آیه لیله المبیت

از قرآن پدیا

آیه لَیْلَةُ الْمَبیت؛ یا آیه شِراء به آیه دویست و هفت سوره بقره گفته می‌شود که درباره ایثار و فداکاری حضرت علی(ع) در لیلة المَبیت نازل شد که برای حفظ جان پیامبر اسلام(ص) در بستر او خوابید. روزه گرفتن به شكرانه سلامتی پیامبر اعظم و امیرمومنان از گزند كفار و مشركان در اول ربیع‏ الاول و خواندن زیارت پیامبر (ص) و علی (ع) در این روز از اعمال مستحب توصیه شده است.

تبیین واقعه لیله المبیت

این واقعه در اول ماه ربیع‌الاول سال چهاردهم بعثت رخ داد. قریش تصمیم گرفتند تا مانع بزرگی بر سر قدرت گرفتن مسلمانان قرار بدهند، از این جهت در محل دارالندوه جمع شدند در آن جلسه ۳ نظریه داده شد. نظریه اول این بود که پیامبر (ص) را حبس کنند و نگذارند با مسلمانان ملاقات کنند. نظر دوم این بود که پیامبر را از مکه بیرون و اخراج کنند و نظریه سوم قتل پیامبر بود. نظریه اول موجب تحریک مسلمانان و شورش آن ها خواهد شد، رد گشت نظریه دوم نیز به دلیل اینکه با اخراج پیامبر ایشان به سمت مدینه حرکت خواهد کرد و این موجب قدرت گرفتن مسلمانان در مدینه خواهد شد کنار گذاشتند.در نهایت ابوجهل پیشنهاد قتل پیامبر در منزل ایشان داد و گفته شد که از هر قبیله ای یک جوان برومند و دلیر انتخاب شود و پیامبر را به قتل برسانند و از این طریق قبیله عبدالمطلب نتوانند حمله کنند و انتقام بگیرند، به دنبال تصمیم قریش بر قتل محمد، جبرئیل بر محمد نازل شد و او را از نقشه مشرکان آگاه ساخت و دستور خداوند را ابلاغ کرد، چنانچه در آیه ۳۰ سوره انفال آمده‌است: «وَ إِذْ يَمْکُرُ بِکَ الَّذينَ کَفَرُوا لِيُثْبِتُوکَ أَوْ يَقْتُلُوکَ أَوْ يُخْرِجُوکَ وَ يَمْکُرُونَ وَ يَمْکُرُ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَيْرُ الْماکِرينَ؛ به یادآور هنگامی که کافران از در مکر وارد شده و تصمیم گرفتند که تو را زندانی کنند یا بکشند یا تبعید نمایند، آنان مکر می‌ورزند خدا نیز مکر آنان را خنثی می‌سازد خداوند از همه چاره جوتر است». با نزول این آیه پیامبر متوجه تصمیم مشرکان شدند و حضرت علی را در جریان نقشه مشرکان و هجرت خودشان به مدینه گذاشتند و به حضرت علی (ع) گفتند که شما باید در بستر من بخوابید تا من بتوانم از مکه دور شوم.[۱][۲]

حضرت علی(ع) از آغاز شب در بستر پیامبر(ص) خوابید و چون در نیمه‌های شب حدود چهل نفر از مشرکان خانه پیامبر(ص) را محاصره کردند، گمان کردند که پیامبر در رختخواب خود خوابیده است. در این بین پیامبر در حالی‌که آیه شریفه:«وَ جَعَلْنَا مِن‌ بَیْنِ اَیْدِیهِمْ سَدًّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَاَغْشَیْناَهُمْ فَهُمْ لَا یُبْصِرُونَ؛ و در پیش روی آنان سدی قرار دادیم، و در پشت سرشان سدی و چشمانشان را پوشانده‌ایم، لذا نمی‌بینند!» را می‌خواندند، از خانه بیرون رفتند و خداوند چشمان مشرکان را از دیدن پیامبر ناتوان ساخت.نزدیک صبح بود که مشرکان به خانه یورش بردند ولی در رختخواب حضرت علی(ع) را یافتند. در خصوص این واقعه این آیه بر رسول اکرم(ص) نازل شد: «وَ مِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَآءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَءُوفُ‌ بِالْعِبَادِ؛ بعضی از مردم (با ایمان و فداکار، جان خود را به خاطر خشنودی خدا می‌فروشند و خداوند نسبت به بندگان مهربان است.»

