اوج

از قرآن پدیا
استاد عبدالباسط در حال قرائت قرآن
استاد عبدالباسط در حال قرائت قرآن
اوج؛ به بالاترین گام یا مرحله صوتی در تلاوت قرآن گفته می‌شود که قاری می‌تواند تارهای صوتی خود را تا سقف صدا بالا ببرد. رسیدن قاری به اوج یا سقف صدا همان رساندن تارهای صوتی حنجره به درجه هفتم گام‌ها یا پرده‌های موسیقی عرب است. البته، هر صدای بلندی در تلاوت قرآن، اوج محسوب نمی شود و هر قاری هم نمی تواند اوج خوانی داشته باشد و این امر مستلزم رعایت معیارهای صحیح آن است. معیارهای صحیح اوج خوانی در تلاوت عبارتند از: صدای بلند قابل کنترل و پسندیده، عدم دلخراشی و آزاررسانی صدای بلند برای شنونده، تمرین با استاد متخصص صوت و لحن، استفاده از میکس صدا، اوج خوانی بر پایه معانی قرآن.

اوج در اصطلاح تلاوت

اوج يا هفت‌گاه به درجه هفتم يا نت سی SI در ديوان اساسی می-گويند.[۱] دیوان اساسی همان گام اصلی از مقامات موسیقی عرب است که قاریان باید آن را یاد بگیرند. درواقع، اگر موسیقی عرب۱۵ نُت باشد، حدود هفت نت ابتدایی آن صدای سینه و هفت نت بعدی شامل چهار صدای میانی و چهار صدای سر خواهد بود. عموما، به نت‌های صدای سر که سه یا چهار نت آخر باشد، صدای اوج و اوج‌خوانی گفته می‌شود.[۲]

معیار اوج خوانی صحیح در تلاوت

اغلب قاریان در هنگام تلاوت در محافل و مجامع تمایل دارند تا اوج صدای خود را به نمایش گذارند. حال اینکه این کار نیازمند این است که قاریان فهم درستی از ادا فواصل صوتی و گام‌های موسیقی داشته باشند. قاریان باید بدانند که بالا بردن صدا در تلاوت، معیارهای صحیحی دارد که در صورت رعایت نکردن، باعث آزردگی شنوندگان می‌شود.[۳] یکی از معیارهای صحیح اوج خوانی این است‌که تارهای صوتی به هم برسند و تمریناتی که عضلات تارهای صوتی نزدیک‌کننده را تقویت می‌کند، انجام دهند تا این بخش از عضلات طی تمرینات تقویت شوند.[۴]به بیان دیگر، قاری باید پرده‌های بم و توسط خود را گرم کند تا سکوی پرش برای اوج و فضای اوج مهیا شود. در غیر این صورت، موجب خرابی صوت قاری می‌شود.[۵] یکی دیگر از معیارها این است که از صدای میکس استفاده شود؛ یعنی صدای دارای قدرت با صدای زیر ترکیب شود و حالت صدای بم را پایه و صدای زیر را بر روی آن قرار گرفته شود.[۶] از معیارهای دیگر این است که اوج خوانی بر پایه مفهوم قرآن انجام شود. به بیان دیگر، قاریان طبقات صوتی بالا را براساس معانی آیات تنظیم کنند.[۷] به عنوان نمونه، آیه‌ای از قرآن که دارای دو بخش سخن کافران و جواب خداوند به آنها است، باید متفاوت خوانده شود و سخن مشرکان و کافران که از حقانیت به دور هستند، با اوج خوانی همراه نباشد؛ زیرا سخن حقی نیست. در مقابل، جوابی که خداوند برای کافران دارد، باید با اوج خوانی همراه باشد تا گیرایی آن بهتر باشد.[۸] یکی دیگر از معیارهای صحیح اوج خوانی، وجود یک استاد متخصص و توانمند برای آموزش اوج خوانی به قاریان است تا هم تمرین مناسب را انجام دهند و هم اینکه بخش‌های صوتی که برای شنونده خوشایند است، فراگیرند تا تکیه کار لحنی خود را نیز بر روی این بخش‌های صوتی قرار دهند.[۹]

تمایز اوج با داد در تلاوت

اوج‌خوانی در تلاوت و تفاوت آن با «داد» این است‌که اوج صدایی قابل کنترل و پسندیده است. در مقابل، داد به صدای بلندی گفته می‌شود که قابل کنترل و هدفمند نیست و مستمع را اذیت می‌کند و طاقت او برای شنیدن ادامه تلاوت را نیز از بین می‌رود. علل خارج شدن صدای برخی قاریان از حالت طبیعی به داد نیز همان نبود تمرین و ممارست فراوان، فقدان بهره‌گیری از اساتید مبرز و کم‌تجربگی برخی از قاریان است.[۱۰]

منابع

ایکنا.

ارجاعات