تقیه
تقیه؛ کتمان حقیقت برای حفظ جان و مال و آبرو. انکار باور و اعتقاد دینی و حقیقت، در فرقی مانند شیعه و اهل سنت وجود دارد. تقیه فوایدی مانند حفظ وحدت اسلامی را به همراه دارد. البته در جایی که اصل اسلام، در معرض خطر باشد، تقیه حرام است.
معنای لغوی و اصطلاحی تقیه
«تقیّه» در لغت به معنای پرهیز از خطر و در اصطلاح یعنی خوددارى از اظهار عقیده و مذهب در مواردى که ضرر مالى یا جانى یا آبرویی متوجه شخص باشد.[۱] این کلمه، اصطلاحی در کلام و فقه اسلامی بهمعنای پنهانکردن حق و مخفینگهداشتن اعتقاد در برابر مخالفان بهمنظور اجتناب از ضرر[۲] است. به عبارت دیگر، تقیّه لفظی است در مذهب تشیع که به وانمودهای پیشگیرانه یا انکار باور و تقید مذهبی در مواجهه با آزار اشاره میکند.[۳]
تقیه در قرآن
آیاتی از قرآن تقیه را جایز و مشروع میداند:
- لا یتخذ المؤمنون الکافرین اولیاء من دون المؤمنین و من یفعل ذالک فلیس من الله فی شیئ الا ان تتقوا منهم تقاةً و یحذّرکم الله نفسه و الی الله المصیر (آل عمران/ ۲۸()؛ مسلمانان نباید کفار را در برابر مسلمانها یار و سرپرست خود قرار دهند و هرکس چنین کاری کند هیچگونه ارتباطی با خداوند ندارد، مگر اینکه از آنها بترسید و تقیه کنید و خداوند شما را از مجازات خودش برحذر میدارد و بازگشت همه به سوی او است.
- من کفر بالله من بعد ایمانه الا من اکره و قلبه مطمئن بالایمان (نحل /۱۰۶)؛ هرکس بعد از ایمانش به خدا کافر شود، گرفتار غضبی از جانب خدا و عذاب عظیمی خواهد شد مگر کسی او را مجبور به اظهار کفر کند در حالیکه دلش آرام به ایمان است.
- و قال رجل مؤمن من آل فرعون یکتم ایمانه اتقتلون رجلا أن یقول ربی الله و قد جائکم بالبینات من ربکم (غافر/۲8)؛ مرد مؤمنی از آل فرعون که ایمان خود را پنهان میداشت، گفت: آیا میخواهید کسی را به قتل برسانید به خاطر اینکه میگوید: پروردگار من الله است در حالیکه از جانب خداوند براهین و نشانههایی آوردهاست؟[۴]
جواز تقیه
عموم مذاهب اسلامی مانند اهل¬سنت بر جواز تقیه در شرایط خاص اتفاق¬نظر دارند و تنها از برخی گروه های مُحَکِّمه در منابع فرقهشناسی گزارش شده که تقیه را در هیچ شرایطی جایز نمیشمردند. در نقطۀ مقابل، شیعه به وجوب تقیه در برخی شرایط تصریح نمودهاند و تأکید بسیاری بر عمل به آن دارند.[۵]
انواع تقیه
تقیه را از لحاظ انگیزه و هدف تقیهکننده، به دو نوع تقسیم میکنند: تقیه خوفی: تقیه در برابر مخالفان، در جایی که بیم ضرر جانی، مالی یا آبرویی وجود دارد. تقیه مداراتی: این نوع تقیه، که به آن تقیه تحبیبی نیز گفته میشود، بهمعنای پنهان کردن عقاید برای مصالحی همچون حفظ وحدت، جلب محبت و دوستی، دفع کینه و دشمنی و بهطور کلی اموری که اهمیتشان بیشتر از اظهار عقاید است. امام خمینی (ره) بهاعتبار «فرد تقیهکننده»، «فردی که در مقابل او تقیه میشود» و «موضوع تقیه»، تقسیماتی برای تقیه ذکر کرده است. برخی نیز تقیه را براساس موقعیت و شرایط تقیهکننده، به سه نوعِ تقیه سیاسی (تقیه در برابر قدرتهای سیاسی حاکم)، تقیه فقهی (تقیه در بیان احکام) و تقیه اجتماعی (تقیه در برابر مردم در اجتماع و معاشرت با آنان) تقسیم کردهاند.[۶]