به تصریح علمای اهل سنت این آیه در شأن علی(ع) در لیلة‌المبیت نازل شده و به تواتر ثابت شده است. حضرت علی(ع) در شورای شش نفری که به دستور عمر برای تعیین خلیفه تشکیل گردید، با این فضیلت بزرگ بر اعضای شورا احتجاج کرد و فرمود: شما را به خدا سوگند می‌دهم آیا جز من چه کسی در آن شب پرخطر که پیامبر(ص) عازم غار «ثور» بود، در بستر او خوابید و خود را سپر بلا نمود؟همگی گفتند: کسی جز تو نبود. کسی که همراه حضرت پیامبر(ص) در غار ثور بود فردی به نام ابن بکر(عبداللّه بن بکر بن اریقط) همان راه بلد پیامبر(ص) بوده و نه ابوبکر، که این قول حتی از بعضی از بزرگان اهل سنت نقل شده است که از جمله آنها ابن کثیر است. حضرت امیرالمومنین(ع) فرمود: در لیلة المبيت که جای پیامبر اکرم(ص)؛ خوابیدم مهاجمین با ضربات متعدد بدنم را مجروح و مضروب نمودند و در را قفل و کسی را نگهبان گذاشتند تا من فرار نکنم ناگهان دیدم صدایی می‌گوید:

یاعلی

یاعلی

یاعلی

کسی را ندیدم اما با گفتن یا علی، دردهایم آرام گرفت و زخم‌ها التیام یافت و در باز شد و من از خانه خارج شدم و نگهبان اصلاً مرا ندید. به همین جهت است که بزرگان برای رفع مشکل و برآورده شدن حاجت به مداومت بر ذکر «یا علی» تعلیم فرموده‌اند.[۳]

شان نزول آیه

لیلة‌المبیت در سال سیزدهم بعثت اولین شب ماه ربیع الاول که حضرت علی(ع) به‌ جای پیامبر اکرم(ص) در بستر آن حضرت خوابید تا رسول خدا(ص) از توطئه قتلی که مشرکان مکه برای او طراحی کرده بودند، رهایی یابند و از مکه به مدینه هجرت کنند. عمل حضرت علی(ع) در لیله المبیت یکی از فضائل این امام همام(ع) است و در شأن آن آیه ۲۰۷ سوره بقره نازل شده: «وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ؛ و از ميان مردم كسى است كه جان خود را براى طلب خشنودى خدا مى‏‌فروشد و خدا نسبت به [اين] بندگان مهربان است» همین اتفاق تاریخی و خوابیدن حضرت علی(ع) در خوابگاه حضرت محمد(ص) است. [۴][۵]از جمله آياتی که بر فضيلتی از فضایل بی شمار امیرالمؤمنین علی (عليه السلام) دلالت دارد، آيه معروف به «شراء» است.[۶][۷]

لیله المبیت در روایات

بسیاری از مفسران و علمای بزرگ مسلمان اعم از شیعه و اهل سنت، طی اخبار فراوانی سبب نزول آیه مذکور را در شأن علی(ع) در لیله المبیت و جانبازی در خوابیدن بر بستر پیامبر(ص) ذکر کرده‌اند. به بعضی اخبار در این زمینه اشاره می‌شود:شیخ طوسی روایتی را با اسناد خود از ابن عباس و روایاتی را از امام سجاد(ع) و روایتی را از ابوزید سعیدبن اوس انصاری، از ابوعمروبن علاء و روایتی را از انس بن مالک آورده که می‌رساند آیه یادشده، در شأن علی(ع) در لیله المبیت نازل شده است. به دلیل مشابهت مضمون آنها تنها به یکی از آن روایات بسنده می‌کنیم:

