الهام

از قرآن پدیا

الهام؛ به نوعی آگاهی شهودی گفته می شود که به واسطه خدا یا شیطان وارد درون انسان میشود. این آگاهی از نظر فلاسفه و عرفا متمایز است؛ اما در قرآن به هر نوع الهامی اشاره شده است و متمایز با وحی در نظر گرفته شده است. طبق نظر قرآن، وحی مختص پیامبران(ع) است و مطالب و مباحث وحی نیز مشخص است و برای هدایت افراد بیان می شود. علاوه بر این، جنیه شیطانی ندارد؛ اما الهام ممکن است جنبه شیطانی یا خدایی داشته باشد. نمونه هایی از الهام نیز در قرآن به چشم میخورد که برخی از آنها عبارتند از: الهام به زنبور عسل، الهام به ذوالقرنین، خبررسانی به مادر حضرت موسی(ع)، خبر رسیدن به حضرت ذکریا(ع)، یادگیری تعبیر خواب حضرت یوسف(ع) از طریق الهام.

الهام در اصطلاح

اِلْهام نوعی القای معنا و معرفت شهودی است که از سوی غیب بر قلب و درون انسان [۱]وارد میشود و درک این القاء و دریافت معنا[۲]می تواند به صورت ناآگاهانه یا نیمه آگاهانه باشد. این نوع آگاهی با اسباب عادی کسب[۳] نمیشود که با استفاده تعقل و استدلال قابل فهم برای دیگران باشد. درواقع، این نوع از شهود، یا می‌تواند مستقیما از جانب خداوند یا به واسطه فرشتگان و به صورت مثبت باشد و یا القائات منفی از سوی شیطان باشد. البته، کیفیت این شهود از نظر فلاسفه، عرفا و متکلمان متفاوت است.[۴]

تمایز الهام و وحی در قرآن

میان الهام و وحی تفاوت وجود دارد. یکی از تمایزها این است که الهام گسترده‌تر از وحی است و به طور معمول، به هر نوع شهودی گفته می شود و وحی گونه‌ای خاص از الهام می باشد.[۵] الهام از ويژگىهاى ولايت و برای امامان و اولیای الهی در نظر گرفته شده است؛ اما وحی مختص پیامبران(ع) است و مقيد به تبليغ و رسانيدن است. تمایز دیگر این است که در الهام، انسان آگاه نيست كه از كجا چيزى به قلبش وارد شده است؛ درحالىكه وحى برخلاف اين است و منشأ وحى براى صاحب آن معلوم است.[۶] تمایز دیگر، الهی بودن وحی استکه منشأ الهام اینگونه نیست.[۷] علاوه بر این، پیام الهام تكليف‌آور نيست؛ اما الهام تنها در حد پيام روحانی استكه در قلب انسان جا می‌گيرد و وی نيز متوجه می‌شود كه مطلبی در قلبش آمده و نكته‌ای را درك كرده است. الهام در واقع نوعی درك و حضور درونی است و نمیتوان تجربه روحی را برای آن در نظر گرفت. الهام را بايد شبيه يك مشاهده و وجدان درونی دانست.[۸]

گونه های الهام در قرآن

گاه انسان پیامی را دریافت می دارد که منشا آن را نمیداند؛ بویژه در حالت اضطرار که گمان می برد راه به جایی ندارد ناگهان درخششی در دل او پدید می آید که راه را بر او روشن می سازد و او را از آن تنگنابیرون می آورد این پیام های ره گشا، همان سروش غیبی است که از پشت پرده ظاهرشده و به مدد انسان می آید از این سروش غیبی که از عنایت الهی سرچشمه گرفته است قرآن کریم با عنوان الهام یاد کرده است. همه انسانها می توانند الهامات را دریافت کنند. در واقع، همه انسانها با یک درک خدادادی کار خوب و بد را می‌شناسند و یا تمایل به کار خوب و کار بد را در خودشان احساس می‌کنند. خودشان این تمایلات را کسب نکرده اند و از کسی یاد نگرفته‌اند؛ بلکه این الهام الهی یا همان الهام فطری[۹] است. [۱۰]

