مدیریت نهادی موانع بسیاری را برای حکمرانی فرهنگی ایجاد کرده است. در این وضعیت، بحث مهندسی فرهنگی در یک آشفتگی فرهنگی به لحاظ نگرشی، نهادی و اجرایی قرار دارد. برخی از نهاد‌های ما در اجرا، گرفتار موازی کاری هستند. برخی از آنها مأموریت‌های بزرگی برای خود تعریف کرده اند که نه قابل‌دسترس و نه قابل‌اجرا است.[۱۷]

بد نگاه کردن به حقیقت فرهنگ، مانع ریشه‌ای در ساماندهی مؤثر امر فرهنگ و مدیریت فرهنگ در جامعه است. به همین دلیل قرارگاه مرکزی دچار اختلال است و هر دستگاه حاکمیتی مستقلاً کار فرهنگی می‌کند و عملاً بودجه فرهنگی و منابع انسانی بسیاری هزینه می‌شود و به نسبت آن کار‌های فرهنگی کم بازده می‌شوند. درواقع اگر مستقل از جامعه، مردم و اثر در حوزه فرهنگ به تغییر و تحول و بازسازی بپردازیم به مشکل بر‌خواهیم ‌خورد. [۱۸] در حکمرانی فرایند نظام‌سازی وجود ندارد؛ همچنین قرائات ناکارآمد و متعارض در دین و اداره وجود دارد؛ عدم ابتنای پژوهش‌های این حوزه بر فهم از اسلام و علم اداره از جمله دیگر موانع موجود در این راستاست. همچنین کشف نشدن دستگاه فکری منسجم ومولد در نظریه‌پردازی، فقدان مسئله‌محوری در نظریات، یاس نظری و نارکارآمدی عملی و عدم بروز نظریات اسلامی در سایه نظریات غربی و تخریب چهره این دانش با برخی کارهای ضعیف در حوزه دین و اداره سبب شده است تا با چالش مواجه شود.[۱۹]

اقدامات

زمینه‌سازی برای جهاد تبیین، گسترش ارتباط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با بدنه نیرو‌های انقلاب، تسهیل در دادن مجوز برای شرکت در جشنواره ها همچنین ایجاد جریان جدیدی در عرصه هنر،[۲۰] راه اندازی قرارگاه محرومیت‌زدایی از حوزه فرهنگ و هنر بخشی از اقدامات موثری است که در این راستا می توان انجام داد. حدود ۴۳ سند و دو منشور ملی در سند مهندسی فرهنگی پیش‌بینی شده است و تدوین و تصویب آن در دستور کار ستاد مهندسی فرهنگی قرار دارد. دو بخش «معافیت‌ها و تسهیلات مربوط به امور آموزشی و پژوهشی» و «معافیت‌ها و تسهیلات مربوط به سایر امور فرهنگی و دینی» نیز عوامل موثری برای حکمرانی درست فرهنگی می تواند باشد. [۲۱]

منابع

ایکنا

ارجاعات

  1. . ایکنا. نیازمند الگوی معماری، حکمرانی نوین فرهنگی هستیم
  2. .ایکنا. الزامات حکمرانی فرهنگی برای جلوگیری از دوقطبی‌سازی در جامعه
  3. حاکمیت اسلامی مسئول فرهنگی جامعه است
  4. . ایکنا. نیازمند الگوی معماری، حکمرانی نوین فرهنگی هستیم
  5. . ایکنا. الزامات حکمرانی فرهنگی برای جلوگیری از دوقطبی‌سازی در جامعه
  6. حکمرانی موفق حکمرانی فرهنگی است
  7. تقویت حکمرانی فرهنگی با حضور مردم هدف اصلی دولت است
  8. .ایکنا. نیازمند بازمهندسی نظام حکمرانی فرهنگی هستیم
  9. . ایکنا. نیازمند بازمهندسی نظام حکمرانی فرهنگی هستیم
  10. . ایکنا. آمایش فرهنگی، بنیان باز مهندسی حکمرانی فرهنگی کشور است
  11. سعادت مهمترین هدف حکمرانی است
  12. همایش «رویکردهای انتقادی ارتباطات شبکه‌ای در فضای مجازی» برگزار می‌شود
  13. حاکمیت اسلامی مسئول فرهنگی جامعه است
  14. طراحی ۵ اقدام برای تحول‌آفرینی انقلابی در ساختار فرهنگی/ مراکز رشد فرهنگ عمومی حمایت می‌شوند
  15. دولت به همه گرایش‌ها برای بازسازی فرهنگ و هنر نیاز دارد
  16. دولت سیزدهم به دنبال بازگشت حکمرانی فرهنگی به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است
  17. آمایش فرهنگی، بنیان باز مهندسی حکمرانی فرهنگی کشور است
  18. آمایش فرهنگی، بنیان باز مهندسی حکمرانی فرهنگی کشور است
  19. سعادت مهمترین هدف حکمرانی است
  20. دولت سیزدهم به دنبال بازگشت حکمرانی فرهنگی به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است
  21. تسری ظرفیت‌های معطل مانده تقنینی برای استفاده از ظرفیت حوزه‌های علمیه