شیخ طوسی در اسناد خود آورده که انس بن مالک گفته است: وقتی رسول خدا(ص) به طرف غار ثور رهسپار شد و ابوبکر نیز همراه آن حضرت بود، پیامبر(ص) به علی(ص) دستور داد که بر بستر او بخوابد و برده او را بپوشد. علی(ع) آن شب را در خانه پیامبر ماند، در حالی که جان خود را برای کشته شدن آماده کرده بود. آنگاه مردانی از تیره‌های مختلف قریش به قصد کشتن پیامبر خدا(ص) بر بستر پیامبر(ص) آمدند. پس چون خواستند شمشیرهای خود را بر او فرود آورند، در حالی که شکی نداشتند که او همان محمد(ص) است، گفتند: وقتی او را بیدار کنید تا درد کشتن را بفهمد و شمشیرهایی را که او را در بر گرفته‌اند، ببیند. وقتی او را بیدار کردند و برده را از او کنار زدند، دیدند که علی به جای او خوابیده است. او را رها کردند و به تعقیب و جست‌وجوی پیامبر(ص) پراکنده شدند. از این‌رو، خداوند عزوجل این آیه را در شأن علی(ع) نازل کرد که «وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَاد».عیاشی در تفسیر خود از جابر، از امام باقر(ع) روایت کرده است که آن حضرت فرمود: و اما آیه (وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ...)، در شأن علی بن ابی طالب(ع) هنگام بذل جان برای خدا و رسولش نازل شده است، در شبی که کفار قریش قصد کشتن پیامبر خدا را داشتند و آن حضرت بر بستر پیامبر  خوابید). ابن شهر اشوب در مناقب گوید: آیه مزبور در مورد بیتوته  امیرالمؤمنین  بر فراش پیامبر خدا نازل شده است. این مطلب را ابراهیم ثقفی و فلکی طوسی با اسناد از  ابی مالک، از ابن عباس روایت کرده‌اند.

فرات بن ابراهیم کوفی، به اسناد خود از ابن عباس نقل کرده که وی در مورد آیه گفته است: این آیه در شأن علی(ع) در شبی که بر بستر رسول خدا بیتوته کرد نازل شده است. البته در بحارالانوار به نقل از فرات، طریق دیگری هم آمده است، که آن نیز به ابن عباس می‌رسد.

علی بن ابراهیم قمی گوید: این آیه در شان امیرالمؤمنین(ع) در لیله المبیت نازل شده و مفهوم (یشری) در آیه مزبور، آن است که جان خود را در راه رضای خدا بذل نمود.

فضایل الصحابه، از عبدالملک بن عکبری، و از ابن مظفر سمنانی [ سمعانی] با اسناد ایشان از امام سجاد (ع)، شأن نزول آیه مذکور را درباره علی(ع) ذکر کرده است.

ثعلبی در تفسیر خود، ابن عقبه در ملحمه، غزالی در احیاء و همچنین در کیمیای سعادت، به اسنادشان از ابی یقظان، نیز جماعتی از اصحاب شیعه هم چون ابن بابویه آورده‌اند که: رسول خدا(ص) فرمود: خداوند به جبرئیل و میکائیل وحی کرد که من بین شما دو فرشته، برادری برقرار کردم و عمر یکی از شما را طولانی‌تر از عمر رفیقش قرار دادم؛ پس کدام‌یک از شما برادر خود را در این امر یعنی طول عمر و حیات مقدم می‌دارد؟ هر دو فرشته از مرگ کراهت ورزیدند (حیات را برای خود خواستند). لذا خداوند به آن دو فرشته وحی کرد که آیا شما مثل ولی من علی بن ابی طالب نیستید که من بین او و پیامبر خود محمد رابطه برادری برقرار کردم، اما او حیات پیامبر خدا را بر خودش مقدم و ارجح دانست به طوری‌که بر بستر پیامبر شب را به صبح رسانید تا جان او را حفظ کند؟ اینک هر دو بر زمین فرود آیید و او را از دشمنانش حفظ کنید. لذا جبرئیل و میکائیل فرود آمدند، جبرئیل کنار سر علی(ع) و میکائیل نزد پاهای علی(ع) نشستند و جبرئیل فرمود: مرحبا بر تو پسر ابی طالب که خداوند به واسطه  تو بر ملائکه  مقربش مباهات می‌کند. بدین رو، خداوند تعالی این آیه را نازل فرمود که (وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ...).

