جهنم

از قرآن پدیا

جهنم؛ جایگاه عذاب گناهکاران. در آموزه‌های اسلامی از جهنم به عنوان محل مجازات گناهکاران یاد شده است که در برزخ و قیامت وجود دارد. برای جهنم اخروی هفت درب بیان شده است که گناهکاران به تناسب جرم از آنها وارد می‌شوند. از جمله بحث‌ها طبق آیات قرآن کریم معنای ورود همه انسان‌ها به جهنم است. جاودانه یا عدم جاودانه بودن عذاب جهنم بحثی اختلافی در نیان عالمان مسلمان است.

تعریف

جهنم در لغت به چاه بسیار ژرف گفته می‌شود. در اصطلاح جهنم آتش و عذابیست که گناهکاران با آن مجازات می‌شوند.[۱]

انواع جهنم

در آموزه‌های اسلامی دو نوع جهنم بیان شده است: جهنم برزخی و جهنم اخروی. [۲]

ویژگی‌های جهنم اخروی در آموزه‌های اسلامی

تعداد درب‌های جهنم و فلسفه آن

در آیات سوره حجر تعداد درهای جهنم هفت عدد بیان شده است: «وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِینَ * لَها سَبْعَةُ أَبْواب لِکُلِّ باب مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ؛ و قطعاً وعده‏گاه همه آنان دوزخ است‏، [دوزخى‏] كه براى آن هفت در است، و از هر درى بخشى معين از آنان [وارد مى‏شوند]» (حجر/ 44-43). درباره هفت‌تا بودن در‌ها می‌توان آن را نشانه تکثیر دانست نه عددی معین، همان‌گونه که در آیه ۲۷ سوره «لقمان» نیز عدد هفت به همین معنى آمده است.[۳] این درها، در حقیقت درهاى گناهانى است که به وسیله آن، افراد وارد دوزخ مى‌شوند؛ هر گروهى به وسیله ارتکاب گناه به خصوصی از درب مخصوصی وارد می‌شود. در توضیح بیشتر معنای درب برخی آن را به معنای طبقات و برخی آن را به درجات جهنم تفسیر کرده‌اند. درباره تفسیر اول در حدیثی از امام علی (ع) آمده است: «جهنم هفت در؛ یعنى هفت طبقه است که روى یکدیگر قرار دارند». درباره تفسیر دوم گفته‌اند درجه اول؛ جاى اهل توحید است که به قدر اعمال و عمرشان در دنیا عذاب می‌شوند، سپس خارج می‌گردند. درجه دوم؛ جاى یهود، درجه سوم؛ جاى مسیحیان، درجه چهارم؛ جاى صابئین، درجه پنجم؛ جاى مجوس، درجه ششم؛ جاى مشرکان عرب و درجه هفتم؛ جاى منافقان است. چنان‌که خداوند در قرآن می‌فرماید: «إِنَّ الْمُنافِقِینَ فِی الدَّرْکِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ؛ آرى، منافقان در فروترين درجات دوزخند» (نساء/ 145).[۴]

ورود همه انسان‌ها به جهنم

در سوره مریم درباره ورود انسان‌ها به جهنم اخروی چنین آمده است:«وَإِنْ مِنْكُمْ إِلَّا وَارِدُهَا كَانَ عَلَى رَبِّكَ حَتْمًا مَقْضِيًّا؛ و هيچ كس از شما نيست مگر [اينكه‏] در آن وارد مى‏گردد. اين [امر] همواره بر پروردگارت حكمى قطعى است‏» (مریم/ 71). دانشمندان درباره این جمله بحث کرده‌اند که آیا «وَ إِنْ مِنْكُمْ إِلَّا وَارِدُهَا» شامل همه انسان‌هاست یا افراد غیرمؤمن و آیا اشراف پیدا کردن بر آن است یا ورود و دخول. علامه طباطبایی و شیخ طوسی معتقدند که مِنْكُمْ همه افراد مؤمن و غیرمؤمن را شامل می‌شود و دلیل آن هم در آیه بعد بیان شده است یعنی مؤمنان را نجات می‌دهیم ولی افراد غیرمؤمن در جهنم دوزانو می‌زنند: «ثُمَّ نُنَجِّى الَّذِينَ اتَّقَواْ وَّ نَذَرُ الظَّالِمِينَ فِيهَا جِثِيًّا؛ آن گاه كسانى را كه پرهيزگار بوده‏اند مى‏رهانيم، و ستمگران را به زانو درافتاده در [دوزخ‏] رها مى‏كنيم» (مریم/ 72). همچنین شیخ طوسی مراد از ورود را رسیدن و اشراف می‌داند نه دخول؛ بنابراین معنای آیه این نیست که همه انسان‌ها وارد جهنم می‌شوند بلکه منظور این است که همه به جهنم می‌رسند و آن را می‌بینند و شاهد این مدعا هم در داستان موسی(ع) و فرعون بیان شده است: «وَ لَمَّا وَرَدَ ماءَ مَدْيَنَ‏ ؛ و چون به آب مَدْيَن رسيد» (قصص/ 23) و علامه طباطبایی هم معتقد است که ورود به معنای حضور و اشراف است[۵] و آیه 72 سوره مریم هم بر این امر دلالت دارد. ملاصدرا در شرح اصول کافی درباره آیه 71 سوره مریم می‌گوید خداوند در این آیه قصد دارد بگوید طبیعت انسان طبیعتی است که باید جهنم را تجربه کند. علامه طباطبایی این احتمال که آیه ناظر به طبیعت انسان باشد را رد کرده است زیرا آیه تاکید دارد که این کار حتمی است یعنی خدا باید انجام دهد و ربطی به انسان ندارد.[۶]

جاودانه بودن در آتش جهنم

برخی از عرفا و فلاسفه قائل به عدم جاودان بودن مجازات شدگان در جهنم هستند. ابن عربی می‌گوید عذاب، عذب می‌شود و دوزخیان چنان در جهنم راحت هستند که بهشتیان در بهشت راحت هستند و هیچ گرفتاری ندارند و کاملا خوش هستند. ملاصدرا در رساله عرشیه می‌گوید هر چه بررسی کردم دیدم جهنم جای خوبی نیست و جای گرفتاری است. وی از طرف دیگر ادله‌ای را ذکر کرده است که نشان می‌دهد آتش جهنم تمام می‌شود. ملاصدرا در مقام جمع میان این دو نظر برآمده است و می‌گوید جهنم همیشه آتش و عذاب است و عذابش عذب نمی‌شود ولی خلودی هم نیست، چون افرادی که می‌آیند از آن رد می‌شوند و خلود، نوعی است یعنی نوع انسان همیشه در جهنم هست ولی افراد عبور می‌کنند. پس همیشه جهنم هست، آتش هم خالد است، اما افراد خلود ندارد و از آتش رد می‌شوند و خلود نوعی برقرار است.[۷] در مقابل، اکثریت قاطع علما می‌گویند که خلود به معنای ابدیت است. این گروه برای خلود دائمی، استدلالاتی از قرآن می‌آورند؛ از جمله اینکه در دو آیه ۶۴ و ۶۵ احزاب تعبیر «ابداً» آمده است و این امر ظهور در جاودانگی در آتش دارد. علامه مجلسی در جلد ۸ بحار از صفحه ۳۴۸ به بعد روایات زیادی درباره خلود به معنای دوام آورده است؛ همچنین برخی ادعای اجماع کرده‌ و به مخالفت برخی عرفا مانند ابن عربی توجه نشان نداده‌اند.[۸]

منابع

ایکنا

ویکی شیعه

ارجاعات