آیه دیه

از قرآن پدیا

آیه دیه؛ به آیه ۹۲ سوره نساء «آیه دیه» گفته می‌شود. این آیه به آیه دیه مشهور است. «مومن حق ندارد مومنى را جز از روى خطا به قتل برساند و اگر به خطا كشت، بايد برده مومنى را آزاد كند و خون‌بهاى او را به خانواده‌اش بپردازد، مگر اينكه خانواده مقتول خون بها را ببخشد اگر فرد كشته شده از خاندان دشمنان شماست؛ ولى مومن است، تنها کفاره آزاد كردن برده مومن كفايت مى كند و اگر از خاندان كفارى است كه با مسلمانان هم پيمانند، بايد علاوه بر آزاد كردن برده مومن، خون بهاى او را نيز به بازماندگانش بپردازد و اگر برده‌اى نيابد، بايد دو ماه پى در پى روزه بگيرد اين توبه الهى است كه خدا دانا و حكيم است»

تبیین مفهوم دیه

دیه یا خون‌بها از قوانین اسلام است و بر اساس تعاریف فقهی، مال یا پولی است که به سبب کشتن انسان یا نقص عضو به کسی که صدمه دیده است یا به بازماندگان او پرداخت می‌شود. در تعریف حقوقی، دیه کیفر نقدی است که از مجرم به نفع مجنی‌علیه یا قائم مقام او گرفته شود. میزان دیه از سوی شارع(دادگاه) برای جنایت تعیین شده‌ است. میزان دیه در دین اسلام برای مرد و زن مسلمان و مردان و زنان سایر دین‌های آسمانی متفاوت است. چهار ماه قمری ذی‌القعده، ذی‌الحجه، محرم و رجب ماه‌های حرام هستند. در این چهار ماه - به‌جز برای دفاع- جنگ کنار گذاشته می‌شود و دیه افزایش می‌یابد.[۱]

فلسفه تشریع نظام دیه

ديه يكى از انواع مجازاتی است كه ضرر و زیان ناشی از فقدان فرد را جبران می‌کند و به‌عنوان جریمه بر مجرم خطایی اعمال میشود و به این دلیل نقش بازدارنده دارد. درباره چند و چون دیه باید توجه کرد که ديه در قانون مجازات اسلامى، که پیش از اسلام وجود داشته، پیشینه تاریخی و دینی دارد و تحولات بسیار پیدا کرده و در جزئیات آن در هر دوره مناسب با احوال و عقلانیت آن منطقه و فلسفه حقوقی مشخص وضع شده است. از این لحاظ فلسفه وضع آن، ناشناخته نبوده و جنبه ماؤرایی نداشته است.

البته ميزان و مقدار آن در روایات نبوی و اهل‌بیت(ع) با اقرار و تأیید از روش گذشته مشخص شده، اما روشن است که این قانون کیفری، همه آن چیزی نبوده که در جزیرة‌العرب و پیش از اسلام جریان داشته است؛ زیرا احکام کیفری اسلام هر چند از متن واقعیات و نیازهای آن عصر برخاسته و مسائل و مشکلات آن منطقه را در نظر گرفته، اما این گونه نبوده که همه قوانینی بوده که پیش از آن عمل می‌شده است. برای نمونه در آنجا ديه رئيس قبيله بيش از ساير افراد بود. ديه فرد عادى از قبیله‌ای كه قوی‌تر بود، بیش‌تر از ديه قبيله ضعيف بود، ديه مرد دو برابر زن بود، ديه فرد آزاد بیش‌تر از ديه بنده بود، اگر كسى امكان پرداخت بدهى خود را نداشت، بنده طلبكار خود می‌شد، خانواده در تحويل جانى به حاكم و رئيس قبيله مسئول بود و چنانچه مجرم فرارى می‌شد و او را تحويل نمی‌دادند، اموال آن‌ها ضبط و تا زمان تحويل جانى، مصادره می‌شد. اما قرآن همه آن‌ها را نپذیرفت و تنها یک دسته از این احکام را امضا کرد و برخی دیگر را رد کرد و برخی دیگر را به سکوت گذراند.دیه برای این وضع شده تا کسی که اقدام به جنایت خطایی کرده، ضرر و زیان ناشی از فقدان فرد را جبران شود و به‌عنوان جریمه بر مجرم اعمال مى‏شود تا بر شخص مرتكب قتل يا جرح بار ‏شود. نکته دیگر دیه به عنوان یک امر عقلایی در همه ادیانی که شریعت دارند نیز وجود دارد و پیروان آن ادیان به این امر پایبند هستند. در نظر آن ادیان نیز دیه برای جبران آن خطایی است که اتفاق افتاده و باعث ضرر جانی برای فرد مقابل شده و در قرآن نیز این امر عقلائی تأیید شده است.[۲]