در کشف الغمه نیز روایتی از ابن اثیر از کتاب الانصاف وی ذکر شده که دلالت بر فضیلت علی(ع) در بیتوته و بذل جان خود در راه رضای خدا و مباهات خداوند بر جبرئیل و میکائیل به واسطه  این فضایل دارد.

شیخ طوسی از سدی و او از ابن عباس مثل همین روایت را در سبب نزول آیه در شأن علی(ع) ذکر کرده است.  فخر رازی نیز به همین سبب نزول آیه مذکور در شأن علی(ع) اشاره کرده است.

نظام الدین نیشابوری، به روایت مربوط به سبب نزول آیه یادشده در شأن علی(ع) اشاره کرده است.

گروه دیگر حاکی از آن بوده که عضی علمای عامه، سبب نزول آیه مذکور را در شان افرادی غیر از امیرالمؤمنین(ع) دانسته‌اند. به نمونه‌هایی از این روایات اشاره می‌شود:

طبری به اسناد خود، از عکرمه آورده است که: این آیه در شأن ابوذر و صهیب نازل شده است.

سیوطی نیز این روایت را از ابن جریر و طبرانی به نقل از عکرمه آورده است که: این آیه در مورد ابوذر غفاری (جندب بن السکن) و صهیب بن سنان نازل شده است، زیرا خویشان ابوذر، اموال ابوذر را گرفتند و او از دست انها فرار کرد و به نزد پیامبر در مدینه آمد... و اما صهیب نیز چنان بود که مشرکان از خانواده‌اش اموالی را اخذ کرده بودند. او مال خود را به عنوان فدیه به آنها داد و به مدینه هجرت کرد.

فخر رازی، روایتی در سبب نزول این آیه علاوه بر روایت پیشین از ابن عباس نقل کرده است که: این آیه در مورد صهیب بن سنان مولی عبدالله بن جدعان، عماربن یاسر، سمیه مادر عمار، یاسر پدر عمار، بلال مولی ابوبکر، ابوذر، خباب بن ارت، عابس مولی حویطب نازل شده است که مشرکان آنها را گرفته و شکنجه می‌دادند، اما صهیب به اهل مکه گفت: من پیرمردی سالخورده هستم و مال و متاع دارم، من چه با شما باشم و چه از دشمنانتان باشم ضرری به شما نمی‌‎رسانم، من کلامی گفته‌ام و کراهت دارم که از آن دست کشیده و پایین بیایم، پس مال و متاعم را به شما می‌بخشم و در عوض دینم را از شما خریداری می‌کنم. اهل مکه به این امر راضی شدند و او را رها کردند. سپس صهیب به مدینه رفت که این آیه نازل شد:(وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ). هنگام ورود صهیب به مدینه او با ابوبکر ملاقات و برخورد کرد، ابوبکر به او گفت: معامله‌ات سوداور بود و آنگاه این آیه را که خداوند درباره ارزش معامله صهیب نازل کرده بود بر او قرائت کرد...

برخی از مفسران اهل سنت هم چون بیضاوی و زمخشری، نزول آیه مزبور را تنها در مورد صهیب ذکر کرده‌اند و نامی از ابوذر نیاورده‌اند. نظام الدین نیشابوری از طریق سعیدبن مسیب روایت کرده که این آیه در شان صهیب نازل شده است.