الهام خداوند به مادر حضرت موسی(ع)[۱۱] نیز از این سنخ است. موقعی که موسی تولد یافت، مادرش نگران حال او شد ناگهان بارقهای در خاطرش گذشت که با توکل بر خدا او را شیر دهد هرگاه احساس خطرکرد او را در صندوقی چوبین قرار داده بر روی آب رها کند و نیز بر خاطرش گذشت که طفل به او باز می گردد و هرگز نباید اندوهناک باشد، زیرا بر خدا اعتماد کرده وطفل را به دست او سپرده است این خطوراتی بود که بر اندیشه مادر موسی گذرکرد و بارقه امیدی بود که در دل او درخشیدن گرفت. اینگونه خاطرههای روشن کننده راه و نجات دهنده از بیم و هراس، الهام رحمانی و عنایت ربانی است که در مواقع ضرورت به یاری بندگان صالح میآید. نوع دیگری که با نام وحی و به معنای الهام آمده است، الهام غريزی به حيوان است. الهام خداوند به زنبور[۱۲] در ساختن لانه از این نوع است.[۱۳]

نوع دیگری از وحی به معنای اشاره سريع و مرموز است که در حضرت زكريا(ع)[۱۴] این مسئله را پنهانی بیان کرد که شب و روز به تسبیح خدا بپردازید؛ اما الهام فقط جنبه مثبت و هدایت بخشی ندارد؛ بلکه انسان باید مراقب باشد تا تمایز میان الهام خوب و بد را از هم تشخیص دهد که این نوع از الهام همان وسوسه و فتنه انگيزی شيطان[۱۵] است. [۱۶] وحی به حواريون حضرت عيسی (ع)[۱۷] و برخی غیر پیامبران همانند ذوالقرنین[۱۸] و اعطای برخی علوم غير عادی و غير اكتسابی از سوی خداوند به برخی انبيا و اوليای خود مانند یادگیری تعبیر خواب به حضرت يوسف (ع) و حضرت خضر(ع)[۱۹] نيز از اين نوع الهام تلقی می‌شود. اين نوع الهام، زمينه‌ساز پيدايش نظريه شناخت و معرفت الهامی و عرفانی در شناخت شناسی اسلامی شد.[۲۰] خداوند در آغاز از زلزله و تكان‌های شديد زمين[۲۱] به وقت قيامت گزارش می‌دهد و اينكه زمين بارهای سنگين درون خود را بيرون می‌افكند و اخبار و نتيجه ناگفته‌های خويش را بازگو می‌كند.[۲۲] علاوه بر این، هابیل[۲۳] نخستین مرده‌ای بود که دفن شد، یاد دادن غیر مستقیم دفن وی به قابیل از سوی کلاغ نیز نوعی الهام تلقی می شود.[۲۴]