نظام دیه در اسلام

نظام ديه و ارش و جبران خسارت در اسلام ابداعی نيست و از شروع زندگی اجتماعی انسان مطرح بوده كه اسلام نيز به اين موضوع تاكيد كرده است. در قرآن كريم در آيه ۹۹ سوره نسا دو مرتبه به ديه يا خون‌بها و قتلهای غير عمدی اشاره شده كه بايد برای آنها ديه پرداخت شود. سه جنبه در مورد ماهيت ديه مطرح است كه شامل خسارت، مجازات و تركيبی از خسارت و مجازات است.ديه در خسارات ثابت نيست و برحسب نوع خسارت وارد شده تفاوت دارد اما ديه در مجازات ثابت است. در لايحه قانون مجازات اسلامی، ديه مال معينی است كه در شرع مقدس به سبب جنايات غير عمدی بر نفس مقرر شده است. عملی موجب ديه می‌شود كه خلاف شرع و قانون باشد، از غير حادث شده باشد و آسيب و صدمه ايجاد كند. اگر بر اثر ضربه‌ای منافع متعدد آن شخص از بين رود و منجر به صدمات متعدد شود در اين زمينه بايد ديه مطابق آن تعيين شود. ميزان ارش مشخص نيست و دادگاه با لحاظ نوع و كيفيت جنايت و ميزان خسارت وارده با در نظر گرفتن ديه مقدر و با جلب نظر كارشناس ميزان آن را تعيين می‌كند مگر اين كه در قانون ترتيب ديگری مقرر شده باشد.هر جنايتی كه منجر به صدمه شود و ديه نداشته باشد ارش برای آن تعيين می‌شود و هر جنايتی كه منجر به نقص عضو ماندگار شود بر اساس ميزان ديه كامل آن عضو يا دستگاه ارش آن تعيين می‌شود.جنايتی كه موجب نقص فك شود، تعيين جريمه مالی آن با نظر حاكم است و برای آن ارش تعيين می‌شود. جناياتی كه باعث زوال يا نقص بعضی از منافع شود ديه آن معيين نشده بايد ارش تعيين شود. هر كس موی سر يا صورت مردی را طوری از بين ببرد كه ديگر نرويد ديه كامل خواهد بود و اگر دوباره برويد نسبت به موی سر او ضامن ارش است.[۳]

فلسفه تفاوت در دیه زن و مرد

در قرآن در مورد دیه تفاوتی بین زن و مرد مشاهده نمی‌شود، خداوند فرموده: «وَ ما كانَ لِمُؤْمِنٍ أَنْ يَقْتُلَ مُؤْمِناً إِلاَّ خَطَأً وَ مَنْ قَتَلَ مُؤْمِناً خَطَأً فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَ دِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلى‏ أَهْلِهِ». (نساء: ۹۲). اما در فقه ما و در دسته‌ای از روایات این تفاوت به وجود آمده است؛ پس از منظر قرآن، فرقی بین زن و مرد از لحاظ دیه وجود ندارد. امروزه نیز برخی از مراجع حوزه قم، نیز بر مبنای همین حکم قرآنی تفاوتی بین زن و مرد در موضوع دیه نمی‌بینند. نکته اساسی که ما به آن استناد می‌کنیم، قرآن است، روایات را از جنبه تاریخی برسی می‌کنیم، آن ‌هم صرف نظر از اشکالاتی که بر برخی از این روایات وارد است.

