تربیت دینی
تعریف
تربیت در لغت، به معنای پرورش دادن است که در آن نمو و زیادتی ملاحظه شده است. راغب میگوید: ربّ در اصل به معنای تربیت است و ربّ به طور مطلق فقط بر خداوند اطلاق میگردد که متکفّل اصلاح موجودات است.[۱] یکی از ساحتهای تربیت، تربیت دینی نام دارد، یعنی روش و منشی که مورد تأیید آموزههای دینی است، در افراد نهادینه شود. اگر دین را اسلام در نظر بگیریم که کانون توجه جامعه ماست، تربیت دینی به معنای نهادینهسازی آموزههای مورد تأیید و تأکید این دین در افراد است.[۲]
رابطه بین دین و تربیت
خداوند سرشت و فطرت آدمی را بر اساس خداباوری و دینی توحیدی گذارده[۳] و تربیت اگر دینی باشد در راستای چنین فطرتی شکل گرفته است. دین برنامه تربیتی انسان و تضمین کننده حیات شخصی و اجتماعی اوست که خداوند برای تحقق حیات انسانی انسان به او عطا فرموده است. قرآن کریم بر ماهیت حیاتبخشی دین یا همان دعوت انبیاء تاکید میفرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا يُحْيِيکُمْ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ وَ أَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد ، چون خدا و پيامبر ، شما را به چيزى فرا خواندند كه به شما حيات مىبخشد ، آنان را اجابت كنيد ، و بدانيد كه خدا ميان آدمى و دلش حايل مىگردد ، و هم در نزد او محشور خواهيد شد» (أنفال/ 24).[۴]
شاخصهها و مؤلفههای تربیت دینی
از مهمترین شاخصهها و مؤلفهها میتوان به: شناخت و بصیرت، تفکر و تعقل، کرامت انسانی، عزت نفس، محبت و مهرورزی اشاره کرد.[۵] به عبارت دیگر هر نوع تربیت دینی که فاقد این امور باشد دارای نقص است.
محورهای اصلی و فرعی تربیت دینی
تعلیم و تربیت اسلامی مبتنی بر دو اصل کلی و مهم است؛ محبت و کرامت و حرمت متربی. هر نوع تربیتی که این دو اصل را نداشته باشد موفق نخواهد بود و تربیت دینی محسوب نمیگردد. لذا قرآن کریم خطاب به پیامبر(ص) میفرماید: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظّاً غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ؛ پس به [ بركتِ ] رحمت الهى ، با آنان نرمخو [ و پُر مِهر ] شدى ، و اگر تندخو و سختدل بودى قطعاً از پيرامون تو پراكنده مىشدند (آلعمران/ 159). از محورهای فرعی تربیت دینی میتوان به امنیت و تأمین امنیت متربی اشاره کرد؛ به این معنا که متربی باید همواره از جانب مربی احساس آرامش داشته باشد وگرنه شرایط تربیتی بهم میخورد.[۶]
سطوح تربیت دینی
تربیت دینی سه سطح دارد: 1. سطح شناختی و مباحث معرفتی ناظر بر اعتقادات و احکام دینی؛ 2. باورها، نگرشها و گرایشها؛ 3. اعمال مانند نماز خواندن، روزه گرفتن و ... (مناسک). سطح سوم بیشتر از دو سطح دیگر مورد توجه قرار گرفته است در حالیکه آنان از اهمیت بیشتری برخوردارند.
روشهای تربیت دینی
تربیت دینی به روشهای مختلفی امکان پذیر است که شش روش زیر از مهمترین آنهاست:
1.اولین روش تربیت دینی در اسلام که در قرآن نیز مورد توجه است را میتوان تکریم کودکان دانست. تکریم کودکان از سوی مربی آنها را به سوی او میکشاند و ناخودآگاه سجایای اخلاقی او را در آنها نهادینه میکند.