منابع

امامت پدیا

ایکنا

پرتال جامع علوم و معارف قرآن

دانشنامه پژوهه

دانشنامه حوزه

دائره المعارف اسلامی

ویکی اهل بیت

ویکی شیعه

ویکی فقه

ارجاعات

  1. . امامت پدیا
  2. . دانشنامه پژوهه
  3. پرتال جامع علوم و معارف قرآن
  4. .ویکی شیعه؛ ویکی فقه
  5. . ویکی شیعه
  6. . ویکی اهل بیت
  7. . مقاله «وحی و الهام در لغت، قرآن و روايات» منتشر شد
  8. . وحی رسالی مفترقات فراوانی با الهام دارد
  9. . فَأَلْهَمَها فُجورَهَا وَ تَقْواهَا؛ «سپس، پليدكارى و پرهيزگارى‏اش را به آن الهام كرد»(شمس/ ۸).
  10. .دائره المعارف اسلامی
  11. . وَ أَوْحَيْنا إِلى‏ أُمِّ مُوسى‏ أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَ لا تَخافِي وَ لا تَحْزَنِي إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَ جاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ‏ فِي الْيَم‏ و به مادر موسى وحى كرديم كه: «او را شير ده، و چون بر او بيمناك شدى او را در نيل بينداز، و مترس و اندوه مدار كه ما او را به تو بازمى‏گردانيم و از [زمره‏] پيمبرانش قرار مى‏دهيم.» (قصص/7)
  12. . وَ أَوْحى‏ رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً وَ مِنَ الشَّجَرِ وَ مِمَّا يَعْرِشُونَ‏؛ «و پروردگار تو به زنبور عسل وحى [الهام غريزى‏] كرد كه از پاره‏اى كوه ها و از برخى درختان و از آنچه داربست [و چفته‏سازى‏] مى‏كنند، خانه‏هايى براى خود درست كن» (نحل/68)
  13. . نگاهی به ویژگی‌های عسل و زنبورعسل در قرآن کریم؛ نگاهی به اشارات علمي قرآن در مورد زنبور عسل، عنكبوت و مورچه
  14. . فَخَرَجَ عَلى‏ قَوْمِهِ مِنَ الْمِحْرابِ فَأَوْحى‏ إِلَيْهِمْ أَنْ سَبِّحُوا بُكْرَةً وَ عَشِيًّا؛«پس، از محراب بر قوم خويش درآمد و ايشان را آگاه گردانيد كه روز و شب به نيايش بپردازيد» (مریم/11)
  15. . وَ كَذلِكَ جَعَلْنا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَياطِينَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلى‏ بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً وَ لَوْ شاءَ رَبُّكَ ما فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَ ما يَفْتَرُونَ‏؛ «و بدين گونه براى هر پيامبرى دشمنى از شيطانهاى انس و جن برگماشتيم. بعضى از آنها به بعضى، براى فريب [يكديگر]، سخنان آراسته القا مى‏كنند؛ و اگر پروردگار تو مى‏خواست چنين نمى‏كردند. پس آنان را با آنچه به دروغ مى‏سازند واگذار» (انعام/112). وَ لا تَأْكُلُوا مِمَّا لَمْ يُذْكَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ إِنَّهُ لَفِسْقٌ وَ إِنَّ الشَّياطِينَ لَيُوحُونَ إِلى‏ أَوْلِيائِهِمْ لِيُجادِلُوكُمْ وَ إِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّكُمْ لَمُشْرِكُونَ‏؛ «و از آنچه نام خدا بر آن برده نشده است مخوريد، چرا كه آن قطعاً نافرمانى است. و در حقيقت، شيطانها به دوستان خود وسوسه مى‏كنند تا با شما ستيزه نمايند. و اگر اطاعتشان كنيد قطعاً شما هم مشركيد» (انعام/121)
  16. . نگاهی به چيستی وحی از منظر قرآن
  17. . وَإِذْ أَوْحَيْتُ إِلَى الْحَوَارِيِّينَ أَنْ آمِنُوا بِي وَبِرَسُولِي قَالُوا آمَنَّا وَاشْهَدْ بِأَنَّنَا مُسْلِمُونَ؛ و [ياد كن‏] هنگامى را كه به حواريّون وحى كردم كه به من و فرستاده‏ام ايمان آوريد. گفتند: «ايمان آورديم، و گواه باش كه ما مسلمانيم.» (مائده/111)
  18. . قُلْنَا يَا ذَا الْقَرْنَيْنِ إِمَّا أَنْ تُعَذِّبَ وَإِمَّا أَنْ تَتَّخِذَ فِيهِمْ حُسْنًا؛ «اى ذو القرنين، [اختيار با توست‏] يا عذاب مى‏كنى يا در ميانشان [روش‏] نيكويى پيش مى‏گيرى» (کهف/86)‏
  19. . فَوَجَدا عَبْداً مِنْ عِبادِنا آتَيْناهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَ عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْماً؛ «تا بنده‏اى از بندگان ما را يافتند كه از جانب خود به او رحمتى عطا كرده و از نزد خود بدو دانشى آموخته بوديم» (کهف/65)
  20. . سير پيدايش و تحول نظريه الهام با تاكيد بر آيات قرآن
  21. . بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحى‏ لَها؛ «[همان گونه‏] كه پروردگارت بدان وحى كرده است» (زلزله/5)
  22. . سير پيدايش و تحول نظريه الهام با تاكيد بر آيات قرآن
  23. . فَبَعَثَ اللَّهُ غُرَابًا يَبْحَثُ فِي الأَرْضِ لِيُرِيَهُ كَيْفَ يُوَارِي سَوْءَةَ أَخِيهِ قَالَ يَا وَيْلَتَى أَعَجَزْتُ أَنْ أَكُونَ مِثْلَ هَذَا الْغُرَابِ فَأُوَارِيَ سَوْءَةَ أَخِي فَأَصْبَحَ مِنَ النَّادِمِينَ؛ «پس، خدا زاغى را برانگيخت كه زمين را مى‏كاويد، تا به او نشان دهد چگونه جسد برادرش را پنهان كند. [قابيل‏] گفت: «واى بر من، آيا عاجزم كه مثل اين زاغ باشم تا جسد برادرم را پنهان كنم؟» پس از [زمره‏] پشيمانان گرديد» (مائده/31)
  24. امامت پدیا