معنای تقیه حرام
در بعضی از موارد تقیّه حرام است؛ آن زمانی است که اگر فرد یا گروهی راه تقیّه را پیش گیرند و عقیده مذهبی خود را پنهان دارند، اصل اسلام به خطر افتد یا ضربه شدیدی بر کیان مسلمین وارد گردد، در این گونه موارد باید عقیده واقعی خود را ظاهرکنند، هر چند خطر یا ضرری برای آنها داشته باشد. از اینجا روشن می¬شود که قیام امام حسین (ع) در برابر یزید، یک وظیفه قطعی دینی بوده، و امام حاضر نشد حتّی به عنوان تقیّه با یزیدیان و بنی امیّه کنار بیاید، زیرا می-دانست ضربه شدیدی به کیان اسلام خواهد خورد. قیام و شهادت او مایه بیداری مسلمین و نجات اسلام از چنگال تفاله های جاهلیّت است.[۷]
آثار تقیه
اولین نقش مثبت تقیه مصونیتبخشی است زیرا تقیه از ترس گزندی که ممکن است به برپاکنندگان جنبش برسد صورت میگیرد. لذا برای تقیه¬کنندگان امنیت ایجاد میشود. نقش دیگر تقیه، همراهی است که در تقیه مداراتی وجود دارد و انعطافپذیری دین را در این مدل از تقیه میبینیم. چون به افراد اجازه داده میشود به خاطر مصالح بالاتر و یکپارچگی در جنبش، برخی از اعتقادات خود را بپوشانند. همانند جنبش امام خمینی(ره) که همه گروهها را زیر چتر خود گرد آورد و تبدیل به نهضت و در نهایت یک حکومت شد. نقش دیگر تقیه، حرکتزایی است. تقیه شعله مشعل فروزان را پائینتر میکشد و کار را آهسته و پیوسته پیش میبرد تا افراد سکون نداشته باشند. به فرموده رهبر معظم انقلاب در دوران مبارزه نهضت اسلامی وقتی تقیه میکردیم معنایش این بود که ضربه شمشیر را بر پیکر دشمن وارد میکردیم، اما دشمن نه بلند شدن و نه فرود آمدن آن را نمیدید بلکه فقط درد آن را حس میکرد و مثلاً افراد اعلامیه پخش میکردند که وقتی پخش میشد به کلی آبروی رژیم شاهنشاهی را میبرد. آخرین مورد هم نقش استمراربخشی تقیه است چون وقتی تقیه مقداری از فروزان بودن مشعل را کم کند نهضت استمرار پیدا میکند و در نطفه خفه نمیشود.[۸]
فواید تقیه
از جمله اغراض عقلایی که میتواند تقیه را موجه سازد، مصون ماندن تقیه¬کننده از تعرض ظالمان و رهایی از خطرهایی مانند حبس، تبعید، قتل، مصادره اموال و محرومیت از حقوق قانونی است. دیگر فواید مهم تقیه عبارتاند از: پیشگیری گروه تقیه¬کننده از هدر رفتن قوای خود برای بهرهبرداری بیشتر از فرصتهای مناسب، حفظ وحدت امت اسلامی و جلوگیری از ایجاد تفرقه و اختلاف. با توجه به همین آثار سودمند تقیه، حضرت علی (ع) تقیه را «رحمت الهی بر مؤمنان» خواندهاند.[۹]