2.روش دوم احسان در مقابل احساس است. اگر یک انسان بزرگتر از یک خردسال رفتار انسانی ببیند با انجام دادن رفتار مشابه نسبت به کودک باعث تقویت آن رفتار در کودک میشود.
3.روش سوم رفتار عملی است؛ رفتار مربی بیش از کلام او در افراد به ویژه کودکان تاثیر میگذارد. در واقع کودک سعی میکند در رفتارهای خود از بزرگسالانی که با او در ارتباط هستند تقلید کند.
4. روش چهارم، ایجاد شناخت و گرایش مذهبی کودکان است.
5. روش پنجم، انتخاب شیوه مناسب در بیان آموزههای دینی است که بدان اشاره شد.
6.روش ششم را نیز میتوان پاسخ مناسب به پرسشها و شبههها دانست.[۷]
بایستههای تربیت دینی
در مسئله تربیت دینی نکاتی ضروری وجود دارند که توجه به آنها الزامی است. در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود.
توجه به تناسب تربیت دینی و میزان رشد کودک
در مسئله تربیت دینی باید توجه داشت که آموزش هر مفهومی باید متناسب با رشد شناختی (فکری و عقلانی)، اجتماعی و هیجانی کودک باشد، چراکه اگر چنین تناسبی رعایت نشود، کودک به واسطه آن که در یادگیری مفاهیم دینی با شکست مواجه میشود، در ادامه تمایل و رغبتی برای یادگیری مجدد این مفاهیم از خود نشان نمیدهد. هر انسانی از دوره نوزادی تا زمان پیری مراحل رشدی مشخصی را طی میکند و در هر مرحله ویژگیهای شناختی مشخصی در وجودش شکل میگیرد که باید در تربیت دینی کودکانمان ویژگیهای این مراحل شناختی را در نظر داشته باشیم.
اگر مبنا را نظریه پیاژه در نظر گیریم، کودکان از حدود ۲ تا ۷ سالگی از لحاظ رشد شناختی در مرحله «پیش عملیاتی» هستند. از ویژگیهای اساسی این دوره شناختی آن است که کودک خودمحور (ego centre) است؛ یعنی نمیتواند موضوعات را از زاویه دید دیگران ببیند یا نظر دیگران را بهخوبی درک کند؛ در یک لحظه نمیتواند حواس خود را به بیش از یک چیز متمرکز کند؛ نمیتواند رابطه کل و جز را متوجه شود؛ پدیدههای طبیعی مانند کوه و دریا و همه چیز را ساخته انسان میداند و هنوز منطق و قوانین منطقی را به درستی درک نکرده است. برای مثال برای لحاظ کردن ویژگیهای این دوره شناختی باید در نظر داشت که نمیتوان از روشهای آموزش مستقیم در آموزش دینی فرزندان بهره برد. پرداختن به مفاهیم انتزاعی و منطقی مانند معاد و توحید را باید به دورهای موکول کرد که فرزندان ما این مفاهیم را بتوانند درک کنند. آموزش در این سن باید در گفتوگوی روزمره با والدین انجام شود.[۸]
نزول قرآن در طول 23 سال را میتوان توجه به تناسب میزان رشد افراد از سوی خداوند دانست تا تربیت دینی افراد به درستی شکل گیرد. بر این اساس خداوند از ابتدا انبوهی از احکام مانند خمس، زکات، حج و نماز را بر افراد لازم نساخت. قرآن هنگامی که میخواست شراب را حرام اعلام کند، در چند مرحله این کار را انجام داد؛ زیرا مردم آن دوره به استفاده از شراب و فروش و کسب درآمد از آن معتاد بودند و جداکردن آنها از این اعتیاد به یکباره ممکن نبود.[۹] و [۱۰]
زیربنا بودن اعتقادات