این گروه روایات از نظر سند و متن قابل خدشه است: راوی روایت موجود در تفسیر طبری، عکرمه مولی ابن عباس است (م ۱۰۴ یا ۱۰۵ یا ۱۰۷ ه ق) که از علمای عامه بوده و از اخبار یا کتب رجال، سخنی دال بر توثیق او به دست نمی‌آید. تنها این مطلب در مورد او گفته شده که ابوعبدالله عکرمه(مولی ابن عباس) از مردم بربر مغرب بوده است و از مولای خود (ابن عباس) و هم چنین از امیرالمؤمنین علی(ع) تفسیر را روایت می‌کرده است.لکن محدث قمی، او را از مفسران امامیه ندانسته و جزو خوارج برشمرده است. در مورد او روایتی نقل شده که راوی به امام باقر(ع) عرض کرد که عکرمه(مولی ابن عباس) را اجل نزدیک شده و مرگش فرا رسیده، امام فرمود: اگر به او دسترسی داشتم سخنی را به وی تعلیم می‌دادم تا طعمه  اتش دوزخ نگردد.

در مورد سعیدبن مسیب راوی روایت موجود در تفسیر غرایب القران نیز بحث است.زرکلی در الاعلام او را چنین معرفی کرده است: سعیدبن مسیب بن حزن بن ابی وهب مخزومی قرشی ملقب به ابومحمد (۱۳ ۹۴ ه ق) از فقهای تابعین در مدینه بود. وی بیش از دیگر مردم احکام عمربن خطاب را در خاطر داشته و از ان پاسداری می‌کرده است؛ لذا به او عنوان (راویه عمر) داده‌اند.

اکثر علمای اهل سنت، سعیدبن مسیب را توثیق نموده و مرسلات وی را اصح مراسیل و قابل اعتبار می‌دانند. ابن ابی الحدید معتزلی، وی را در شمار منحرفین از علی(ع)  برشمرده و به گفت‌وگوی تندی که میان یکی از فرزندان امیرالمؤمنین(ع) با سعیدبن مسیب رخ داده، اشاره کرده است.علمای شیعه نیز در مورد او مواضع مختلف مطرح کرده‌اند: بعضی سعیدبن مسیب را از ثقات و اصحاب خاص امام سجاد(ع) برشمرده‌اند و فضایلی به او نسبت داده‌اند.

از کتب رجال و همچنین از روایات به اتفاق نظر خاصه برمی‌آید که (صهیب رومی) از دشمنان حضرت علی و از منحرفین از وی بوده است.

کشی در رجال خود نام (صهیب) را ذیل عنوان (بلال) ذکر کرده و روایتی را در مذمت او از امام صادق (ع) آورده است که آن حضرت، بلال را (عبد صالح) و صهیب را (عبد سوء) می‌شناساند.شیخ مفید، روایتی را شبیه به همین مضمون در مذمت صهیب از امام صادق(ع) نیز نقل کرده است. خداوند بلال را رحمت کند که دوستدار ما اهل بیت بود و صهیب را لعنت کند که با ما عداوت و بغض می‌ورزید.آنچه مسلم است، این که جانبازی و بذل جان علی(ع) در راه رضای خدا بالاترین درجات کمال است و فضیلتی است که هیچ فضیلت دیگری به پایه آن نمی‌رسد، در حالی‌که سایر صحابه شایسته چنین فضیلتی نبوده‌اند که آیه شریفه  مذکور در مدح آنان نازل شود. از این‌رو، می‌بینیم که طبق روایات قطعی، جبرییل به علی(ع) خطاب می‌کند: (بخ بخ یا ابن ابیطالب من مثلک) و مفهوم آن این است که مثلی برای علی (ع) در میان اصحاب پیامبر (ص) و بلکه در کل عالم وجود ندارد. این‌گونه روایات (همچون روایت مربوط به نزول آیه در شان صهیب) با اخبار کثیره قطعی در سبب نزول آیه مذکور در شان علی (ع) که در لیله المبیت نازل شده، متعارض است. به نظر می‌رسد راویان این‌گونه روایات جعلی، از روی تعصب و به قصد پوشاندن فضایل اهل بیت(ع) به‌ویژه فضایل حضرت علی(ع) در لیله المبیت، به ذکر چنین مصادیقی در تفسیر آیه شریفه پرداخته باشند. علاوه بر آنکه بر شمردن صهیب در ردیف محبان پیامبر(ص) مطلبی غیرقابل قبول است.[۸]

منابع

خبرگزاری ایکنا

ارجاعات