بحیره (ریشه)
ریشه «بحیره» (baḥīra-t)؛ شتری که گوش آن شکافته شود. این واژه تنها 1 بار در قرآن کریم آمده است.
معنای لغوی
«ما جَعَلَ اللَّهُ مِنْ بَحِيرَةٍ وَ لا سائِبَةٍ» (مائده: 103)، مراد از بحيرة شتريست كه گوش آنرا وسيعا ميشكافتند. در مجمع البيان از زجّاج نقل شده: چون ناقه اى پنج بار ميزائيد و بچّه ى پنجمى نر ميبود، گوش آن ناقه را ميشكافتند ديگر به آن سوار نميشدند و ذبح نميكردند و در چراگاه و آبشخور مزاحم آن نميشدند (قاموس قرآن، ج1، ص: 162).
ساختهای صرفی در قرآن
بَحیرَة (صفت فعیل): 1 بار
ریشهشناسی
زبان | لفظ | لفظ با آوانویسی عربی | معنای انگلیسی | معنای فارسی | توضیح | منبع |
قرآن | بَحیرَة | بَحیرَة | بَحیرَة | شتر رهاشده و گوش بریده- 1- «ما جَعَلَ اللَّهُ مِنْ بَحِيرَةٍ وَ لا سائِبَةٍ» مائده: 103، مراد از بحيرة شتريست كه گوش آنرا وسيعا ميشكافتند. در مجمع البيان از زجّاج نقل شده: چون ناقهاى پنج بار ميزائيد و بچّهى پنجمى نر ميبود، گوش آن ناقه را ميشكافتند ديگر بآن سوار نميشدند و ذبح نميكردند و در چراگاه و آبشخور مزاحم آن نميشدند و اگر درماندهاى آنرا ميديد سوار نميشد. سائبه شتريست كه نذر ميكردند در صورت آمدن مسافر و شفاى مريض آنرا بسر | قاموس قرآن، ج1، ص: 162 | |
آفروآسیایی | *baḥar- | بحر | cut | بریدن | ||
سامی | *bVḥar- | بحر | 'cultivate, cut (of camel's ear)' | "کشت کردن، بریدن (گوش شتر)" | ||
عربی | bḥr | بحر |
منابع
بحیره (واژگان)