این تفاوت موجود در فقه مشکلاتی ایجاد کرده و اشکالاتی را به وجود آورده است، لذا درباره برای برابر شدن دیه زن و مرد، اقداماتی در قانون‌گذاری جمهوری اسلامی در سال‌های اخیر انجام گرفته شده است، یکی از راه‌های از طریق تساوی در بیمه خطائی است. اگر کسی تصادف کند و فرد آسیب‌دیده زن باشد، آیا حق بیمه او نصف باشد، این خلاف عدالت است. لذا در بحث بیمه برای جبران خسارت، قانونی وضع شده که در آن تفاوتی در پرداخت دیه بین زن و مرد وجود ندارد و به شکلی تصنعی گفته شده که بیمه‌گذار مبلغی بیشتر می‌گیرد، اما در عوض بین زن و مرد تفاوتی نمی‌گذارد. این در حالی است که می‌دانیم بیمه‌گذار پولی اضافه از افراد نمی‌گیرد و این نشان می‌دهد که واقعاً فرقی میان زن و مرد نیست و قابل توجیه هم نیست. حرکت دیگری که انجام گرفته و بجاست، قانون تساوی دیه همه شهروندان اعم از مسلمان و غیرمسلمان است. این در حالی است که در فقه ما تفاوتی بین دیه مسلمان و غیرمسلمان وجود داشت که مجلس آن قانون را به دلایل مختلفی تغییر داده است. نکته دیگر، آیه شریفه ظاهراً به‌قاعده اشتراک زنان با مردان در احکام به‌صراحت بر وجوب دیه در قتل غیرعمد و عدم تفاوت میان مردان با زنان دلالت دارد و در این باره عام افرادی و زمانی دارد و شائبه هيچ تخصيصى در آن نيست و تفصیلی هم نداده و اگر قرار بوده چنین تفصیلی بدهد، باید مانند بسیاری دیگر از آیات این تفصیل را خود قرآن بدهد و اگر آن‌گونه که مشهور از فقها می‌گویند، تفصیل در روایات ناظر به تخصیص این آیات تلقی می‌شود، این پرسش مطرح است که چرا در آیاتی مانند: «وَ لا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَ لَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ وَ لَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَ لا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّى يُؤْمِنُوا». (بقره: ۲۲۱) در احکام مشرکات و مشرکین سخن گفته و به‌صراحت هردو صورت را بیان کرده، ولی در اینجا تفصیل نداده است؟ چه اشکالی داشت که تفصیل می‌داد و این نشان می‌دهد که قرآن به‌عمد صورت کلی آن را بیان کرده و نخواسته میان زن و مرد تفاوت قائل شود و تفصیل دهد. و الله اعلم. بنابراین ديه؛ به معناى جبران خون است و نه خون‌بها، يعنى مالى كه از طرف جانى به شخص مورد جنايت قرار گرفته- اگر عضوى از دست داده باشد- و يا به ورثه او- اگر كشته شده باشد- مى‏دهند. همه شواهد و قرائن نشان می‌دهد که باید مبنای دیه را این نظریه قرارداد که به شخص آسیب دیده دیه برای جبران خسارت مالی پرداخت شود و ملاک اصلی کلیت دیه بر مبنای تعالیم قرآن کریم و روش عقلا در تمام جهان است و نیز روایاتی که در مقام تعیین قیمت برآمده‌اند، آنجا که مقدار دیه مطرح است و نمی‌توان جبران خسارت مرد را از معالجه و درمان و بیکاری و یا مشکلات مستقیم زیان‌های وارده بر شخص یا خانواده، جبران کرد، باید مبنای کارشناسی را مبنای عمل قرار داد و آنجا که دلالت بر تنصیف دیه زن می‌کند و یا در مقام قصاص زن نصف مرد محاسبه می‌شود، باید به‌طور مساوی همان‌گونه که قرآن گفته و تفاوتی نگذاشته است.[۴]

زمانی که تفاوت‌های سابق بین زن و مرد از بین برود و شخصیت زن و مرد واحد شود، قطعاً بحث از بین رفتن تفاوت دیه زن و مرد نیز مطرح می‌شود و می‌توان گفت این تفاوت ناشی از زمانی است که زن‌ها کارهای اساسی کمتری انجام می‌دادند. برای بیان نظر قطعی در این موضوع، ابتدا باید روایات را بررسی و این مسئله را توجیه کرد که با دین منافاتی نداشته باشد و عقلاً نیز آن را بپذیرند. در قرآن به تساوی دیه مرد و زن اشاره نشده، بلکه در قرآن بیان شده که اگر مؤمنی به خطا کشته شد، باید دیه او پرداخته شود؛ یعنی به مقدار دیه و به جنسیت افراد اشاره‌ای نشده؛ در واقع این تفاوت‌ها براساس روایات ایجاده شده و براساس آیات قرآن نبوده است.[۵]

منابع

خبرگزاری ایکنا

ارجاعات