در تربیت دینی کودک و نوجوان، نگاهها بیشتر به سمت مسائل عبادی و شاخصههای رفتاری معطوف است و خانوادهها برای اینکه ببینند فرزندشان خوب تربیت شده است یا نه، معیارهایی مثل نماز خواندن، روزه گرفتن، حجاب داشتن و... را بررسی میکنند، در صورتی که زیربنا و ریشه رفتارهای دینی یا همان عبادیات به اعتقادات برمیگردد؛ چنانکه امیرالمؤمنین(ع) در روایتی میفرماید: «ریشه سستی در نماز، ضعف ایمان است.» بنابراین، اگر خواهان تربیت فرزندانی هستیم که در عبادات و اخلاقیات درست رفتار کنند، بدون اینکه ایمان آنها را رشد دهیم، انتظار بیجایی است.[۱۱]
توجه به چالشهای عصر جدید
ما باید بدانیم در چه زمان و زمینی در حال دینورزی هستیم. بدون شناخت این فضا کار ما نتیجه مطلوبی ندارد. از سوی دیگر باید فاصله زمانی و مکانی عصر ظهور دین تا عصر حاضر را در نظر گرفت. به عبارت دیگر اگر یک منسک و باوری در گذشته شکل خاصی داشته آیا میتوان شکلی امروزی به آن داد؟ چالش دیگر آن است که گاهی برخی مفاهیم و واژهها، دچار تغییراتی میشوند و بار معنایی آنها تفاوت مییابد. تندرویها سبب میشود برخی کلمات بار معنایی افراطی بیابند و واژههای نیک و پسندیده و ارزشمند تبدیل به واژههایی شوند که رغبت کمی به آنهاست.[۱۲]
کمک گرفتن از علوم دیگر در تربیت اسلامی
در تربیت کودک نمیتوان صرفاً تربیت اسلامی را مبنا قرار داد بلکه باید از علوم دیگر که در راستای تربیت اسلامی هستند کمک گرفت و آنها را با دیدگاه اسلامی گزینش کرد؛ نمیتوان تمام موارد را از احادیث و منابع اسلامی بهطور دقیق دریافت کرد. حد و مرز تربیت اسلامی را باید از آیات و روایات گرفت اما تنها نباید به آنها توجه داشت.[۱۳]
منابع
ایکنا
پاورقیها
- ↑ مفردات الفاظ قرآن، ص۳۴۰
- ↑ تربیت دینی، یعنی نهادینهسازی آموزههای دینی در انسان؛ راهکارهای تربیت دینی کودکان و نوجوانان
- ↑ فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّينِ حَنِيفاً فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لاَ تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذٰلِکَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ؛ پس روى خود را با گرايش تمام به حقّ ، به سوى اين دين كن ، با همان سرشتى كه خدا مردم را بر آن سرشته است . آفرينش خداى تغييرپذير نيست . اين است همان دين پايدار ، ولى بيشتر مردم نمىدانند» (روم/ 30).
- ↑ تربیت دینی موجب پیشرفت اهداف انقلاب اسلامی شد
- ↑ تبیین شاخصهای پنجگانه تربیت دینی کودکان
- ↑ محبت و حفظ کرامت کودک؛ اصول مهم تربیت دینی
- ↑ راهکارهای تربیت دینی کودکان و نوجوانان
- ↑ . بایستههای تربیت دینی کودکان در مراحل مختلف رشد
- ↑ . تربیت دینی بدون در نظر گرفتن توان مخاطب توفیقی ندارد / لزوم آشنایی فقیه با اصول تربیت
- ↑ چگونگی تربیت دینی در عصر مدرن/ والدین همراه امین فرزندان باشند
- ↑ اعتقادات زیربنای تربیت دینی کودک و نوجوان است / مراحل تقویت ایمان در کودک
- ↑ چرا تربیت دینی فرزندانمان کمتر از ریاضی و زبان اهمیت دارد؟
- ↑ لزوم کمک از علوم دیگر در تربیت دینی کودکان