جمل (کامل)

ریشه «جمل» (ǦML)؛ کامل، مناسب، زیبا، سود و منفعت. این ریشه در این معنا 9 بار در قرآن کریم آمده است.

معنای لغوی

جمال: زيبائى كثير. (مفردات) طبرسى خوش منظرى و زينت گفته است‏ وَ لَكُمْ فِيها جَمالٌ‏ حِينَ تُرِيحُونَ وَ حِينَ تَسْرَحُونَ‏ نحل: 6 شما را در چهار پايان آنگاه كه از چراگاه بر ميگردانيد و آنگاه كه بچراگاه ميفرستيد زيبائى و خوشمنظرى هست.

جَمِيلٌ و جُمَالٌ (بر وزن غلام و جَمَّال (بر وزن طلّاب) براى مزيد زيبائى است (مفردات) ... فَصَبْرٌ جَمِيلٌ‏ ... يوسف: 18 خويشتن دارى نيكوست‏ فَاصْبِرْ صَبْراً جَمِيلًا معارج: 5 صبر كن صبرى نيكو (قاموس قرآن، ج2، ص52).

ساخت‌های صرفی در قرآن

جَمال (اسم): 1 بار

جَمیل (صفت فعیل): 7 بار : هجرا جمیلا (1 بار)، صبر جمیل (3 بار)، صفح جمیل (1 بار)، سراحا جمیلا (2 بار)

جُملَة (اسم): 1 بار

برای مشاهده تفصیلی آیات، نک: جمل (واژگان)

ریشه‌شناسی

زبان واژه آوانگاری معنا توضیحات ارجاع
فارسی بین‌المللی فارسی لاتین
آفروآسیایی باستان *gam- گَم پر بودن be full Orel, 201 (no. 888)
سامی باستان *gim-/*gum- گِم، گُم پر بودن be full عربی. جمّ
عبری גָּמַל گامَل gāmal 1. به چیزی به‌طور کامل یا کافی رسیدگی کردن، معامله و برخورد کردن، انجام دادن.  

2. از شیر گرفتن

3. عمل آمدن، کامل شدن

(اصل احتمالی: کامل بودن، کامل کردن).

1. deal fully or adequately with, deal out to, do to . 2. wean . 3. ripen


perhapsorig. complete, accomplish

Gesenius, 168
גְּמוּל

גְּמוּלָה

گمول gəmūl

gəmūlā

معامله، پاداش، سود dealing, recompence, benefit
תַּגְמוּל مَگمول magmūl سود benefit
اوگاریتی - DelOlmo, -
آرامی גָּמַל گامَل gāmal 1) بار کردن (خوب یا بد) روی، مقابله با، به‌ویژه. نیکی کردن به

2) مساوی کردن، بازپرداخت

3) [به پایان رساندن،] از شیر گرفتن

4) رسیدن، به طور کامل توسعه یافتن.

1) to load (good or evil) on, to deal with, esp. to do good to

2) to make even, repay

3) [to finish,] to wean

4) to ripen, be fully developed.

Jastrow, 252-253
גְמַל گمَل gəmal به کسی خوبی یا بدی کردن to do one good or evil
גְּמִילוּת گمیلوت gəmīlut اعمال عشق، خیریه deeds of love, charity
גְּמוּל گمول gəmūl عمل، جایزه، پاداش deed, reward, recompense
پالمیری אגמלא اگملا اسم خاص n.pr. Gesenius, 168
مندایی - Macuch,-
فنیقی - Krahmalkov, -
اکدی/آشوری gamālu گَمالُ خوبی کردن، بخشیدن.

به کسی خوبی کردن، مهربان بودن.

موافق بودن، همراهی کردن با هم.

به توافق رسیدن.

to do a favour; spare

G "do s.o. a favour, be kind to";

Gt "agree to, accommodate each other

St "reach agreement about

Black, 88
حبشی - Leslau, -
سبائی - Beeston, -
عربی جَمال

جمیل

جُمله

تناسب

زیبا

کامل، یک جا

مشکور، 152

Zammit, 126

منابع

جمل (واژگان)

منابع ریشه شناسی